خداداد دقت کن

برای خداداد عزیزی که دوست دارد حرف‌های منطقی بزند

خداداد دقت کن

خداداد عزیزی یکی از بهترین بازیکنان تاریخ ایران است. مگر می‌شود فراموش کرد گل تاریخی او را مقابل استرالیا؟ چه شب‌ها و روزهایی که او با تلاش فوق‌العاده‌اش دل میلیون‌ها ایرانی را شاد کرده است. مگر می‌شود به دست فراموش سپرد آن روزهای درخشانش در جام ملت‌های 1996 را. خداداد حتی در تیم منتخب جهان هم به عنوان نماینده ایران به میدان رفت. او بارها در آسیا و جهان برای کشور آبروداری کرد و نمی‌شود نامش را از فوتبال پاک کرد. خیلی‌ها کلمه نخبه را برای عزیزی به کار می‌برند. او یکی از عوامل مهمی بود که فوتبال را در ذهن مردم ماندگارتر کرد.  بدون شک، خداداد یکی از بهترین‌های تیم محبوب 98 بود و تا قرن‌ها نامش در فوتبال ایران باقی می‌ماند. او در هر تیمی بازی کرد، فارغ از مسائل حاشیه‌اش، به لحاظ فوتبالی عالی بود و وقتی استوک‌هایش را آویخت، کل ایران ناراحت بود.  عزیزی شیطنت خاصی چه در زمین و چه بیرون از زمین داشت. یکجورهای مردم او را با تمام خوبی‌ها و بدی‌هایش دوست داشتند... .

