گفتوگو با تهیهکننده و بازیگران سریال «جشن سربرون» که فیلمبرداری آن همچنان ادامه دارد
قصههای ایل در حوالی تهران
«جشن سربرون» که مدتهاست عنوان یکی از مجموعههای الف در حال ساخت تلویزیون را به خود اختصاص داده، قرار است داستانی را در دل تاریخ روایت کند که شاید از آن شنیدهایم اما در قالب چنین فضایی آن را ندیدهایم؛ چه موضوعی؟ درگیری دوخان از ایلهای عشایر که یکی از آنها کوچ ممنوع شده و در شرایط سختی قرار دارد. این اصل و کلیت ماجراست در حالی که در دل آن خردهداستانهایی وجود دارد که قصههای مختلفی از عاشقانه تا تاریخی و اجتماعی را روایت میکند. البته مجتبی راعی، کارگردان و یکی از نویسندگان این سریال در طول کار صرفا سراغ تاریخ نرفته و بیشتر داستان به روایت حالوهوای خانها و عشایر در آن زمان پرداخته است. منصور ابراهیمی و عبدالرسول گلبن از دیگر نویسندگان این اثر 42 قسمتی هستند که تهیهکنندگیاش را حسن نجاریاندریانی بهعهده دارد. او مجری طرح آثاری مثل «سرو زیر آب» و مجری طرح و مدیر تولید فیلم دخترشیطان هم بوده است. علاوه بر اینها در جشن سربرون که تصویربرداری آن همچنان ادامه دارد، بازیگران و چهرههای زیادی حضور دارند که میتوان به حسین محجوب، محمود پاکنیت، نادر فلاح، لاله اسکندری، سهیلا رضوی، فرخ نعمتی، قاسم زارع، داریوش کاردان، میرطاهر مظلومی، رامین ناصرنصیر، مهدی فقیه، صدرالدین حجازی، جواد قامتی و... اشاره کرد. برای باخبر شدن از آخرین اوضاع و احوال این مجموعه و جزئیات آن سراغ تهیهکننده و چند نفر از بازیگران آن رفتیم.
از بزرگان ایل کوچممنوع هستم
او با بیان اینکه مردم هم از قالبهای همیشگی خستهاند، میافزاید: مردم هم از کارهای آپارتمانی سیر شدند و حتما خوششان میآید قصه عشایر را با آن چادرهایی که بارها از زندگیشان شنیدهاند، ببینند. ما هم باید این فولکلور و فرهنگ عشایر را نشان دهیم، آن هم در رسانهملی که نقش مهمی در این زمینه دارد. همه چهار گوشه ایران، عشایر مختلفی حضور دارند و مردم باید آنها را ببینند و بشناسند.
کرونا و جریانی که در این روزها بابت تصویربرداری سریال تجربه کردهاند هم موضوع دیگری بود که فقیه دربارهاش بیان میکند: بیشتر از چند ماه است پروژه درگیریهای مالی دارد. همچنین ما شرایط سختی را تجربه کردیم، از سرمای شدید سولقان گرفته تا گرمای عجیب در مناطق مختلف. از سوی دیگر، کرونا هم که در مقطعی حسابی ما را به دردسر انداخت. از سوی دیگر اغلب سکانسها به شکلی بودند که باید همه بازیگران در آن حاضر میشدند، چون داستان قصه ایلهاست و همه مدام باید دور هم جمع میشدیم.
این سریال همانطور که گفته شد در زمان تاریخ معاصر میگذرد و شاید از این منظر تفاوتهایی با روزگار امروز داشته باشد اما در حوزه نمایش اصل زندگی عشایر زمان چندان تفاوتی ایجاد نکرده است، موضوعی که فقیه با اشاره به آن میگوید: در اغلب سریال ما فضای زندگی عشایر، چادرهایشان و رخدادهای روزمرهای را که دارند، میبینیم. به همین دلیل بینندهها تا حد زیادی با زندگیهایی که شاید از نزدیک ندیدهاند، آشنا میشوند. اصلا عنوان همین سریال یعنی جشن سربرون به یکی از رسوم عشایر برمیگردد. او میافزاید: من احساس میکنم کار، کار خوبی است و مردم فراز و نشیب زندگی عشایر را میبینند و غیرتی که همیشه عشایر برای آن در مورد کشور پیشقدم بودند را حس میکنند.
