امید در راند آخر

گفت‌وگو با دکتر محمد صادق دهنادی و دکتر محمد سلطانی‌فر درباره آخرین مناظره و تکنیک‌هایی که نامزدها به کار بردند

امید در راند آخر

روز شنبه شاهد آخرین مناظره کاندیداهای سیزدهمین انتخابات ریاست جمهوری بودیم. مناظره‌ای که به اعتقاد عده‌ای داغ‌تر از دو مناظره قبلی بود و نکات مهمی را در خود داشت. از این رو با دکتر محمد صادق دهنادی، دانش‌آموخته مدیریت رسانه دانشگاه تهران و پژوهشگر علوم شناختی و رسانه و دکتر محمد سلطانی‌فرد، استاد علوم ارتباطات در این باره صحبت کردیم و نظرشان را درباره مناظره آخر جویا شدیم که در ادامه می‌خوانید:

مناظره بدون نوآوری
دکتر محمد سلطانی‌فر استاد علوم ارتباطات در گفت‌وگو با جام‌جم در این خصوص نظراتی داشت که در ادامه می‌خوانید:
کمپین‌های ضعیف
به نظر من دو مناظره قبلی چنگی به دل نمی‌زد و جالب نبود. یعنی به نوعی از سربازکردن بود. نوع سوالات هم سطحی بود اما مناظره سوم یک مقدار بهتر از دو مناظره قبلی بود ولی متاسفانه خود کاندیداها حرفی برای گفتن نداشتند. یعنی هیچ کدام‌شان داستانی نداشتند که بخواهند روی آن بایستند. دولت جوان و این حرف‌های تکراری نشان‌دهنده این مساله بود که کمپ‌های هیچ کدام از این کاندیداها آمادگی ذهنی برای مناظره نداشت و هیچ کدام هم آدم حرفه‌ای برای این‌که پشت صندلی این مناظره‌ها بنشیند نداشت. بنابراین فکر می‌کنم کمپ‌ها به لحاظ ارتباطی و هم به لحاظ رسانه‌ای و هم افکار عمومی خیلی ضعیف عمل کردند. یعنی کاندیداها فقط زمان را می‌گذراندند و در نهایت پاسخ همدیگر را می‌دادند که بخشی از زیبایی مناظره هم در همان تندی‌ها و پاسخ‌هایی بود که به همدیگر می‌دادند. وگرنه هیچ نوآوری نداشت.
مشکلات ریشه‌یابی نشد
سوالات در مناظره‌ها به گونه‌ای طراحی شده بود که کاندیداها مجبور به شعار دادن و کوبیدن دولت می‌شدند. سوالات هیچ کدام نسبت به بحران‌ها و مسائل ریشه‌یابی نداشت. به عنوان مثال وقتی درباره گرانی یا بیکاری و مشکل مسکن صحبت به میان می‌آمد، ای کاش ریشه‌یابی هم می‌شد. از مناظره‌ها و صحبت‌های کاندیداها چنین برمی‌آمد که فقط به دنبال رای گرفتن از مردم بودند و هیچ کدام از مشکلات ریشه‌یابی نشد. البته مناظره سوم کمی بهتر از دو سه مناظره قبلی بود اما هیچ‌یک به دنبال ریشه‌یابی مشکلات موجود نبود. شاید به خاطر وجود کمپ‌های ضعیفی بود که هرکدام از کاندیداها داشتند.


دعوای شخصی به جای تبادل سیاسی
 دکتر محمد صادق دهنادی، دانش‌آموخته مدیریت رسانه دانشگاه تهران و پژوهشگر علوم شناختی و رسانه در گفت‌وگو با جام‌جم به نکاتی درباره آخرین مناظره اشاره کرد.
مناظره‌ها گام به گام به خصوص از سوی رسانه ملی سعی شد که تخصصی‌تر و جمع و جورتر شود. اما مشکلی که وجود دارد این است که همچنان بی‌برنامگی وکلی‌گویی و دعوای شخصی به جای تبادل سیاسی در مناظره پررنگ است. شاید یکی از دلایلش این باشد برخی افرادی که به‌عنوان نامزد مطرح شدند در واقع در تراز این نامزدی به هر دلیلی نیستند. یعنی چه از نظر آداب اجتماعی و چه از نظر آداب سیاسی و چه از نظر آداب اخلاقی همچنان می‌بینیم که در این مناظره‌ها آدم‌ها در تراز یکدیگر نیستند. در مناظره‌های غیرانتخاباتی می‌بینید وقتی دو نفر می‌خواهند با هم مناظره کنند معمولا سعی می‌کنند با آدم همتراز خودشان مناظره کنند. اما در این مناظره این گونه نبود. به همین دلیل متاسفانه اصل همترازی وجود نداشت و در برخی مسائل هم دیدیم که افکار عمومی شاهد بی‌اخلاقی هم بود.
ارائه برنامه در 11 دقیقه
به نظر من روشی که صداوسیما در مناظره سوم به کار برد، باید در مناظره اول هم به همان نحو به کار می‌برد. شاید اگر تعداد مناظره‌ها دسته‌بندی کمتری داشته باشد، یعنی به نحوی باشد که تعداد کاندیداها در یک مناظره کمتر باشد و هر کسی سه بار شرکت کند اما به قید قرعه با یک گروه نیفتد فضا گرم‌تر و مباحث منسجم‌تری انجام شود. حتما شما هم دیدید که در نهایت یک کاندیدا 11 دقیقه صحبت می‌کرد و به همین دلیل نمی‌توانستند در این زمان مشخص‌شده نامزدها برنامه ارائه بدهند یا برنامه‌های طرف مقابل را مورد نقد قرار بدهند. بنابراین فکر می‌کنم شکلی که الان عمل می‌شود، به معنای مصطلح سیاسی مناظره نیست و محل تلاقی نظرات و برنامه‌ها نمی‌تواند باشد.
جذابیت مناظره اول
به نظر من مناظره اول به نسبت دو مناظره بعدی داغ‌تر و پرچارچوب‌تر بود. گویا مشخصا آمده بودند تا با هم بجنگند. مناظره دوم هم به نسبت سرد بود و روش مناظره سوم روش صحیح‌تری بود. یعنی به جای این‌که بخواهند به مجری یا سوال اهانت کنند، اجازه داده شد هر چه دل تنگشان می‌خواهد بگویند و با هم گفت‌وگو کنند. بنابراین من از لحاظ روشی، مناظره سوم را بیشتر می‌پسندم اما از نظر رقابتی و هم درگیری‌های رسانه‌ای که شاید مردم و ژورنالیست‌ها بیشتر خوششان می‌آید، مناظره اول گویی زمینه‌های درگیری بیشتری داشت.