در پردیسهای خودگردان دانشگاهها چه خبر است؟
صندلیفروشی به بچهپولدارها
افرادی که موضوع این گزارشند از آن جنس آدمهایی نیستند که سوالات و کلیدهای کنکور را بخرند و در جلسه آزمون با انواع ترفندها تقلب کنند، بلکه افرادی هستند که اساسا در آزمون سراسری شرکت نمیکنند و زحمت پشت کنکور ماندن را به خود نمیدهند بلکه پول میدهند و صندلی میخرند، آن هم در ممتازترین دانشگاهها و سختترین رشتهها.
دهان به دهان به ما خبر رسید که شخصی بدون گذر از کنکور اکنون در رشته عمران دانشگاه شریف درس میخواند که این خبر اضافه شد به کلیپی که این روزها در فضای مجازی دست به دست میچرخد و مدعی فروش صندلیهای رشته مکانیک در این دانشگاه است. ما که با وزارت علوم تماس گرفتیم و با مدیرکل برنامهریزی آموزشی وزارتخانه گفتوگو کردیم، پاسخ شنیدیم که وزارت علوم هیچ نقشی در پذیرش دانشجویان ندارد بلکه فقط برای آنها برنامهریزی آموزشی میکند. این مسئول ما را به سازمان سنجش ارجاع داد و اعلام کرد که چون این سازمان متولی پذیرش دانشجوست پس باید به ابهام فروش صندلی هم پاسخ دهد که چون تا زمان نگارش این گزارش، مصاحبهای برای ما هماهنگ نشد پیگیری از این مسیر نیز راه به جایی نبرد. بنابراین یک احتمال قوت گرفت و آن هم تحصیل افراد در پردیسهای خودگردان دانشگاههای برتر کشور است؛ پردیسهایی که عملا فرصت تحصیل در پر جاذبهترین رشتهها و دانشگاهها را در اختیار افراد ثروتمند قرار میدهد و آنها را روی صندلیهایی مینشاند که افراد معمولی فقط با سعی و کوششی وافر ممکن است به آن دست یابند.
ورود به پردیسهای خودگردان یک راه قانونی برای تحصیل در پرآوازهترین دانشگاهها ست اما با این که کاری قانونی است افراد زیادی به آن اعتراض دارند، از جمله کسانی که کلیپ مربوط به صندلی فروشی در رشته مکانیک دانشگاه شریف را در فضای مجازی پخش کردهاند. در میان معترضان، برخی از استادان این دانشگاهها نیز حضور دارند، کسانی که خودشان با سختی دانشجوی این دانشگاهها شدهاند و حالا به دانشجویانی درس میدهند که در ازای پرداخت پول همان جایی قرار گرفتهاند که دیگران بدون پول و البته با مشقت به آن رسیدهاند.
سکویی برای پیشرفت و مهاجرت
استادی که آن سوی خط تلفن است یکی از رتبههای تک رقمی کنکور سالهای قبل و استاد فعلی دانشگاه شریف است که در ازای درج نشدن نامش حاضر میشود به ما اطلاعات بدهد. او میگوید: «دانشجویانی دارد که پذیرفته شده پردیس خودگردان هستند ولی کنار دانشجویان روزانه که با کنکور وارد شدهاند، تحصیل میکنند».
او میگوید: «این افراد کسانی هستند که اگر قرار بود در کنکور شرکت کنند بنیه علمیشان طوری بود که احتمالا در دانشگاههای شهرستان پذیرش میشدند ولی چون از طبقه مرفه جامعه هستند و میتوانند برای خرید صندلی دوره کارشناسی تا 200 میلیون تومان هزینه کنند، وارد دانشگاهی مانند شریف میشوند».
این استاد اما توضیح میدهد که «این دانشجویان اغلب به علت قرارگرفتن در فضای آموزشی قوی، ارتقای علمی پیدا میکنند و با ثروتی که در اختیار دارند بخصوص در زبانهای خارجی تسلط پیدا میکنند و به همین علت به راحتی از دانشگاههای خارجی پذیرش میگیرند». او اتفاقا اعلام میکند که همین دیروز از یکی از دانشجویان پردیس خودگردان دانشگاه شریف ایمیلی دریافت کرده که از وی تقاضای توصیهنامه داشته است: «از این دست تقاضاها فراوان است و بسیاری از دانشجویانی که در پردیسها صندلی خریدهاند و حاضر شدهاند هزینههای سنگین تحصیل اینچنینی را تقبل کنند با انگیزه مهاجرت وارد شریف شدهاند».
