گفتوگوی «جامجم» با بابک مینایی، کارگردان «خانههای نورانی»
روایت روضههایخانگی صدساله
بابک مینایی، کارگردان درباره ساخت آثاری همچون خانههای نورانی با محوریت روضههای خانگی و اینکه این مجموعه چه ویژگیهایی داشت که کارگردانی آن را پذیرفتید؟ عنوان کرد: من قبل از ساخت خانههای نورانی چند اثر مذهبی و ارزشی در فضای هیأتی و دینی کار کرده بودم مثل آسیدمهدی قوام، حاج مرزوق و شیخ رضا. تا اینکه اردیبهشت سال گذشته امین نوروزی، تهیهکننده با من تماس گرفت و با توجه به اینکه در چنین فضایی کار ساخته بودم به من پیشنهاد ساخت قسمتی از خانههای نورانی را دادند و پیشتولید را شروع کردیم.
پرداختن به روضههای قدیمی تهران
وی ادامه داد: هریک از قسمتهای این مجموعه درباره یکی از روضههای قدیمی تهران، خانههایی که هیأتهای قدیمی بوده و بیش از 100 سال در تهران یا شهرستان حالت هیأت دارد و روضه در آن برپاست، از روضههای هفتگی گرفته تا ایام ولادتها و وفاتهاست. من به تهیهکننده اعلام کردم که خانه حاجمیرزا اسماعیل اربابی را میتوانم کار کنم، چون در آثار قبلیام به دلیل مصاحبهها و گفتوگوهایی که داشتم پایم به آن خانهها باز شده و پیشتر سر کارهای قبلی به خانه حاجمیرزا اسماعیل اربابی رفته بودم و گفتم میتوانم با پسرشان ارتباط بگیرم و قسمت شد و هیأت میرزا اسماعیل اربابی را برای خانههای نورانی کار کردم.
این کارگردان درباره اینکه تلاش کردید چه مفاهیمی از عاشورا و هیأتهای مذهبی را به نسل جوان منتقل کنید؟ توضیح داد: یکی از مواردی که در مجموعه مستند خانههای نورانی با تهیهکنندگی آقای نوروزی مدنظر داشتیم و درباره آن بحث میکردیم این بود که باید چراغ هیأتها را پررونق کنیم. شاید عمر چنین جلسات و هیأتهای خانگی با توجه به این که خانهها برج و آپارتمان شده به سر رسیده است اما باز هم میتوان به این جلسات رونق داد. بنابراین یکی از مفاهیمی که در ذهنمان بود به نسل جوان منتقل کنیم، این بود که نشان دهیم در گوشه و کنار تهران، مشهد، بوشهر و... هنوز چنین خانههایی هست که از سالهای 1310 و 1320 و حتی قبلتر یعنی 1300 به صورت هفتگی دور هم جمع میشوند و هر کس گوشهای از این سفره را میگیرد. یکی قند میگیرد و دیگری شکر و برخیها نذورات خود را به آنجا میآوردند و کاملا با کمکهای مردمی بود.
روشن بودن چراغ روضه میرزا اسماعیل اربابی
مینایی ادامه داد: در عصری که همه چیز سرعت گرفته و مدرن و آنلاین شده و کسی وقت ندارد از جنوب تهران به شمال یا از شرق تهران به غرب برود ولی میبینیم مثلا چراغ همین روضه میرزا اسماعیل اربابی هر دوشنبه صبح روشن است و طی این 80 تا 90 سال هیچ دوشنبهای نبوده که چراغ این روضه خاموش باشد. از زمان بمباران تهران گرفته تا زمان کرونا و حتی اگر سال تحویل در دوشنبه بوده روضه در دوشنبه صبح برقرار بوده و در روزگاری که این مفاهیم برای نسل جوان اندکی ناآشنا باشد هیچ چیزی باعث نشده چنین روضهای خاموش شود.
این کارگردان در پاسخ به این سوال که برای اینکه بتوانید مفاهیم را باورپذیر به تصویر بکشید از چه راهکارهایی بهره بردید؟ گفت: تجربه فیلمهای قبلی در اینجا به کمکم آمد چون کسانی که با آنها صحبت میکردیم یا اغلب با دوربین ناآشنا بودند یا اینکه سن خیلی بالایی داشتند و مصاحبه گرفتن با آنان بسیار سخت بود و برخی از آنها 70، 80 و 90 ساله بودند و ممکن بود حوصله صحبت نداشته باشند یا خاطرهای را به اشتباه بگویند و نقلقولی در ذهنشان جابهجا شده باشد. وی در پایان افزود: در مجموع سعی کردیم در مرحله تحقیق و پژوهش همه خاطرات را با دقت و وسواس زیاد با ریکوردر ضبط کنم. ضمن اینکه پای درددل این افراد مینشستم و از هر دری با آنان سخن میگفتم تا یخشان آب شود تا روزی که دوربین را میبرم راحت باشند و براساس مواردی که گفته بودند، تلاش کردم عمل کنم. مثلا میگفتم آقای ...! قبلا درباره آن موضوع صحبت کردیم، میشود دوباره آن را بگویید و شروع به گفتن میکرد و همین باعث میشد تا حرفها دلی زده شود و مستند کاملا برای مخاطبان باورپذیر باشد. ضمن اینکه سعی کردیم خاطرههایی که خیلی ارزش محتوایی ندارند یا طولانی است، حذف کنیم. در مجموع سعی کردیم تا مختصر برای مخاطب باشد و از تماشای مستند لذت ببرد.