به گفته فقیه، این کار برمبنای یک قصه است اما بخشهایی از آن به مرور قسمتهایی از تاریخ مشروطه و اتفاقاتی که وجود داشت، برمیگردد. به همین دلیل میشود گفت تاریخ و رخدادهایی که برمبنای واقعیت هستند نیز در طول کار دیده میشوند. این بازیگر در ادامه با یادآوری بخش دیگری از مشکلاتی که در طول این سریال با آن درگیر بود هم گفت: من در 76 سال زندگیام، زانو درد نداشتم و در این سریال آنقدر ناچار بودیم بنشینیم، زانو درد شدید گرفتم. همچنین خیلی از سکانسهای ما در شب بود و در سرما و یخبندان مدام کار میکردیم. گاهی چند بار ناچار بودیم یک سکانس را بگیریم. آن هم در سرمای دشت ابیل که حد ندارد. گریم و لباسهایی که برای عشایر آن دوره بود هم بخش دیگری از ماجراست که آن را تجربه کردیم. به طور کلی خیلی شرایط سختی را در این سریال تجربه کردم و این کار را تنها به خاطر آقای نجاریان، تهیهکننده کاربلد سریال قبول کردم. من با ایشان کارهای زیادی مثل مریم مقدس و چند اثر دفاع مقدسی را کار کردم.
حسن نجاریاندریانی، تهیهکننده
امیدواریم ابتدای زمستان به پخش برسیم
الان در حال فیلمبرداری بخش کمپ انگلیسیها و محل حفر چاه نفت هستیم. لوکیشنمان اطراف جاده خاوران، پشت گورستان ارمنیها در یک روستایی به اسم لپهزنک است. دهیاری و مردم روستا با ما همکاری داشتند و امکاناتی را در اختیارمان گذاشتند، به این ترتیب در گرمای شدید تصویربرداریمان درحال انجام است. امیدواریم به یاری خداوند، اگر اتفاق خاصی نیفتد، در یک ماه آینده فیلمبرداری این بخش را تمام کنیم و بعد به شهرک غزالی برویم. دو ماه تا دو ماه نیم در شهرک غزالی کار داریم. بخش شهری، سکانسهای کنسولگری انگلیس، خانه قوام، بیمارستان مرسلین و بازار شیراز را در این شهرک فیلمبرداری خواهیم کرد. بهدلیل شرایط کرونا مجبور شدیم تصویربرداری سریال را در اطراف تهران انجام دهیم و به شهرستانهای دیگر نرفتیم. بنا بر نیاز قصه در جاهای مختلف دکور زدیم و اینگونه نبوده است که بدون ساختوساز پیش برویم؛ ولی ساختوساز وسیع به شکل محلهسازی و شهرکسازی نداشتیم. هرجایی نیاز به همسانسازی محیط با زمان قصه داشتیم یا به ساختمانهایی مثل قلعه، برج دیدبانی،کمپ انگلیسیها و اتاقهای داخلی و... احتیاج بود، مکانهایی را ساختیم.
این سریال، داستانی برمبنای اتفاقهای افتاده در تاریخ دارد. ابتدای کار را با یک داستان جذاب و پرمخاطب شروع میکنیم و در آن بهصورت تلویحی نه مستقیم اتفاقهای تاریخی را نشان میدهیم و از آنها در روند قصه بهره میبریم. درواقع کار ما تاریخنگاری به معنی نشان دادن جزءبهجزء آن نیست. قصه مربوط به اواخر دوره قاجار است و به همین دلیل حس و حال تاریخی بودن آن در سریال وجود دارد؛ ولی دیالوگها پرطمطراق نیست. نویسندگان جوری طراحی کردند که نه آنقدر ثقیل باشد و نه به شکل روزمره. این کار در چهار فصل نوشته شده است که ما الان داریم فصل اول را تصویربرداری میکنیم. البته داستانهای فصول ارتباط خیلی زیادی با همدیگر ندارند. طرح و سیناپسهای فصلهای بعد نوشته شده است. با پایان این فصل و گرفتن بازخورد مردم، با تصمیم تلویزیون و اگر گروه امکان ادامه دادن داشته باشد، راجع به فصلهای بعدی تصمیمگیری میشود.
