زمزمه ماندگار دوران
تصور اینکه تمام مدت تنها باشیم، تنها زندگی کنیم و تنها در شهر قدم بزنیم، محال است. انسان موجودی ذاتا اجتماعی است و حیات او به مشارکت اجتماعیاش با دیگر انسانها وابسته است. با مشارکت اجتماعی، شخصیت اجتماعی آدمها شکل میگیرد. مشارکت اجتماعی و بهتبع آن، رفتارها و الگوها و نگرشهای مشترک فعالیت در یک جامعه، نوعی سبکزندگی اجتماعی را خلق میکند که تمام افراد جامعه در گروهها و موقعیتهای اجتماعی همچون طبقه، جنسیت و سن بر آن اثرگذار بوده و از آن تأثیر میگیرند. سبکزندگی اجتماعی همچون پازلی است که اجزای به کار رفته در آن، برگرفته از متن زندگی اجتماعی افراد است. یکی از نمودهای سبکزندگی اجتماعی افراد، همبستگی اجتماعی است.
همبستگی اجتماعی به معنای وحدت و وفاداری است که ناشی از علاقهها، احساسات، همدلی و کنشهای مشترک است. وجه برجسته همبستگی اجتماعی، احساس مسؤولیت متقابل بین چند نفر یا چند گروه است. در رفتارهای عینی سبکزندگی اجتماعی، همبستگی با آگاهی، مشورت و تفاهم، مدارا، اتحاد و یکرنگی و نوعدوستی تقویت میشود.
این همبستگی برای قرارگرفتن درست اجزای پازل کنار یکدیگر، نیازمند حضور افراد در کنار یکدیگر (یعنی همان احساس مسؤولیت متقابل) برای انجام فعالیتی مشترک یا عقیده مشترک است. تعادل عقاید، روح یاریگری و کمک به یکدیگر و وجدان جمعی همگی المانهای همبستگی اجتماعی بهعنوان یک رفتار در سبکزندگی اجتماعی هستند.
از مهمترین بازههای برجسته شدن همبستگی اجتماعی مردم، دوران دفاع مقدس است. گره برخی معضلات اجتماعی یا فرهنگی و علمی بدونمشورت و اقدام جمعی باز نمیشود برای همین در اسلام به تشکلهای علمی ، دینی و اجتماعی سفارش شده است.
مردم باآگاهی، مشورت، تفاهم و همدلی، مدارا، وحدت و نوعدوستی در تقویت همبستگی اجتماعی مؤثر بودند. اعتقاد محکم به روایات و اسناد دینی درباره اهمیت و تکریم مجاهدان راه خدا در همبستگی مردمی دوران جنگ مؤثر بود. مجاهدان راه خدا، نزد او جایگاهی رفیع دارند و تکریمشان بر مسلمانان لازم است.
در راه و روش زندگی توصیه شده از سوی خداوند و ائمه اطهار علیهم السلام به اجتماع و همبستگی اجتماعی نیز توصیه شده است. برمبنای آیات و روایات، مومنان باید به هم نیکی کنند و این نیکی سه بعد حمایت مادی، حمایت معنوی و ارتباط حسنه دارد. حضرت علی علیهالسلام در وصف آنها میفرماید: جهاد دری از درهای بهشت است که خدا آن را برای اولیای خاص خود باز کرده است.
این نکته هم قابل توجه است که محور ایمان مومنان، خدا، پیامبر و اهل بیت (ع) و بر آنها لازم است که در این محور با یکدیگر در همه امور هماهنگی داشته باشند. همچنین خدا همه مومنان چه مجاهدان چه آسیبمندان و چه افراد با ایمانی که حضورشان در جهاد ضرورت ندارد به فرجامی نیکو مژده داده است.
هرسه بعد حمایت مادی، حمایت معنوی و ارتباط حسنه در همبستگی اجتماعی مردم در دوران جنگ برجسته بود. کمکهای مردمی از پختن نان و دوختن لباسهای رزمندگان گرفته تا آموزشهای پزشکی و جنگی آحاد زنان و مردانی که امکان حضورمستقیم در جبهه نداشتند تا زندگیهای ساده و یکدست خانوادهها، همسایهها، اقوام و خویشاوندان در کنار هم تا همدلی و آگاهی و بلوغ فرزندان نسبت به مسائل بحرانی اقتصادی خانوادهها در دوران جنگ، همگی در بعد حمایت مادی نیکی به هم در اجتماع بود.
