مردی که نقش نور و عشق می‌زد

گزارشی از نمایشگاه منتخب آثار هنرمند فقید حبیب‌ا... صادقی

مردی که نقش نور و عشق می‌زد

زنده‌یاد حبیب‌ا... صادقی، نقاش و استاد هنرهای تجسمی دانشگاه، ارادت بسیاری به اهل‌بیت(ع) داشت و هرسال تابلویی تازه برای عاشورا خلق و به امام عشق(ع) تقدیم می‌کرد. او روز چهارشنبه 5 مرداد، مقارن با ایامی چشم از جهان فرو بست که متعلق به شهدای کربلاست و حسرت نبود او در محرم امسال و تابلوی تازه‌ای که برای امام حسین(ع) نیافرید، بر دل می‌ماند. گشت و گذار در نمایشگاه مروری بر آثار وی نیز به ما ثابت می‌کند همزمانی سفر او با ایام‌ محرم بی سبب نبوده؛ چرا که گویی در هر قلمی که بر تابلو می‌زده، هنرش را وقف اسلام و سیدالشهدا(ع) کرده‌است. در عین حال با دقت در جزئیات آثار آن مرحوم به این نتیجه می‌رسیم که هر تابلو حال و هوای خاص به خود را دارد و اگرچه از وحدت سبکی خاصی پیروی می‌کند، هر اثر روح و حس ویژه خود را دارد. تجلی حقیقت در آثار این هنرمند به روشنی هویداست و چه بسا همین عالمی عرفانی و پاک در تار و پود آثار اوست که توجه هر انسان اهل درد و دغدغه‌مندی را به خود جلب می‌کند.

