غافلگیرکننده درست مثل زندگی

گفت‌وگو با امیر حاج‌رضایی درباره فوتبال خارج از مستطیل سبز

غافلگیرکننده درست مثل زندگی

 خبر به‌سرعت برق و باد همه دنیا را پوشش داد و به گوش همه رسید، چه عشق فوتبالی‌ها و چه مردم عادی. کریستین اریکسن، هافبک هجومی تیم دانمارک در دقایق پایانی نیمه اول بازی بین فنلاند و دانمارک ناگهان به زمین افتاد و بیهوش شد. بازی در میان بهت جهانیان متوقف شد و چشم‌ها به اتفاقات بعد از این حادثه تلخ دوخته شد و جالب این‌که بیشتر از خود بازی، آدم‌ها را متاثر کرد و تحسین همه جهانیان را برانگیخت. رفتار کاپیتان تیم دانمارک و بازیکنان همه را حیرت‌زده کرد و ما ایرانیان را بیشتر. آنها کاملا مسلط به اریکسن کمک کردند که در بهبود حالش کاملا مؤثر بود و از طرفی چنان دور او حلقه زدند که هیچ دوربینی نتواند حتی یک نما از حال بد او را ثبت کند، چرا که اریکسن باید مقتدر و پا به توپ در ذهن جهانیان ثبت شود. این کار تیمی و منسجم همان‌قدر به چشم آمد که یک بازی عالی می‌تواند دیده شود و در اذهان ثبت شود.
از این بازی پر از درام و افت و خیز که بگذریم سال 2018 در چنین روزی بازی‌های جام جهانی 2018 روسیه آغاز شد و ایرانیان زیادی برای تماشای بازی‌ها به‌خصوص مسابقات تیم ملی ایران به روسیه رفتند و اتفاقات زیبایی را رقم زدند. همزمانی این دو رویداد سبب شد تا با امیر حاج‌رضایی، کارشناس پیشکسوت فوتبال هم‌صحبت شوم تا از دنیای شگفت‌انگیز فوتبال برایمان بگوید و این که این ورزش شبیه‌ترین اتفاق به زندگی است.
فوتبال بازی عدالت نیست
حاج‌رضایی درباره این‌که فوتبال چگونه توانسته همه مردم جهان فارغ از هر ملیت و مذهب، نژاد و... را دور هم جمع کند، می‌گوید: یک نظریه‌پرداز بریتانیایی به‌نام دیوید لوی گفته: ما سال‌های نوری از درک فوتبال فاصله داریم. اتفاقاتی که درون فوتبال رخ می‌دهد شبیه هیچ چیز نیست جز خود زندگی. رنج‌ها، شادی‌ها، اشک‌ها، لبخندها و همه تضادهایی که در فوتبال رخ می‌دهد شبیه خود زندگی است. اگر زندگی با فوتبال شبیه‌سازی کنیم، شگفت‌زده می‌شویم. یک دقیقه در فوتبال می‌تواند خیلی طولانی باشد یا خیلی کوتاه. درست مثل بعضی از لحظات زندگی که گاهی بنا به اتفاقاتش خیلی طولانی است و انگار تمام نمی‌شود و گاهی آن‌قدر سریع می‌گذرد که باورمان نمی‌شود. تجربیات و مطالعاتم و سال‌های زیادی که با این ورزش زندگی کرده‌ام مرا به این نتایج رسانده است. گاهی مربیان و بازیکنانی در فوتبال ظهور می‌کنند که از مستطیل سبز فراتر رفته‌اند و انسانیت را گسترش داده و معنا کرده‌اند. سرمربی سابق لیورپول که در قید حیات نیست، جایی گفته بود فوتبال فراتر از مرگ و زندگی است. در زندگی اتفاقات خوب و بدی رخ می‌دهد که در این شرایط آدم‌ها به‌هم نزدیک شده و به‌هم کمک می‌کنند، مثل بلایای طبیعی یا کمک به کشورهای فقیر یا پذیرش مهاجران همدلی بی‌نظیری شکل می‌گیرد. در بازی بین فنلاند و دانمارک زمانی که اریکسن دچار سکته شد، همه بازیکنان دو تیم با هم همدل شدند که این اتفاق تلخ را مردم نبینند چون بر این باورند که باید زیبایی‌ها و انسانیت‌های فوتبال ثبت شود. فوتبال بازی عدالت نیست. چون بارها دیده‌ایم که تیم برتر بازنده شده، بارها دیده‌ایم که داور به اشتباه علیه عدالت سوت زده اما زمانی که بازی فوتبال متوقف می‌شود، چهره انسانی فوتبال خود را نشان می‌دهد. از مقایسه فوتبال و زندگی به این نتیجه می‌رسیم که هر دو کرامت انسانی را پاس می‌دارند و توصیه می‌کنند. جاهایی که این کرامت بروز نمی‌کند، تقصیر زندگی یا فوتبال نیست. 90دقیقه فوتبال پر از نوسان است، درست مثل زندگی. هیچ‌کدام از ما نمی‌دانیم لحظه بعد برای ما چه اتفاقی رخ خواهدداد. کارشناسان زبده‌ای یک بازی فوتبال را می‌بینند و آن را تحلیل و آنالیز می‌کنند اما گاهی بزرگ‌ترین آنها نمی‌توانند اتفاقات یک بازی را پیش‌بینی کنند و زمانی که رخ می‌دهد، آنها شگفت‌زده می‌شوند،درست مثل اتفاقات زندگی. من به این می‌گویم جادوی فوتبال و جادوی زندگی همانند آنچه در بازی فنلاند و دانمارک دیدیم این که بازیکنان هر دو تیم دور هم جمع شدند و دست در دست یکدیگر و با همدلی کامل ماجرا را پوشش دادند. این اتفاق را فقط در زندگی و در فوتبال می‌توان دید.
تلفیق تربیت و آموزش
به حاج‌رضایی می‌گویم رفتار کاپیتان و بازیکنان تیم دانمارک آنقدر حرفه‌ای، درست و بجا بود که خیلی‌ها درباره آن نوشتند و هنوز هم تحلیلش می‌کنند. به نظرتان این رفتار نتیجه تربیت شخصی آنها بود یا آموزش‌هایی که دیده‌اند؟ می‌گوید: این رفتارها بستگی عمیق به فرهنگ زیستی کشورشان دارد. آموزش هم می‌بینند اما راستش را بخواهید در کشورهایی مانند فنلاند و دانمارک از همان بچگی به آنها یاد می‌دهند روابط انسانی اهمیت دارد.به آنها یاد می‌دهند زیبایی‌ها را ببینند و برای حفظ آنها تلاش کنند. نمی‌گویم کاملا پاستوریزه‌اند و از هر تنش و زشتی به دورند اما وجه غالب‌شان وجه زیباشناسی و عشق به زیبایی است.آنها از بچگی تربیت می‌شوند و برای بازیکنان خیلی اتفاقات، خط قرمز است و نهادهای بین‌المللی فوتبال ناظرند و آنها را به‌شدت تنبیه می‌کنند اگر از این قواعد اخلاقی خارج شوند. آنها هم در کودکی تربیت درست شده‌اند و هم زمانی که وارد فوتبال شده‌اند به درستی آموزش دیده‌اند؛ به همین دلیل در بیشتر مواقع قواعد اخلاقی و انسانی را رعایت می‌کنند. یادم هست یک سالی تیم فوتبال ایران با دانمارک در کپنهاگ بازی داشت. در حین بازی یکی از تماشاچیان سوت زد و بازیکن ایران تصور کرد سوت داور است و بازی را متوقف کرد و توپ را با دست برداشت. داور نقطه پنالتی را برای تیم دانمارک نشان داد. بازیکن پشت توپ ایستاد اما توپ را به بیرون زد. او می‌دانست تماشاچی سوت زده و این پنالتی را نمی‌خواست. آنها متخصص هستند و مربیان فکری خوبی دارند؛ برای همین نسلی که تربیت می‌شوند، نتیجه‌شان عالی است. جای تاسف دارد ما چنین رفتارهایی را در کشورمان کم می‌بینیم و این برمی‌گردد به تربیت خانوادگی و اجتماعی و آموزش‌هایی که همه آدم‌ها باید ببینند چه بخواهند ورزشکار و فوتبالیست شوند و چه هنرمند و معلم و دیگران.



