نسخه Pdf

زمان مختص من

گریزی بر احساس کافی و ناکافی بودن مادرانه

زمان مختص من

نشسته بود پشت میزش. نیم‌خیز شد و سرش را روی دستش گذاشت. کمی نفس عمیق کشید. حس ناراحتی داشت. باز مثل اکثر اوقات هجوم افکار به سراغش آمده بود. مدتی بود که حس خمودگی ذره‌ذره وجودش را فراگرفته ‌بود. فکر می‌کرد ناکافی است، ناکافی برای خودش و مادری کردنش. یک وقت‌هایی به سرش می‌زد بگوید بس است، دیگر نمی‌خواهم به نقش مادری‌ام ادامه دهم و یک وقت‌هایی می‌گفت تو انتخاب کردی که مادر باشی، پس باید بهترین مادر دنیا باشی.

توی ذهنش مرور می‌شد که از یک‌سری خواسته‌هایش برای نقش مادری‌اش دور مانده و با خود می‌‌گفت مادری یعنی تمام من وقف کودکم؟! پس خودم چه؟‍ مدتی می‌شد که دائم این افکار و گفت‌وگوهای ذهنی معیوب در ذهنش تکرار می‌شد.
صدای کودکش او را به خود آورد. با بی‌حوصلگی جوابش را داد تا به دنبال بازی‌اش برود و درخواست جدیدی نکند. این‌دفعه نوبت عذاب‌ وجدان بود که به میدان بیاید، عذاب‌ وجدانی که تمام وجود و افکارش را تلخ کند. این‌که این چه مدل رفتار کردن با بچه است؟ بچه که چیز خاصی نخواست، اگر کمی صبورتر بودی، یک جواب بهتر به او می‌دادی، دقیقا با خودت چند چند هستی؟ و...
به‌یاد دوستش افتاد. به‌یاد وقتی که میدید با حوصله هم به فرزندش و هم به کارهای موردعلاقه‌اش می‌رسد و این یادآوری خنجری بر زخم‌های سرزنش‌های درونی‌اش شد. انگار دردش بیشتر می‌شد و او را بیشتر از پا می‌انداخت. سرزنش‌های مدام، فکرش را به این سمت برده‌ بود که دائم با خودش بگوید آیا من مادر ناکافی‌ای هستم؟ آیا فرزندم مرا دوست دارد؟ آیا باید خودم را نادیده بگیرم؟ اگر برای خودم وقت بگذارم، بچه‌ام در نبود من آسیب نمی‌بیند؟ آیا دیگران نمی‌گویند چه مادری است که رفته دنبال کار خودش و بچه را تنها گذاشته؟ صدایی از درونش بلند شد که می‌گفت تو همین حالا هم نه مادر خوشحال و سرزنده‌ای هستی نه تأیید دیگران را درباره مادر خوب بودن داری و این سؤال ذهنش را درگیر می‌کرد، آیا باید پیش مشاور بروم تا گره کور ذهنم باز شود؟ آیا باید جلوی سرکوب احساسم را بگیرم؟!
در همین حین، یادش می‌افتد ظرف‌های ناهار نشسته مانده. صندلی را کمی به عقب هل می‌دهد، بلند می‌شود و به سمت آشپزخانه می‌رود تا شاید از شر هجوم این افکار خلاص شود.
این روایت شاید روایت خیلی از مادرها در هر جای دنیا باشد که درگیر سرزنش درونی و آگاهی نداشتن از مسوولیت مادرانه خود هستند اما واقعیت این است که ما زن‌ها وقتی مادر می‌شویم، قرار نیست که تمام وقت‌مان را صرف کودک عزیزمان کنیم.
شاید قضاوت و حرف‌های اطرافیان را بشنویم که بگویند ببین چه مادری است بچه را گذاشته و پی خوشی خودش رفته، اصلا مادر مسوولیت‌پذیری نیست. آخر کدام مادری برای این کارها که تو انجام می‌دهی، وقت دارد؟ بچه مادر می‌خواهد، نیازی نیست مادر بچه‌اش را تنها بگذارد. اگر اجازه دهیم این حرف‌ها وارد زندگی ما شوند، باعث می‌شود که از خود واقعی و روحیه شادمان فاصله بگیریم و نتیجه‌اش می‌شود همان گفت‌وگوهای درونی و افسردگی، غم و ناراحتی و این یعنی بازدهی مادرانه ما هر روز کم و کمتر می‌شود.