این استاد اما چنین ورودیهایی را دور از انصاف و عدالت میداند و با مقایسه این افراد با خودش میگوید: «ما که از خانواده متوسط بودیم با زحمت بسیار وارد دانشگاه شریف شدیم اما عدهای بدون زحمت وارد میشوند و به همان جایی میرسند که دانشجویان دیگر میرسند. ضمن این که دانشگاههای خارجی نیز که با مهاجرت این افراد موافقت میکنند و به آنها پذیرش میدهند چندان به تحصیل در پردیس خودگردان اهمیت نمیدهند زیرا آنها خروجی کار را میبینند که به علت قرار گرفتن این افراد در فضای آموزشی قوی، فرقی با دانشجویان قبولی کنکور ندارد».
ویژه خواریهای قانونی
شکاف طبقاتی در نظام آموزشی کشورمان چه مدرسه باشد و چه دانشگاه سالهای طولانی است که وجود دارد و با گذر زمان فقط به عمق آن افزوده میشود. در واقع همیشه راههای میانبری وجود دارد که فقط به روی طبقه مرفه جامعه باز است که یکی از آنها پردیسهای کاملا قانونی دانشگاههای دولتی است؛ فرصتی رسمی برای ویژه درس خواندن طبقه ثروتمند. موردی که ما پیگیر آن شدیم و مربوط به دانشجوی فعلی رشته عمران دانشگاه شریف است نیز یکی از مصداقهای همین ویژه خواریهاست که ظاهری قانونی و باطنی ضد عدالت دارد. این افراد کسانی هستند که چون هیچ دغدغهای بابت پرداخت هزینههای سنگین مربوط به شهریههای ثابت و متغیر(واحدهای نظری، عملی و کارآموزی) ندارند در کنار کسانی که از ماراتن دشوار کنکور به دانشگاه راه یافتهاند درس میخوانند و فقط به این دلیل که ثروت دارند همتراز با آنها میشوند. باوجود این وضعیتِ دور از عدالت اما دانشگاههای دولتی همچنان ترجیح میدهند در دل خود تشکیلاتی پولی داشته باشند و حتما ذینفعان این ماجرا نیز از آن حمایت میکنند. با نگاهی به تعداد پذیرش پردیسهای خودگردان که ورودیهای آن مشقت گذر از کنکور را درک نکردهاند، میتوان مشاهده کرد که چطور عدهای اندک میتوانند به صرف داشتن ثروت وارد دانشگاههای برتر شوند. نظام سنجش و پذیرش دانشجو در کشورمان به یک خانه تکانی اساسی نیاز دارد چرا که از یک سو افرادی با پرداخت پول و افرادی نیز با تقلب وارد دانشگاهها و رشتههای پرمتقاضی میشوند و عملا دیگرانی را که زحمت میکشند و درس میخوانند، پشت سر میگذارند.
مریم خباز - گروه جامعهورود به پردیسهای خودگردان یک راه قانونی برای تحصیل در پرآوازهترین دانشگاهها ست اما با این که کاری قانونی است افراد زیادی به آن اعتراض دارند، از جمله کسانی که کلیپ مربوط به صندلی فروشی در رشته مکانیک دانشگاه شریف را در فضای مجازی پخش کردهاند. در میان معترضان، برخی از استادان این دانشگاهها نیز حضور دارند، کسانی که خودشان با سختی دانشجوی این دانشگاهها شدهاند و حالا به دانشجویانی درس میدهند که در ازای پرداخت پول همان جایی قرار گرفتهاند که دیگران بدون پول و البته با مشقت به آن رسیدهاند.
سکویی برای پیشرفت و مهاجرت
استادی که آن سوی خط تلفن است یکی از رتبههای تک رقمی کنکور سالهای قبل و استاد فعلی دانشگاه شریف است که در ازای درج نشدن نامش حاضر میشود به ما اطلاعات بدهد. او میگوید: «دانشجویانی دارد که پذیرفته شده پردیس خودگردان هستند ولی کنار دانشجویان روزانه که با کنکور وارد شدهاند، تحصیل میکنند».
