از تشنگی زمین تا عطش آدم‌ها

گفت‌وگو با مصطفی فروتن، جهادگر درباره نذر آب

از تشنگی زمین تا عطش آدم‌ها

 «نذر» یکی از واژه‌های با معنا و عمیقی است که فی‌البداهه و فقط با کمی فکر کردن درباره‌اش حال ما خوب می‌شود. شاید به دلیل پیشینه ذهنی است که از این واژه داریم. هر وقت مشکلی داریم هر وقت به بن‌بست می‌خوریم، نذر می‌کنیم تا گشایشی ایجاد شود که معمولا می‌شود و ما به شکرانه حال خوب‌مان، نذر خود را ادا می‌کنیم.گستره و حجم این حال خوب آنقدر زیاد است که ادای نذر را در طول زمان استمرار می‌دهیم، چون باور داریم همین نذر باعث می‌شود گره‌گشایی و راه‌گشایی در زندگی ما همیشگی شود. شاید به همین دلیل است که کنشگران و فعالان اجتماعی و در ادامه، سازمان‌های دولتی در سال‌های اخیر از واژه نذر بیشتر استفاده می‌کنند تا مردم را تشویق کنند برای همیاری بیشتر در بحران‌های اجتماعی. حالا دیگر مردم با نذورات متفاوتی مانند نذر علوفه و آبشخوری برای حیات‌وحش، نذر لوازم‌التحریر، نذر لباس، نذر کتاب و... آشنایند و به فعالان این حوزه‌ها کمک می‌کنند. این واژه و دامنه‌اش آنقدر وسیع است که چند هفته قبل که جنگل‌های زاگرس آتش گرفت، فعالان اجتماعی مردم را دعوت به همکاری کردند و از آنها خواستند برای خرید آتش‌کوب کمک کنند و آن را به حساب نذورات خود بگذارند. این روزها نذر دیگری هم زیاد دیده و شنیده می‌شود؛ نذر آب. راستش را بخواهید ایران تشنه است.کل کشور از کم‌آبی رنج می‌برد، پاییز و زمستان سال گذشته بارندگی بسیار کم بود و بهار امسال هم که بارش‌ها در حد باران‌های اردیبهشت بود.کارشناسان هر روز می‌گویند ایران را تنش آبی فراگرفته است و برخی مناطق مثل سیستان و بلوچستان، جنوب کرمان و خراسان جنوبی بیشتر درگیر این تنش هستند. باورش سخت است. شاید نتوانیم تصور کنیم اما بیشتر مردم سیستان و بلوچستان آب خوردن هم ندارند حالا آب برای کشاورزی و دامداری بماند. مردم این استان تشنه‌اند و آب خوردن برایشان حیاتی است. در این بحران و حالت اورژانسی منطقه، هلال‌احمر پویش نذر آب راه‌اندازی کرده و از مردم خواسته کمک کنند. برای این پویش، ویدئویی هم تهیه کرده که دیدنش حالت را آنقدر بد می‌کند که حتما دست به کار می‌شوی و کمک می‌کنی. نه برای این‌که حال خودت را خوب کنی بلکه برای این‌که در رفع تشنگی بچه‌های سیستان قدمی برداشته باشی. سیستان و بلوچستان در حالت اورژانس آبی قرار گرفته و باید کمک کرد تا این بحران حل شود. اما رفع کم‌آبی این استان و کل ایران به برنامه‌ریزی و درست اقدام کردن نیازمند است. با مصطفی فروتن، جهادگر و مدیر دبیرخانه هماهنگی تشکل‌های جهادی کمیته امداد هم‌صحبت شدم تا از تجربه و راهکارهایش برایمان بگوید.
مردم پای کارند
فروتن بر این باور است که در همه دنیا حل بحران‌ها و مشکلات اجتماعی به دست مردم حل می‌شود. دولت‌ها امکانات محدودی دارند و قاعدتا نمی‌توانند همه مشکلات را حل کنند. او می‌گوید: در ایران نیز چنین بوده اما از زمان رضاخان که دولت همه امور را به دست گرفت، نقش مردم کمرنگ شد. امام خمینی(ره) هم بر این نکته تاکید داشتند که کار مردم را به مردم بسپارید. این گفته ایشان چندان عملی نشد. مردم در مقاطع مختلف نشان داده‌اند پای کارند و هر زمان که لازم باشد همه جوره کمک می‌کنند.کرونا یکی از همین بحران‌ها بود که هنوز هم با آن درگیریم. مردم آمدند پای کار و کمک‌ها شروع شد. هر کسی داشت به آن که نداشت کمک می‌کرد. مقدار و اندازه اهمیتی نداشت. مهم همدلی بود که ایجاد شد. اما از وقتی دستگاه‌های دولتی وارد موضوع شدند، کمک‌های مردمی هم کمتر شد. الان دیگر بضاعت دستگاه‌های دولتی کم شده و نمی‌توانند مثل سابق کمک کنند، مردم هم دیگر نیستند و از قضیه فاصله گرفته‌اند. تجربه نشان داده اگر دولت کار را به خود مردم می‌سپرد و تمرکزش را در ایجاد زیرساخت‌ها می‌گذاشت و کارهای بنیادین را انجام می‌داد، اکنون بحران کرونا بهتر مدیریت شده بود. دولت بدون برنامه و برای رفع نیازهای اورژانسی وارد می‌شود و کار را خراب می‌کند.
دولت‌ها، زیرساخت‌ها را درست کنند
فروتن می‌گوید: در مساله آب و خشکسالی و کمبود آب در سیستان و بلوچستان و چند استان دیگر هم باید مردم پای کار بیایند و کمک کنند. دولت باید زیرساخت‌ها را درست کند. ایران سال‌هاست دچار بحران آب است و این اوضاع اگر درست نشود بحران عمیق‌تر هم می‌شود. سیستم سنتی کشاورزی، زمین‌ها را از بین برده و ایران را با بحران آب روبه‌رو کرده است. سال‌هاست دولت‌ها بخش کشاورزی را رها کرده‌اند. دولت‌ها اگر می‌خواهند کمکی به رفع بحران کم‌آبی بکنند همه نیروی خود را برای اصلاح کشاورزی قرار دهند. بحران کم‌آبی و رساندن اورژانسی آب به مردم تشنه سیستان و بلوچستان، جنوب کرمان و بقیه جاها را مردم حل می‌کنند. به این نکته هم اشاره کنم که رساندن آب با تانکر به مردم، یکی از آن راه‌های بی‌فایده است که نتیجه روزانه دارد. باید برای مناطقی که در بحران آب قرار دارند حداقل دستگاه‌های آب‌شیرین‌کن خریداری شود. باید شیرین کردن آب دریای عمان به صورت جدی پیگیری شود و این آب به مردم سیستان و بلوچستان برسد.
دانش‌بنیان‌ها پای کار بیایند
ایران در زمینه تکنولوژی، به‌خصوص علم دانش‌بنیان پیشرفت‌های خوبی داشته است. الان وقتش است نیروهایی که به این علم مسلط هستند پای کار بیایند و تولید آب شیرین را در دستور کار قرار دهند. به نظرم بخشی از کمک‌های مردمی باید به سمت علومی که می‌توانند تولید آب بکنند، برود. دولت باید در این زمینه فعال و متمرکز شود اما کمک‌های مردمی هم باید وارد شود و از طرفی مطالبه‌گری مردم نیز باید تغییر شکل بدهد. دیگر زمان آن نیست که با تانکر به مردم تشنه آب رسانده شود. باید مردم از دولت و گروه‌های فعال مردمی بخواهند تولید و مدیریت آب را در دستور کار قرار دهند. اگر این روش‌ها اصلاح نشود و مطالبه‌گری شکل دیگری به خود نگیرد، بحران کم‌آبی روز به روز جدی‌تر می‌شود. این مطالبه‌گری با سیاه‌نمایی و تضعیف حاکمیت تفاوت دارد. این مطالبه‌گری یعنی سیستم ناکارآمد و قدیمی که باید به سیستم‌های جدید و علمی تبدیل شود.