مادرها کنار نقش مادری خود باید زمانهایی را برای خودشان قرار بدهند. زمان‌هایی که مختص خودشان است، مختص خود درون که اگر آن را نادیده بگیرند، اول برای خود آنها و بعد برای اطرافیان‌شان آسیب‌زاست. این اوقات فراغت برای هر مادری براساس شخصیت و شرایط زندگی‌اش معنی و روش جداگانه دارد.
یک مادر وقتش را برای ورزش می‌گذارد، یک نفر با دوستانش بیرون می‌رود، یکی به علاقه‌اش می‌پردازد، یکی کلاس می‌رود، یکی کتاب می‌خواند، یکی کنسرت خواننده محبوبش می‌رود، یکی با همسرش بدون بچه‌ها خودشان را به یک بیرون رفتن دونفره دعوت می‌کنند و...
تحقیقات نشان می‌دهد وقتی هر کسی برای خودش ارزش قائل می‌شود و برای خودش وقت می‌گذارد، بازدهی‌اش بالا می‌رود، ذهنش و درونش آرام می‌شود و در این زمان که احساس خوبی دارد می‌تواند نقش مادری، همسری، دختری، خواهری، پدری، برادری، کارمندی، مسوول بودن و... را بهتر ایفا کند.
احساس ارزشمندی یکی از احساسات خیلی مهم است که علاوه‌بر مادرها، همه آدم‌ها به آن نیاز دارند و برای داشتن احساس رضایت، یک روش این است که زمانی را برای خود داشته باشیم. پس بهتر است جای باورهای غلط و توجه به حرف‌های دیگران، مادر برای خود زمانی اختصاص دهد تا احساس رضایت از خود داشته باشد و کیفیت زندگی‌اش بالا برود.
برای داشتن اوقات فراغت باید برنامه‌ریزی داشته باشید: یک لیست از علاقه‌مندیهایی که حال‌تان را خوب می‌کند، بنویسید و با توجه به زمان و شرایط خود الویت‌بندی کنید. ببینید به کدام یک و در چه زمانی می‌توانید بپردازید. این کار باعث می‌شود ذهن شما موقع انتخاب باز باشد و وقتی زمان خالی پیدا کردید، تصمیم درستی بگیرید و گیج نشوید که الان کدام کار را باید انجام دهم که حالم خوب شود.
از اطرافیان‌تان حمایت بگیرید: برای این‌که زمان خالی داشته باشید؛ اگر خانواده، دوست و نقطه امنی دارید از آنها برای نگهداری کودک خود حمایت بگیرید. از این کار نترسید و در ذهن خود این افکار را مرور نکنید: نکند مزاحم باشم؟ نکند در رودربایستی با من قرار بگیرند و کودکم را قبول کنند؟ نکند وقت آنها را می‌گیرم؟ در فضای روراستی و شفافیت شما درخواستی را بیان میکنید و انسان‌ها با قدرت عقل پیشنهاد شما را قبول یا رد می‌کنند. 
اگر دور از خانواده و دوستان خود هستید از همسر خود بخواهید برنامه‌اش را جوری تنظیم کند که زمانی را با کودک سپری کند و شما به اوقات فراغت خود برسید.
و اگر هیچ‌کدام یک از این موقعیت‌ها را نداشتید، وقت‌هایی که فرزندتان خواب است، برای خود وقت بگذارید؛ دمنوش دم کنید، کتاب بخوانید، کلاس‌های آنلاین شرکت کنید، به سلامت پوست و بدن خود برسید، خلاصه برای خود دوست‌داشتنی خودتان وقت بگذارید.
اوقات فراغت یا زمان مختص من آن‌قدر مساله مهمی است که شما می‌توانید با یک نگاه دقیق به مادرانی که دراطراف‌تان هستند، متوجه شوید مادرانی که برای خود وقت می‌گذارند، سرزنده‌تر هستند، احساس مفید بودن بیشتری می‌کنند و این باعث شده که رفتارشان با کودک‌شان و خانواده با صبر و نشاط بیشتر و بهتری باشد.

فاطمه کرامتی‌راد - پژوهشگر