تفسیر آیه‌های خدا
ای هرچه رود در قدمت سر به زیرتر
آزاده‌ای که سرو به پایت اسیرتر
دست تو را رسول به دست امام داد
روزی که بود از همه روزی غدیرتر
ای زینت پدر که خودش خواست دخترش
باشد امیر، از همه عالم امیرتر
تاریخ را به خطبه مادر رسانده‌ای
ای در طنین خطبه حیدر دلیرتر
خورشید هر نگاه حسینی که می‌شوی
در انعکاس آینه‌ها چشمگیرتر
ماه است در برابر تو این‌که از ادب
هربار از همیشه خود سر به زیرتر
ای رازهای فاطمه در سینه‌ات نهان
داغ کدام غصه تو را کرده پیرتر؟!
تفسیر آیه‌های خدا خطبه‌های توست
شرحی نخوانده‌ایم از این دلپذیرتر
دنیا ندیده است به عمر بلند خویش
از خاک روی چادر زینب سفیرتر
بلاغت زینب(س)

شکسته پشت جهان از شکوه قامت زینب
و مانده تا ابد الدهر در خجالت زینب
سکوت می‌وزد از هر کران و می‌رسد اینک
فقط چکاچک شمشیر پر صلابت زینب
و ما رایت...نه یک قصه، دین اهل یقین است
که دین خلاصه شده در غم و روایت زینب
تمام مسلک عشق است جذبه‌های نگاهش
هزار رابعه جا مانده از بدایت زینب
هزار مریم قدیسه با مسیح به دامان
نمی‌رسند به یک پله از رسالت زینب
حسین تکیه‌زده بین خون خود، پس از آن روز
به ذوالفقار علی یا همان بلاغت زینب
به قتلگاه همه سرو‌ها نوشته به اشکی
که قد صبر کجا می‌رسد به قامت زینب؟!
مجال ترس نمی‌ماند از زمانه زنی را
که سرپناه گرفته‌است در حمایت زینب
هنوز مانده که پیدا کنند مکتب او را
هنوز راه مگویی‌است در حکایت زینب!