فرهنگ مشترک ایجاد شده دوران جنگ برای پذیرش یک سبکزندگی اجتماعی جدید میان تمام مردم، عامل دیگری بود که در تقویت همبستگی و سرمایه اجتماعی دوران جنگ مؤثر بود.
مصرف، قناعت، نظم، خداباوری، دوری از حواشی، ولایتپذیری و تقوا حرف اول را میان مناسبات و ارتباطات جمعی مردم میزد.
حتی میزان اعتماد سیاسی مردم به مسؤولان در این دوران به نحو شگفتانگیزی بالا بود. در واقع دفاع مقدس حلقه اتصال مردم و حکومت بود. مشارکت همه جانبه مردم در دفاع از کشور و نقش آنان در سیاست و اجتماع در دوران جنگ، نشان داد مردم حمایت کامل خود را از نظام نوپای جمهوری اسلامی دارد. همین امر باعث شد در جنگ تحمیلی مسائل فرعی و حواشی کنار گذاشته شود و تمام اقوام و مذاهب، یکپارچه و متحد در میدان جنگ حضور داشته باشند و در پشت جبهه هم با کمک و همدلی و تقویت روحیه هم از گسست همبستگی اجتماعی جلوگیری کنند.
از پیامدهای مثبت همبستگی اجتماعی مردم در دوران جنگ، همراهی و کمک اجتماعات مردمی به جنگ در موازات کار رهبران جنگ بود و این برگرفته از نبود شکاف و فاصله طبقاتی بود.
وقوع جنگ زمانی بود که کشور در گذار بعد از پیروزی انقلاب اسلامی بود و جامعهای که همه نهادهای قبلی خود را از دست داده بود، یک اجتماع ملی بزرگ و جدید از خود مردم شکل گرفت که با همبستگی اجتماعی خود توانستند دوران جنگ را در صحنه و پشت صحنه گرچه به سختی و در رنج اما بهخوبی سپری کنند.
درباره همبستگی اجتماعی به عنوان وجهی مهم از سبکزندگی اجتماعی، کلام را با سخنان حضرت علی علیهالسلام به پایان میبریم.
ایشان درباره علت ظهور و سقوط تمدنهای انسانی گذشته فرمودند: پس بنگرید چه سان مینمودند آنگاه که گروهها فراهم بودند و همگام یک راه را میپیمودند و راست و با هم سازگار و دستها یکدیگر را مددکار بود.
شمشیرها به یاری هم آخته و دیدهها به یکسو دوخته و ارادهها در پی یک چیز تاخته، آیا مهتران سراسر زمین نبودند و بر جهانیان پادشاهی نمینمودند؟ پس بنگرید که پایان کارشان به کجا کشید، چون بینشان جدایی افتاد، الفت به پراکندگی انجامید و سختیها در دلهاشان گوناگون گردید، از هم جدا شده و به حزبها گراییدند و خدا لباس کرامت خود را از تنشان بیرون آورد و نعمت فراخ خویش را از دستشان به در کرد و داستان آنان میان شما ماند و آنان را برای پند گیرندگان عبرت گردانید.
سارا مؤمنی - دکترای مدیریت رسانه
این همبستگی برای قرارگرفتن درست اجزای پازل کنار یکدیگر، نیازمند حضور افراد در کنار یکدیگر (یعنی همان احساس مسؤولیت متقابل) برای انجام فعالیتی مشترک یا عقیده مشترک است. تعادل عقاید، روح یاریگری و کمک به یکدیگر و وجدان جمعی همگی المانهای همبستگی اجتماعی بهعنوان یک رفتار در سبکزندگی اجتماعی هستند.
از مهمترین بازههای برجسته شدن همبستگی اجتماعی مردم، دوران دفاع مقدس است. گره برخی معضلات اجتماعی یا فرهنگی و علمی بدونمشورت و اقدام جمعی باز نمیشود برای همین در اسلام به تشکلهای علمی ، دینی و اجتماعی سفارش شده است.
مردم باآگاهی، مشورت، تفاهم و همدلی، مدارا، وحدت و نوعدوستی در تقویت همبستگی اجتماعی مؤثر بودند. اعتقاد محکم به روایات و اسناد دینی درباره اهمیت و تکریم مجاهدان راه خدا در همبستگی مردمی دوران جنگ مؤثر بود. مجاهدان راه خدا، نزد او جایگاهی رفیع دارند و تکریمشان بر مسلمانان لازم است.