بهرهبردن از تجارب قبلی
بابک مینایی در بخشی از صحبتهایش گفت: برای ساخت مستند خانههای نورانی، پژوهش و تحقیقات گستردهای انجام دادم. ضمن اینکه تجارب قبلی هم سراغم آمد و از آنها کمک گرفتم. شاید باورتان نشود اما برای ساخت مستند خانه حاجمیرزا اسماعیل اربابی، قبل از تولید زمان مناسبی برای پیشتولید سپری کردیم، حتی پیشتولید شش هفتهای داشتیم. تعمدی برای پیشتولید زمان بیشتری گذاشتیم تا تولید را سبکتر داشته باشیم.
فاطمه عودباشی - گروه رسانه
وی ادامه داد: هریک از قسمتهای این مجموعه درباره یکی از روضههای قدیمی تهران، خانههایی که هیأتهای قدیمی بوده و بیش از 100 سال در تهران یا شهرستان حالت هیأت دارد و روضه در آن برپاست، از روضههای هفتگی گرفته تا ایام ولادتها و وفاتهاست. من به تهیهکننده اعلام کردم که خانه حاجمیرزا اسماعیل اربابی را میتوانم کار کنم، چون در آثار قبلیام به دلیل مصاحبهها و گفتوگوهایی که داشتم پایم به آن خانهها باز شده و پیشتر سر کارهای قبلی به خانه حاجمیرزا اسماعیل اربابی رفته بودم و گفتم میتوانم با پسرشان ارتباط بگیرم و قسمت شد و هیأت میرزا اسماعیل اربابی را برای خانههای نورانی کار کردم.
این کارگردان درباره اینکه تلاش کردید چه مفاهیمی از عاشورا و هیأتهای مذهبی را به نسل جوان منتقل کنید؟ توضیح داد: یکی از مواردی که در مجموعه مستند خانههای نورانی با تهیهکنندگی آقای نوروزی مدنظر داشتیم و درباره آن بحث میکردیم این بود که باید چراغ هیأتها را پررونق کنیم. شاید عمر چنین جلسات و هیأتهای خانگی با توجه به این که خانهها برج و آپارتمان شده به سر رسیده است اما باز هم میتوان به این جلسات رونق داد. بنابراین یکی از مفاهیمی که در ذهنمان بود به نسل جوان منتقل کنیم، این بود که نشان دهیم در گوشه و کنار تهران، مشهد، بوشهر و... هنوز چنین خانههایی هست که از سالهای 1310 و 1320 و حتی قبلتر یعنی 1300 به صورت هفتگی دور هم جمع میشوند و هر کس گوشهای از این سفره را میگیرد. یکی قند میگیرد و دیگری شکر و برخیها نذورات خود را به آنجا میآوردند و کاملا با کمکهای مردمی بود.
روشن بودن چراغ روضه میرزا اسماعیل اربابی
مینایی ادامه داد: در عصری که همه چیز سرعت گرفته و مدرن و آنلاین شده و کسی وقت ندارد از جنوب تهران به شمال یا از شرق تهران به غرب برود ولی میبینیم مثلا چراغ همین روضه میرزا اسماعیل اربابی هر دوشنبه صبح روشن است و طی این 80 تا 90 سال هیچ دوشنبهای نبوده که چراغ این روضه خاموش باشد. از زمان بمباران تهران گرفته تا زمان کرونا و حتی اگر سال تحویل در دوشنبه بوده روضه در دوشنبه صبح برقرار بوده و در روزگاری که این مفاهیم برای نسل جوان اندکی ناآشنا باشد هیچ چیزی باعث نشده چنین روضهای خاموش شود.
این کارگردان در پاسخ به این سوال که برای اینکه بتوانید مفاهیم را باورپذیر به تصویر بکشید از چه راهکارهایی بهره بردید؟ گفت: تجربه فیلمهای قبلی در اینجا به کمکم آمد چون کسانی که با آنها صحبت میکردیم یا اغلب با دوربین ناآشنا بودند یا اینکه سن خیلی بالایی داشتند و مصاحبه گرفتن با آنان بسیار سخت بود و برخی از آنها 70، 80 و 90 ساله بودند و ممکن بود حوصله صحبت نداشته باشند یا خاطرهای را به اشتباه بگویند و نقلقولی در ذهنشان جابهجا شده باشد. وی در پایان افزود: در مجموع سعی کردیم در مرحله تحقیق و پژوهش همه خاطرات را با دقت و وسواس زیاد با ریکوردر ضبط کنم. ضمن اینکه پای درددل این افراد مینشستم و از هر دری با آنان سخن میگفتم تا یخشان آب شود تا روزی که دوربین را میبرم راحت باشند و براساس مواردی که گفته بودند، تلاش کردم عمل کنم. مثلا میگفتم آقای ...! قبلا درباره آن موضوع صحبت کردیم، میشود دوباره آن را بگویید و شروع به گفتن میکرد و همین باعث میشد تا حرفها دلی زده شود و مستند کاملا برای مخاطبان باورپذیر باشد. ضمن اینکه سعی کردیم خاطرههایی که خیلی ارزش محتوایی ندارند یا طولانی است، حذف کنیم. در مجموع سعی کردیم تا مختصر برای مخاطب باشد و از تماشای مستند لذت ببرد.
بهرهبردن از تجارب قبلی
بابک مینایی در بخشی از صحبتهایش گفت: برای ساخت مستند خانههای نورانی، پژوهش و تحقیقات گستردهای انجام دادم. ضمن اینکه تجارب قبلی هم سراغم آمد و از آنها کمک گرفتم. شاید باورتان نشود اما برای ساخت مستند خانه حاجمیرزا اسماعیل اربابی، قبل از تولید زمان مناسبی برای پیشتولید سپری کردیم، حتی پیشتولید شش هفتهای داشتیم. تعمدی برای پیشتولید زمان بیشتری گذاشتیم تا تولید را سبکتر داشته باشیم.
فاطمه عودباشی - گروه رسانه