ما در چهار پنج ماه پایانی کار به سر میبریم و از این جهت میشود، گفت تقریبا همه بازیگران مقابل دوربین رفتهاند. یکیدوتا از بازیگران که برای بازی در بخش کنسولگری انگلیس انتخاب شدند، هنوز جلوی دوربین نرفتهاند. بازیگران این سریال همه ایرانی هستند و نقش انگلیسیها را هم بازیگران ایرانی برعهده دارند که با گریم سعی شده شبیه دربیایند. تصویربرداری چهار پنج ماه دیگر تمام میشود و امیدواریم بتوانیم تا آخر پاییز یا اوایل زمستان پخش را شروع کنیم.
مهر 1400 دو سال میشود که این کار را شروع کردهایم. مدتی بهعلت بیماری کرونا، تصویربرداری سریال با وقفه روبهرو شد. مثلا بازیگران اصلی و کارگردان مدتی دچار بیماری شدند و ما برای مدتی امکان فیلمبرداری نداشتیم. مدتی از وقفه هم بهدلیل درگذشت آقای کریم اکبریمبارکه بود. اتفاق غمباری است. دو جلسه از کار ایشان در سریال جشن سربرون باقی مانده بود که اگر این حادثه تلخ رخ نمیداد به انتهای نقشش میرسید. زندهیاد اکبریمبارکه هفتهشت ماه با ما همکاری داشتند و ما همچنان از این ماجرا متاسف هستیم. سکانسهایی که ایشان بازی کردند در سریال باقی میماند و مخاطبان خواهند دید که چقدر حضور مؤثر و درجه یکی داشتند. برای ادامه کارشان ناچار شدیم، تغییراتی ایجاد کنیم و دیالوگهای باقیمانده ایشان را یک بازیگر دیگر میگوید. دوسهتا از بازیگران نقشهای فرعی هم به رحمت خدا رفتند البته به خاطر کرونا نبود. متاسفانه این اتفاق در پروژههای طولانی رخ میدهد. البته نقش این عزیزان ازدست رفته، پیش از فوتشان، در سریال تمام شده بود. زمانی هم مشکلات مالی کار را متوقف کرد که خداراشکر با حل این مشکلات کار را ادامه دادیم. خوب است حمایت مالی بیشتری از کارهای تاریخی که گذشته ما را روایت میکنند، انجام شود. چون بسیار دشوار است و با بودجههای رایج، عملا کار خوب ساخته نمیشود. بهخصوص با گرانیها، افزایش دستمزدها و تورمهای چندباره که در بازه دوسهساله اتفاق افتاده است.
مریم موسویان از نقشش میگوید
«جهانپسند» مغرور و خانوادهدوست
ماجرای حضور: من ابتدا نمیدانستم برای این سریال و این نقش تعداد زیادی تست دادهاند و بعد متوجه شدم که از بین آن تعداد، سعادت این را پیدا کردم که با یک گروه حرفهای کار کنم. من در حوزه تئاتر و فیلم کوتاه کار کرده بودم و اخیرا در سریال شاهرگ هم حضور داشتم اما این اثر مجموعهای است که نقش پررنگتری در آن دارم.
چالش تطبیق: نقش جهانپسند جدا از این منظر که دختر عشایر است و خصوصیات اخلاقی ویژهای دارد، چالشهایی برای خود من هم داشت چرا که علاوه بر نزدیک کردن خودم به نقش لازم بود تا با شرایط جغرافیایی، گرما و سرما و حیوانات مختلف هم
خودم را تطبیق دهم.
کار تاریخی: این سریال برای من مجموعه تاریخی سختی بود که با راهنماییهای آقای راعی، دیدن مستندها و خواندن کتاب خودم را به فضایی که باید، نزدیک کردم. نقش پدر من را حسین محجوب بازی میکند و نادر فلاح هم شخصیت دیگری است که روبهروی او بازی میکنم. همه اینها باعث شد تا با همراهی آنها من به این نقش بیشتر نزدیک شوم.
