خدا یا ناخدا
بعد از توفانی شدن دریا و غرق شدن چند مسافر، خانوادههای آنها به گرد خانه ناخدا حلقه زدهاند و او را مسبب مرگ اعضای خانوادهشان میدانند. ناخدا که خود زخمی شده است به آنها میگوید:
-شما به چه حقی اومدین خونه مو؟
- به چه حقی اومدن؟ بهخاطر عزیزاشون. بهخاطر کاکا عزیز مو. گفتم ناخدا دریا خرابه، نرو اما حرف هیچ کس رو گوش نداد. رفت و همه رو به کشتن داد.
-گفتی ناخدا دریا رو چطور میبینی؟ گفتم مو ناخدام، خدا نیستم خب.
اینها بخشی از دیالوگهای فیلم «بهخاطر هانیه» محصول سال 1373 به نویسندگی و کارگردانی کیومرث پوراحمد است.
-شما به چه حقی اومدین خونه مو؟
- به چه حقی اومدن؟ بهخاطر عزیزاشون. بهخاطر کاکا عزیز مو. گفتم ناخدا دریا خرابه، نرو اما حرف هیچ کس رو گوش نداد. رفت و همه رو به کشتن داد.
-گفتی ناخدا دریا رو چطور میبینی؟ گفتم مو ناخدام، خدا نیستم خب.
اینها بخشی از دیالوگهای فیلم «بهخاطر هانیه» محصول سال 1373 به نویسندگی و کارگردانی کیومرث پوراحمد است.