در راه و روش زندگی توصیه شده از سوی خداوند و ائمه اطهار علیهم السلام به اجتماع و همبستگی اجتماعی نیز توصیه شده است. برمبنای آیات و روایات، مومنان باید به هم نیکی کنند و این نیکی سه بعد حمایت مادی، حمایت معنوی و ارتباط حسنه دارد. حضرت علی علیهالسلام در وصف آنها میفرماید: جهاد دری از درهای بهشت است که خدا آن را برای اولیای خاص خود باز کرده است.
این نکته هم قابل توجه است که محور ایمان مومنان، خدا، پیامبر و اهل بیت (ع) و بر آنها لازم است که در این محور با یکدیگر در همه امور هماهنگی داشته باشند. همچنین خدا همه مومنان چه مجاهدان چه آسیبمندان و چه افراد با ایمانی که حضورشان در جهاد ضرورت ندارد به فرجامی نیکو مژده داده است.
هرسه بعد حمایت مادی، حمایت معنوی و ارتباط حسنه در همبستگی اجتماعی مردم در دوران جنگ برجسته بود. کمکهای مردمی از پختن نان و دوختن لباسهای رزمندگان گرفته تا آموزشهای پزشکی و جنگی آحاد زنان و مردانی که امکان حضورمستقیم در جبهه نداشتند تا زندگیهای ساده و یکدست خانوادهها، همسایهها، اقوام و خویشاوندان در کنار هم تا همدلی و آگاهی و بلوغ فرزندان نسبت به مسائل بحرانی اقتصادی خانوادهها در دوران جنگ، همگی در بعد حمایت مادی نیکی به هم در اجتماع بود.
فرهنگ مشترک ایجاد شده دوران جنگ برای پذیرش یک سبکزندگی اجتماعی جدید میان تمام مردم، عامل دیگری بود که در تقویت همبستگی و سرمایه اجتماعی دوران جنگ مؤثر بود.
مصرف، قناعت، نظم، خداباوری، دوری از حواشی، ولایتپذیری و تقوا حرف اول را میان مناسبات و ارتباطات جمعی مردم میزد.
حتی میزان اعتماد سیاسی مردم به مسؤولان در این دوران به نحو شگفتانگیزی بالا بود. در واقع دفاع مقدس حلقه اتصال مردم و حکومت بود. مشارکت همه جانبه مردم در دفاع از کشور و نقش آنان در سیاست و اجتماع در دوران جنگ، نشان داد مردم حمایت کامل خود را از نظام نوپای جمهوری اسلامی دارد. همین امر باعث شد در جنگ تحمیلی مسائل فرعی و حواشی کنار گذاشته شود و تمام اقوام و مذاهب، یکپارچه و متحد در میدان جنگ حضور داشته باشند و در پشت جبهه هم با کمک و همدلی و تقویت روحیه هم از گسست همبستگی اجتماعی جلوگیری کنند.
از پیامدهای مثبت همبستگی اجتماعی مردم در دوران جنگ، همراهی و کمک اجتماعات مردمی به جنگ در موازات کار رهبران جنگ بود و این برگرفته از نبود شکاف و فاصله طبقاتی بود.
وقوع جنگ زمانی بود که کشور در گذار بعد از پیروزی انقلاب اسلامی بود و جامعهای که همه نهادهای قبلی خود را از دست داده بود، یک اجتماع ملی بزرگ و جدید از خود مردم شکل گرفت که با همبستگی اجتماعی خود توانستند دوران جنگ را در صحنه و پشت صحنه گرچه به سختی و در رنج اما بهخوبی سپری کنند.
درباره همبستگی اجتماعی به عنوان وجهی مهم از سبکزندگی اجتماعی، کلام را با سخنان حضرت علی علیهالسلام به پایان میبریم.
ایشان درباره علت ظهور و سقوط تمدنهای انسانی گذشته فرمودند: پس بنگرید چه سان مینمودند آنگاه که گروهها فراهم بودند و همگام یک راه را میپیمودند و راست و با هم سازگار و دستها یکدیگر را مددکار بود.
شمشیرها به یاری هم آخته و دیدهها به یکسو دوخته و ارادهها در پی یک چیز تاخته، آیا مهتران سراسر زمین نبودند و بر جهانیان پادشاهی نمینمودند؟ پس بنگرید که پایان کارشان به کجا کشید، چون بینشان جدایی افتاد، الفت به پراکندگی انجامید و سختیها در دلهاشان گوناگون گردید، از هم جدا شده و به حزبها گراییدند و خدا لباس کرامت خود را از تنشان بیرون آورد و نعمت فراخ خویش را از دستشان به در کرد و داستان آنان میان شما ماند و آنان را برای پند گیرندگان عبرت گردانید.
سارا مؤمنی - دکترای مدیریت رسانه
تیتر خبرها