ویژگیهای جهانپسند: او دختری است که بهشدت اهل خانواده است و آنها را جانانه دوست دارد. در این بین پدرش برای او جایگاه ویژهای دارد. جهانپسند، دختری قوی از عشایر است که اگر از اتفاقی ترس داشته باشد، سعی میکند خودش آنها را حل کند تا خانوادهاش را درگیر نکند. از طرفی او مغرور هم هست و در واقع غرور و قدرت دو ویژگی اصلی هستند که وی دارد. این شخصیت جزو معدود کاراکترهایی است که تا انتهای قصه هست و در حال حاضر هم همچنان درگیر تصویربرداری هستیم.
مردم چه میگویند؟ من فکر میکنم مردم هم این سریال را دوست داشته باشند چرا که داستان آن در دل عشایر و خانوادههایی میگذرد که مردم کمتر آن را دیدهاند به همین دلیل این انعکاس در جزئیات ماجرای زندگی آنها هم سعی شده بهخوبی اتفاق بیفتد، میتواند برای مخاطب هم جذابیت داشته باشد. من هم به این مجموعه برای ادامه مسیر که در پیش دارم، خوشبین هستم چون شروع پرچالشی در این فضا بود.
صدرالدین حجازی از نقش «خان» میگوید
فتحا... خان قصه هستم
وی با اشاره به نقشش در این سریال میگوید: در این سریال نقش فتحا... را بازی میکنم که خان است. در قصه جشن سربرون چند خان حضور دارند که از میان آنها دو خان معروف هستند که یکی از آنها فتحا... است و دیگری را محمود پاکنیت بازی میکند. این دو خان بر سر قدرت درگیر هستند. در واقع فتحا...خان خلق و خوی خاصی دارد. بهشدت قدرتطلب است و به قدرتش مینازد. او از خانهای دوران مشروطه است.
این بازیگر، بازی در آثار تاریخی را بسیار لذتبخش توصیف میکند و میگوید: بسیار هیجانانگیز است، زیرا بازیگر را به چالش دعوت میکند و من هم همیشه دغدغه بازی در آثار تاریخی را داشتهام و به همین دلیل در چنین آثاری بازی میکنم. خوشحالم در سریال جشن سربرون حضور دارم و سهمی را ادا میکنم.
این بازیگر درباره چالشهای کارهای تاریخی میگوید: به هر حال در کارهای تاریخی گویش، گریم، لباس، دکور و... متفاوت از کارهای به روز است و ادبیات فاخر هر بازیگری را به چالش دعوت میکند. در چنین کارهایی، دیگر خبری از ادبیات محاوره نیست. البته ما در سریال جشن سربرون نه محاوره حرف میزنیم و نه خیلی ثقیل. بلکه میانگین این دو مرز است. البته وقتی در کارهای تاریخی لباس میپوشیم و گریم میشویم، کاملا با نقش احساس نزدیکی میکنیم و در فضای کار قرار میگیریم. گریم من هم در این سریال خیلی زمان نمیبرد، چون موهایم بلند بود و برای صحنه آماده بودم. به همین دلیل در مجموع نیم ساعت گریم زمان میبرد.
حجازی درباره همکاری با مجتبی راعی توضیح میدهد: واقعا از همکاری با آقای راعی لذت میبرم. او بسیار حرفهای گروه را هدایت میکند. برای نظر بازیگران ارزش زیادی قائل است و اگر پیشنهادی به بهبود کار کمک کند، حتما میپذیرد. فوقالعاده مرد صبور و آرامی است و دور از تنش کار میکنیم.
وی درباره کار در روزگار کرونا میگوید: راستش دیگر باید با کرونا زندگی کنیم و این بیماری نهتنها در ایران، بلکه در دنیا وجود دارد و همه با آن دستوپنجه نرم میکنند. بنابراین نمیتوانیم زندگیمان را تعطیل کنیم.
-
روایت دستاول از دستگیری قاتل بزرگراه
-
اهلقلم، استوانههای محکم در برابر آسیبهای اجتماعی و فرهنگی
-
قصههای ایل در حوالی تهران
-
فرصتی برای بهروزرسانی حکمرانی
-
جویندگان آب
-
وقتی برنامهها فراموش شد
-
نبرد وایکینگها با سهشیرها در ومبلی
-
تولیدکنندگان نارضایتی
-
بن سلمان دیگر فرصتی برای ریسک کردن ندارد
-
همه جانبه کردن اقتصاد و مقاومت، از ویژگیهای عصر جدید است
-
فرصتی برای بهروزرسانی حکمرانی