او میگوید: «این افراد کسانی هستند که اگر قرار بود در کنکور شرکت کنند بنیه علمیشان طوری بود که احتمالا در دانشگاههای شهرستان پذیرش میشدند ولی چون از طبقه مرفه جامعه هستند و میتوانند برای خرید صندلی دوره کارشناسی تا 200 میلیون تومان هزینه کنند، وارد دانشگاهی مانند شریف میشوند».
این استاد اما توضیح میدهد که «این دانشجویان اغلب به علت قرارگرفتن در فضای آموزشی قوی، ارتقای علمی پیدا میکنند و با ثروتی که در اختیار دارند بخصوص در زبانهای خارجی تسلط پیدا میکنند و به همین علت به راحتی از دانشگاههای خارجی پذیرش میگیرند». او اتفاقا اعلام میکند که همین دیروز از یکی از دانشجویان پردیس خودگردان دانشگاه شریف ایمیلی دریافت کرده که از وی تقاضای توصیهنامه داشته است: «از این دست تقاضاها فراوان است و بسیاری از دانشجویانی که در پردیسها صندلی خریدهاند و حاضر شدهاند هزینههای سنگین تحصیل اینچنینی را تقبل کنند با انگیزه مهاجرت وارد شریف شدهاند».
این استاد اما چنین ورودیهایی را دور از انصاف و عدالت میداند و با مقایسه این افراد با خودش میگوید: «ما که از خانواده متوسط بودیم با زحمت بسیار وارد دانشگاه شریف شدیم اما عدهای بدون زحمت وارد میشوند و به همان جایی میرسند که دانشجویان دیگر میرسند. ضمن این که دانشگاههای خارجی نیز که با مهاجرت این افراد موافقت میکنند و به آنها پذیرش میدهند چندان به تحصیل در پردیس خودگردان اهمیت نمیدهند زیرا آنها خروجی کار را میبینند که به علت قرار گرفتن این افراد در فضای آموزشی قوی، فرقی با دانشجویان قبولی کنکور ندارد».
ویژه خواریهای قانونی
شکاف طبقاتی در نظام آموزشی کشورمان چه مدرسه باشد و چه دانشگاه سالهای طولانی است که وجود دارد و با گذر زمان فقط به عمق آن افزوده میشود. در واقع همیشه راههای میانبری وجود دارد که فقط به روی طبقه مرفه جامعه باز است که یکی از آنها پردیسهای کاملا قانونی دانشگاههای دولتی است؛ فرصتی رسمی برای ویژه درس خواندن طبقه ثروتمند. موردی که ما پیگیر آن شدیم و مربوط به دانشجوی فعلی رشته عمران دانشگاه شریف است نیز یکی از مصداقهای همین ویژه خواریهاست که ظاهری قانونی و باطنی ضد عدالت دارد. این افراد کسانی هستند که چون هیچ دغدغهای بابت پرداخت هزینههای سنگین مربوط به شهریههای ثابت و متغیر(واحدهای نظری، عملی و کارآموزی) ندارند در کنار کسانی که از ماراتن دشوار کنکور به دانشگاه راه یافتهاند درس میخوانند و فقط به این دلیل که ثروت دارند همتراز با آنها میشوند. باوجود این وضعیتِ دور از عدالت اما دانشگاههای دولتی همچنان ترجیح میدهند در دل خود تشکیلاتی پولی داشته باشند و حتما ذینفعان این ماجرا نیز از آن حمایت میکنند. با نگاهی به تعداد پذیرش پردیسهای خودگردان که ورودیهای آن مشقت گذر از کنکور را درک نکردهاند، میتوان مشاهده کرد که چطور عدهای اندک میتوانند به صرف داشتن ثروت وارد دانشگاههای برتر شوند. نظام سنجش و پذیرش دانشجو در کشورمان به یک خانه تکانی اساسی نیاز دارد چرا که از یک سو افرادی با پرداخت پول و افرادی نیز با تقلب وارد دانشگاهها و رشتههای پرمتقاضی میشوند و عملا دیگرانی را که زحمت میکشند و درس میخوانند، پشت سر میگذارند.