به انگیزه روزجهانیکودک
تجربه صدساله تئاتر کودک ایران
تخصصیترین نوع تئاتر در جهان همانا تئاتر کودک است که از زبان، بیان و حالوهوای متفاوتی نسبت به انواع تئاتر برخوردار است، زیرا که باید کودکانه فکر کرد و زیست که بتوان به ذهنیت کودکانه، پا نهاد. البته سیر در نوجوانی نیز چیزی در حد فاصل کودکی و جوانی است که آن هم متفاوتترین دوره این نوع تئاتر تلقی میشود و چهبسا کمتر نویسنده و کارگردانی بتواند برای نوجوانان کار در خوری را به ثمر رساند.
در ایران ما نیز از آغاز قرن چهاردهم هـ.ش جبار باغچهبان در مقام پایهگذار تئاتر کودک در مهدکودک که آن را هم خودش بنیانگذاری کرده بود، شروع شد و مدرسه عالی موسیقی از نخستین نهادهایی بود که در این دوره ــ 1300 هجری شمسی به بعد ــ به تئاتر کودک، توجه ویژه کرد. این مدرسه در یک آگهی در نشریه «آینده»، دی 1306 اعلام کرد که برآن است هر ماهه نمایشی برای کودکان روی صحنه ببرد و نمایشنامهنویسان را برای نوشتن نمایش برای کودکان فراخواند. تماشاخانه تهران نیز که از سال 1324 آغاز به کار کردند، در دهه 20، شماری نمایش ویژه کودکان را در روزهای جمعه روی صحنه آوردند. آگهیهای نمایش ویژه کودکان در تماشاخانه تهران، در دو نشریه اطلاعات 14اسفند و اطلاعات هفتگی 24 اسفند سال 1324 گواهی بر اجرای اینگونه نمایشها در تماشاخانه تهراناند. اما در دههها بعد تئاتر کودکونوجوان بهطور پراکنده بهعنوان یک امر جدی تلقی شد و یکی از این کارگردانان رضا بابک است. بزرگترین کار رضا بابک در اواسط دهه 40 و با همراهی مرضیه برومند و گروهی از هنرمندان شکل گرفت. وی در این دوره، نخستین آثار جدی را برای کودکانونوجوانان روی صحنه برد. بیتردید میتوان گفت که تئاتر کودکونوجوان توسط رضا بابک، مرضیه برومند و همکارانشان در آن سالها بهطور حرفهای پایهریزی شد.
و چهبسا راهاندازی کانون پرورش فکری کودکانونوجوانان در دهه40 سرآغاز این راه بوده و بسیاری از کارهای بسامان در همین مرکز چه بهصورت صحنهای و چه عروسکی برای کودکانونوجوانان شکل گرفته و این هنرمندان، همزمان با شکلگیری کانون پرورش فکری کودکانونوجوانان، بهطور جدی تئاتر عروسکی را نیز پیگیری کردند و بعدها با همراهی جوانانی که از دل کانون بیرون آمدند، مانند حمید جبلی، ایرج تهماسب، فاطمه معتمدآریا، آتیلا پسیانی و... تئاتر کودکونوجوان را دنبال کردند.پس از پیروزی انقلاب، دو نمایش موفق و به یادماندنی «اولدوز و کلاغها» به کارگردانی رضا بابک در سال1359 و «یک جفت کفش برای زهرا» به کارگردانی بهرام شاهمحمدلو، در سال1360 در تئاتر شهر، سالن چهارسو اجرا شدند. نمایشهایی که خاطره موفقیت و استقبال بینظیر تماشاگران از آنها هنوز در خاطرهها ماندهاست. بالغ بر 250 اجرا، سه اجرا در روز، صفهای طویل که چند دور گرد تئاترشهر میگشت و کفزدنهای بیوقفه تماشاگران. سرآغاز جشنوارههای تئاتر کودکونوجوان در دهه 60 به توسعه و گسترش و شناخت نسبیتر این نوع برای همه ایران به شکل بارزی نقش داشته است. بنابراین اگر امروز گونههایی متنوع از تئاتر برای کودکانونوجوانان هرازگاهی در تئاترهای تهران و شهرستانها اجرا میشود همانا مدیون همین هنرمندانی است که ضمن برخورداری از روحیه کودکانه و داشتن ناخودآگاه فانتزی بهدنبال تثبیت نوعی هنر نمایشی کاربردی برآمدهاند که در پیوست کارهای قابل ذکر این مسیر دشوار را برای دیگران هموار ساختهاند که در تجلی این نوع هنر ویژه حرکتهای شایستهای را تثبیت کنند.
رضا آشفته - گروه فرهنگو چهبسا راهاندازی کانون پرورش فکری کودکانونوجوانان در دهه40 سرآغاز این راه بوده و بسیاری از کارهای بسامان در همین مرکز چه بهصورت صحنهای و چه عروسکی برای کودکانونوجوانان شکل گرفته و این هنرمندان، همزمان با شکلگیری کانون پرورش فکری کودکانونوجوانان، بهطور جدی تئاتر عروسکی را نیز پیگیری کردند و بعدها با همراهی جوانانی که از دل کانون بیرون آمدند، مانند حمید جبلی، ایرج تهماسب، فاطمه معتمدآریا، آتیلا پسیانی و... تئاتر کودکونوجوان را دنبال کردند.پس از پیروزی انقلاب، دو نمایش موفق و به یادماندنی «اولدوز و کلاغها» به کارگردانی رضا بابک در سال1359 و «یک جفت کفش برای زهرا» به کارگردانی بهرام شاهمحمدلو، در سال1360 در تئاتر شهر، سالن چهارسو اجرا شدند. نمایشهایی که خاطره موفقیت و استقبال بینظیر تماشاگران از آنها هنوز در خاطرهها ماندهاست. بالغ بر 250 اجرا، سه اجرا در روز، صفهای طویل که چند دور گرد تئاترشهر میگشت و کفزدنهای بیوقفه تماشاگران. سرآغاز جشنوارههای تئاتر کودکونوجوان در دهه 60 به توسعه و گسترش و شناخت نسبیتر این نوع برای همه ایران به شکل بارزی نقش داشته است. بنابراین اگر امروز گونههایی متنوع از تئاتر برای کودکانونوجوانان هرازگاهی در تئاترهای تهران و شهرستانها اجرا میشود همانا مدیون همین هنرمندانی است که ضمن برخورداری از روحیه کودکانه و داشتن ناخودآگاه فانتزی بهدنبال تثبیت نوعی هنر نمایشی کاربردی برآمدهاند که در پیوست کارهای قابل ذکر این مسیر دشوار را برای دیگران هموار ساختهاند که در تجلی این نوع هنر ویژه حرکتهای شایستهای را تثبیت کنند.