اما و اگرهای حضور چهره‌های معروف در بحران‌ها

این که مردم و چهره‌ها پای کار می‌آیند و برای خاموش کردن آتش زاگرس کمک می‌کنند را به فال نیک می‌گیریم. این همان فرمول کار مردم باید به مردم سپرده شود، است. اما این حمایت و همیاری نباید دولت‌ها را از وظایفشان دور کند. دولت‌ها باید زیرساخت‌ها را درست کنند که با شروع تابستان و گرما جنگل‌ها آتش نگیرد و اگر گرفت سریع خاموش شود که شرایط بحرانی نشود. این که چهره‌ها از آبرو و اعتبار خود برای کمک در شرایط بحران استفاده می‌کنند باید دست‌مریزاد گفت به آنها. اما تجربه نشان داده این افراد باید کمک‌هایشان را در ذیل سازمان‌هایی مانند بهزیستی، هلال‌احمر و سازمان‌های مردم‌نهاد معتبر انجام دهند تا حساب‌ها مشخص و شفاف باشد که چقدر جمع‌آوری و کجا و به چه شکل هزینه شده است. اگر هر فرد معروفی خودش شماره کارت و حساب اعلام کرده و پول جمع‌آوری کند، اولا معلوم نیست پول‌ها چگونه هزینه می‌شود، ثانیا کمک آنها بیشتر از این‌که به کار مردم بحران‌زده بیاید، برای چهره‌ها اعتبار به وجود می‌آورد و این دو تا کلا با هم تفاوت دارند.