نسخه Pdf

 ساخت «کلبه کاغذی» با دو کارتن کتاب!

گزارشی از فعالیت‌های «لیلا عبدی» در جمکران

ساخت «کلبه کاغذی» با دو کارتن کتاب!

زهرا عبدی، نویسنده، کارشناس و پژوهشگری که ۸۰عنوان اثر تألیفی برای رده سنی کودک و نوجوان دارد و جوایز متعددی را در جشنواره‌های مختلف کسب کرده‌ است. دو فرزند ۱۹ و ۱۱ ساله دارد و به‌اندازه چند مرد، همت و پشتکار. او ساکن تهران بوده و بعد از ازدواج به قم می‌آید. آنچه در زیر می‌‌خوانید، گزیده گفت‌وگوی «قفسه کتاب» با اوست.

سال۹۵ به‌واسطه همکاری ادبی با یک مؤسسه خیریه ایتام با روستای جمکران آشنا می‌شود. ماحصل آن بازدید این می‌شود که سوژه گزارش ما تصمیم بگیرد، بذری را در دل کودکان آن منطقه بکارد. با هزینه شخصی اسکلت خانه‌ای در روستا را خریداری و از کارگران بومی روستا، جهت تکمیل ساختمان مورد نظرش کمک می‌گیرد. در این فاصله، با مخالفت‌ها، تهدیدها و سرقت‌ مواجه می‌شود اما این اتفاقات باعث نمی‌شود ذره‌ای دلسرد شود و قید هدفش را بزند. کارش را با دو کارتن کتاب آغاز می‌کند. از آن روز به بعد، بچه‌های روستا به‌جای بازی در کوچه‌های خاکی و آلوده، وقت‌شان را در کتابخانه کوچک زهرا عبدی می‌گذرانند.  با رای‌گیری از بچه‌ها، اسم آنجا را می‌گذارد «کلبه کاغذی». از طریق صفحه شخصی‌اش فعالیت‌هایش را به اشتراک می‌گذارد و همین سبب می‌شود که به طرق مختلف کلبه کاغذی مورد توجه قرار بگیرد. از آنجا که بچه‌ها از عقبه فرهنگی مطلوبی برخوردار نبودند، با کتاب ارتباط چندانی برقرار نمی‌کنند.
عبدی از طریق یکی از استادان خود در تهران، تعداد قابل‌توجهی بازی فکری را وارد مجموعه خود می‌کند و با استقبال بچه‌ها روبه‌رو می‌شود. نقاشی، ساخت کاردستی و قصه‌گویی، در کنار دیگر فعالیت‌های فرهنگی باعث می‌شود بچه‌ها هر روز با شوق بیشتری در کلبه کاغذی پا بگذارند. او در کنار این فعالیت‌ها، به‌عنوان یک شهروند مطالبه‌گر، پیگیر مسائلی بود که مردم محله جمکران از آن بی‌بهره بودند. مثل پاکسازی منطقه از نخاله، شکایت از اشرار، درخواست آسفالت برای معابر و... . 
این روستا در بافت شهری قم قرار دارد و فاصله چندانی با مسجد مقدس جمکران ندارد. در این شش سال، تمام هزینه‌های این مجموعه را به‌وسیله حق‌التالیف آثار و پروژه‌های نوشتاری پرداخت می‌کند اما نکته‌ای که عبدی را بیشتر از همه کاستی‌ها و کمبود امکانات رنج می‌دهد این است که اعضای پسر و دختر فقط تا ۱۳ سالگی در کلبه کاغذی حضور دارند. در نوجوانی، پسرها باید به سر کار بروند و دخترها آماده شوند برای رفتن به خانه شوهر! او معتقد است گرچه بچه‌ها تا ۱۳ سالگی در کلبه کاغذی رفت‌و‌آمد دارند اما همان چند سال باعث می‌شود در آینده از خیلی از آسیب‌های اجتماعی دور باشند، زندگی آنها تحت‌تأثیر معاشرت با کتاب قرار بگیرد و با مهارت‌های زندگی آشنا شوند. 
وی در سال ۹۶ و بعد از زلزله کرمانشاه، یک چمدان کتاب می‌خرد و تنهایی با هزینه شخصی به سرپل ذهاب می‌رود. در سیل لرستان هم یک هفته در مناطق سیل‌زده اقامت می‌کند و برای کودکان برنامه‌های فرهنگی و ادبی اجرا می‌کند.

رضا شعبانی - خبرنگار