همسانی نبض جامعه با نبض فوتبال
هر نسلی که روی کار بیاید انسانیت و اصول اخلاقی را نمی‌توان کنار گذاشت. باید بچه‌ها را برای آینده تربیت کرد و یادشان داد آینده را بهتر بسازند و اصل این بهتر زیستن، صداقت است و خدمت به مردم، حالا در هر پست و مقامی که هستند. اما در فوتبال اینها بیشتر دیده می‌شود. این را هم بگویم در کشور ما همیشه نوک پیکان انتقادات به سمت تماشاگران است که بد رفتار می‌کنند و بیشتر آنها
فحاشی می‌کنند و باعث می‌شوند مثلا خانم‌ها نتوانند به ورزشگاه‌ها بروند یا برخی از والدین اجازه نمی‌دهند نوجوانان آنها به ورزشگاه‌ها بروند و بازی را از نزدیک ببینند. واقعیت اما این است که بیشتر تماشاگران فوتبال قشر آسیب‌پذیرند. کسانی که از نان‌شب خود می‌زنند تا بلیت بخرند و بعد با مترو تا نزدیکی ورزشگاه بیایند و بعد از آن را پیاده. ما به این تماشاگران چه آموزش یا چه امتیازی برای تماشای بازی داده‌ایم که توقع داشته‌باشیم رفتار و گفتارشان درست باشد. در یک فوتبال مدرن امکانات و امتیازات زیادی به تماشاچی داده می‌شود و او را عصبی، انتقام‌جو و خشن راهی استادیوم نمی‌کنند. در یک بازی فوتبال (جمع بازیکنان و تماشاچیان) و حواشی آن می‌توان انعکاس جامعه را دید. همان‌طور که گفتم فوتبال عین زندگی است، با تماشای یک بازی، اصلش و حواشی‌ آن می‌توان فهمید حال جامعه چگونه است و نبضش چگونه می‌زند.