این‌که شما بهترین بازیکن باشید، دلیل موجهی نیست برای آن‌که بخواهید حقیقت را وارونه جلوه دهید و به نفع خود، تمام گذشته‌تان را پاک کنید. خداداد عزیزی این روزها منتقد اصلی کسانی است که می‌گویند ایران با اسکوچیچ در جام‌جهانی یک بازنده محض است. او با علم به این‌که می‌داند دراگان نمی‌تواند تیم‌ملی را در جام‌جهانی مدیریت کند، پشت این مربی ایستاد. 
خداداد مدام از این می‌گوید که بازیکنان باید سر به راه باشند و به حرف مربی گوش دهند. او حتی در تازه‌ترین مصاحبه‌اش گفته: «یاغی بودم اما هیچوقت گزینه مربیگری به تیم‌ملی معرفی نکردم.» خداداد راست می‌گوید که گزینه‌ای معرفی نکرد ولی تا دلتان بخواهد مصاحبه کرده تا مربیان کله پا شوند!
اجازه دهید ابتدا یکی از جمله‌های تاریخی او را مرور کنیم تا سر وقت اصل مطلب برویم: «به خدا نمی‌دانم این ویچ‌ها (اسکوچیچ هم جزو ویچ‌هاست) از جان فوتبال ما چه می‌خواهند؟» 
حالا شما را دعوت می‌کنیم به خواندن چند جمله معروف او علیه بلاژویچ و برانکو، دو مربی کروات و سابق تیم‌ملی؛
بلاژویچ یک سیاهکار بزرگ است
این آدم اصلا صلاحیت ندارد!
مغز او را علیه من شست‌وشو داده‌اند
زمان شخصیت بلاژویچ را برای همه برملا کرد
برانکو شهامت ندارد و مثل آفتاب‌پرست رنگ عوض می‌کند!
برانكو در تیم‌ملی یک مترسک است!
این تنها چند جمله از سیل جملات تند او علیه بلاژویچ و برانکو بود. خداداد عزیزی در حالی پرچم وطن‌پرستی و غیرت ملی را به دست گرفته که بد نیست مرور کنیم بخشی از اتفاقات زندگی فوتبالی‌اش را: 
ابتدا سر وقت مقدماتی 98 برویم، وقتی مایلی‌کهن سرمربی تیم‌ملی بود. بعد از درخشش در جام ملت‌های 96، مایلی‌کهن به سفارش جهانپور، دستیارش بیشتر مدیر روستا را در مقدماتی بازی می‌داد که این موضوع بدجور اعصاب خداداد را به هم ریخت. او مصاحبه‌ای علیه کادر فنی تیم‌ملی کرد تا مدتی دعوت نشود. 
در دورانی که ایویچ از تیم‌ملی برکنار شد و همه ملت، دلیل این برکناری را به اتفاقات عجیب بازی ایران و رم ربط می‌دادند، عزیزی حتی یک کلمه مصاحبه نکرد تا به دفاع از مربی برکنار شده ایران بپردازد. آن روزها ایویچ مثل اسکوچیچ امروز برای خداداد عزیز نبود. 
در جام‌جهانی 98 خداداد عزیزی هنگام تعویض در بازی با آمریکا، پیراهن تیم‌ملی را از تن درآورد و به زمین کوبید. او یکی از کسانی بود که جو تیم را به هم ریخت و انگار نه انگار ایران قرار است در دیدار بعدی به مصاف آلمان برود. صحنه اعتراض و داد و فریادهای او روی نیمکت در اینترنت موجود است. آیا در آن لحظات تیم‌ملی نیاز به تمرکز نداشت؟ آیا خداداد نمی‌توانست عامل باخت در بازی قرن و بعد کله پا شدن طالبی باشد؟ 
جلال طالبی همیشه با چالش بزرگی به اسم خداداد عزیزی روبه‌رو بود. بی‌شک اگر یک مربی خارجی جای او روی نیمکت می‌نشست عزیزی را خط می‌زد. چند ماه بعد از جام‌جهانی عزیزی در یک بازی دوستانه تعویض شد. او با لگد به نیمکت تیم ملی کوبید تا طالبی بعدها چنین واکنشی نشان دهد: «عزيزی يك مشكل بزرگ دارد.او بدون فكر كردن همه كار می‌كند. خداداد نمی‌تواند عصبانيتش را كنترل كند. بارها اين مساله را ثابت كرده و بيشتر از هر كس به خودش لطمه زده.»
در جام ملت‌های 2000 عزیزی هم جزو کسانی بود که زیاد به حرف جلال طالبی گوش نمی‌داد. فقط همین!
در مقدماتی جام جهانی 2002 او بارها و بارها با مصاحبه‌های تند علیه بلاژویچ و مسئولان فدراسیون برای تیم‌ملی حاشیه درست کرد. عزیزی در تازه‌ترین مصاحبه‌اش گفته هرگز فشار نیاورد یک مربی برکنار شود ولی آیا می‌تواند این مساله را کتمان کند که مصاحبه‌هایش در مسیر برکناری مربیان نبود؟ مشکلات بلاژ و خداداد از روزی شروع شد که این مربی پیراهن شماره 11 را به رحمان رضایی داد. خداداد هم عصبی شد و اردوی تیم‌ملی را ترک کرد. از چند روز بعد هم سریال مصاحبه‌های تندش علیه بلاژ آغاز شد. 

خداداد آخرین نفر!
خداداد در عرصه باشگاهی هم حواشی زیادی داشت. از درگیری با فرهاد کاظمی بگیرید تا اختلاف با جلالی و دنیزلی. از برند شوستر بگیرید تا بازیکنان کلن و آن درگیری معروف در لیگ آمریکا. حالا تصور کنید فردی با این شناسنامه پر از درگیری و پر از داستان، به ناگهان چهره آدم خوبه ماجرا را به خود می گیرد و حرف‌هایی به ظاهر منطقی درباره تیم‌ملی و وضعیت آن می‌زند. به نظر شما آیا خداداد آخرین نفری نیست که اجازه دارد درباره آرامش در تیم ملی صحبت کند؟!

سارا شیرازی - گروه ورزش