نمایشگاه مروری بر آثار حبیب‌ا... صادقی شامل 40اثر نقاشی از وی است که از روز دوشنبه 11مرداد آغاز شده و تا 26مرداد ماه در گالری ابوالفضل عالی و گالری خانه حوزه هنری میزبان علاقه‌مندان است.
مرحوم صادقی عضو هیات علمی دانشکده هنر دانشگاه شاهد بود و در طول عمر پربارش به تدریس در دانشکده هنر دانشگاه‌های مختلف از جمله تهران، آزاد،‌ شاهد و تربیت مدرس پرداخت. همچنین صادقی سال‌ها به عنوان طراح، گرافیست و کاریکاتوریست با نشریات مختلفی از قبیل روزنامه اطلاعات، ادبستان و اهل قلم همکاری کرد. از جمله سمت‌هایی که او بر عهده داشت؛ ریاست موزه هنرهای معاصر تهران و عضویت در شورای عالی تمبر، شورای فرهنگ عمومی، شورای مجسمه سازی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، کمیته شورای عالی انقلاب فرهنگی و همچنین داوری و دبیری جشنواره‌ها و رویدادهای مختلف هنری بود. علاوه بر این موارد، حضور در نمایشگاه‌های گروهی داخلی و خارجی و برپایی نمایشگاه‌های انفرادی داخلی و خارجی و دریافت عناوین و جوایز متعدد همچون برگزیده مسابقات بین‌المللی طراحی هلند و رتبه اول مسابقات بین‌المللی هنرهای ظریفه در ژاپن نیز از دیگر دستاورد‌های هنری ایشان است. زنده‌یاد حبیب‌ا... صادقی یکی از پایه‌گذاران حوزه هنری سازمان تبلیغات اسلامی است و امروز نمایشگاهی از آثار ایشان که در حوزه هنری برپاست، اتفاق خاص و بزرگی در عرصه هنر محسوب می‌شود. 
در بازدید از نمایشگاه مرحوم صادقی با علی‌محمد‌ شیخی که سال‌ها در حوزه نقاشی فعالیت کرده و از دوستان نزدیک مرحوم صادقی است، گفت‌وگو کردیم. شیخی خود نیز مرید اهل‌بیت(ع) است و اکثر قریب به اتفاق آثارش با المان‌ها و نقش مایه‌هایی از نمادهای مربوط به عاشورا یا خطوطی مبین نام ائمه تزئین شده است. 
روح پر نشاط کودکانه، رنگ‌های تند و پرانرژی و گاه فام‌گونه از ویژگی‌های شاخص بیشتر نقاشی‌های شیخی است. با این هنرمند درباره اندیشه و جهان‌بینی مرحوم صادقی، زندگی پر فراز و نشیب ایشان، تابلوهای بی‌نظیر پر از ابهام و شفافیت‌شان و شیوه کار و سبکی که دنبال می‌کردند به گفت‌وگو پرداختیم. 
 هنر صادقی شعارزده نیست
شیخی از حال و هوای نمایشگاه منتخب آثار نقاشی مرحوم صادقی گفت: آثار حبیب‌ا... صادقی از روحیه و معنویتی خاص برخوردار است. به قول خودمان کارهایی قدسی است. یعنی به جای دیگری وصل است و برای ترسیم آثارش از جای دیگری الهام می‌گیرد. در نمایشگاه که راه می‌روید آرامشی بر فضا حاکم است. انگیزه کار کردن برای انقلاب و اهل‌بیت(ع) در دل تک‌تک آثار مرحوم صادقی موج می‌زند. در این کارها از خشونت خبری نیست و همه آنها به نوعی انسان را دعوت به صلح و آرامش می‌کند. البته ما مخالف جنگ هستیم اما دفاع لازم بوده و صادقی مضمون این دفاع را در آثارش به زیبایی ترسیم کرده‌است. متاسفانه برخی هنرمندان در حوزه‌های مختلف (عکاسی، سینما، تئاتر و...) تا صحبت از جنگ می‌شود، آن را با زد و خورد می‌آمیزند و پیش روی مخاطب قرار می‌دهند اما مرحوم صادقی از زاویه دیگری به این موضوع می‌نگریست. او هنر واقعی را با الهام از معارف اسلامی چنان توصیف می‌کرد که با فطرت و حقیقت انسانی در هماهنگی کامل بود.
شیخی که خود همواره سعی داشته بیش از آن‌که به ساختار فنی و تکنیکی کار در آثارش توجه داشته‌باشد، فضای ایرانی - اسلامی را با به‌ کارگیری عناصر بصری موضوع با زبانی روایی عینیت بخشد، درباره ویژگی‌های آثار مرحوم صادقی می‌گوید: از شاخصه‌های آثار زنده‌یاد صادقی بازی با رنگ‌ها و نقشی است که نور و ظلمت در یک اثر هنری ایفا می‌کنند. در تاریک‌ترین آثار صادقی باز هم بارقه‌ای از نور می‌بینید؛ نوری که برخاسته از ایمان است و امید را در دل بیننده زنده نگه می‌دارد. 
مرحوم صادقی با هنرش مخاطب را به بزرگ‌منشی دعوت می‌کند؛ چرا که هنرش شعارزده و سفارشی نیست. نقاشی صادقی در هر سبکی که باشد الهام‌بخش معنویت خودش است. شما نمی‌توانید ذاتا بد باشید و حرف از خوبی بزنید و آن را طوری بیان کنید که به دل مخاطب بنشیند. مرحوم صادقی دیگر نامش با نقاشی‌های مذهبی عجین شده‌بود و این سعادتی است که از آن هر هنرمندی نمی‌شود. هرچند درگیری‌های ذهنی و عینی و دل‌مشغولی‌هایی که نسبت به جامعه داشت، به وضوح در کارهایش مشهود است اما عموم آثار او حول محور عاشورا و خاندان اهل‌بیت عصمت و طهارت(ع) می‌چرخد. 
 صادقی، بچه هیاتی بود
شیخی در پاسخ به این سؤال که آیا هنر مرحوم صادقی را هنری ایدئولوژیک می‌داند و این‌که اساسا هنرمندی ایدئولوژیک باشد یا خیر ایرادی دارد، توضیح می‌دهد: بله، من‌ قبول دارم مرحوم صادقی هنرمندی ایدئولوژیک بود. ما 46سال و از دوران هنرستان با هم دوست بودیم. او یک بچه هیاتی بود و خانوادگی ریشه در مذهب داشتند و حتی بعدها از بنیان‌گذاران حوزه هنری شد. هنرمندی ایدئولوژیک بودن هیچ ایرادی ندارد. کمااین‌که خود من همین‌طور هستم. هنرمند اگر نقطه هدف و پایانی را در ذهنش ترسیم نکند، چطور می‌تواند کار را جلو ببرد؟ البته هنرمند و غیرهنرمند هم ندارد. هر انسانی باید چارچوبی را برای فعالیت خود در نظر بگیرد. چه بسا اگر ایدئولوژی نداشته‌باشد، به درجات بالا نمی‌رسد. متاسفانه عموما معنای ایدئولوژی در جامعه ما اشتباه بین مردم جا افتاده‌است. در حالی‌ که ایدئولوژی (نه به معنای واپسگرا، دگم‌اندیشی و...) راهی است برای اوج گرفتن در هر کار و هنری. 
به گفته شیخی، عشقی که در هنر زنده‌یاد حبیب‌ا... صادقی بود، از وجود خودش نشأت می‌گرفت. عشق، اعتقاد و عرفان در تار و پود آن مرحوم و خانواده‌اش موج می‌زد. چه بسا انسان بدون اعتقاد اصلا نمی‌تواند اثری مذهبی بیافریند؟ مانند انسانی که از ماه متنفر است، اثری در وصف زیبایی و روشنایی بسراید، همین‌قدر ناشدنی و غیرممکن است. در مورد حبیب‌ا... صادقی هم عشق و عرفان نیروی محرکه‌اش بود. 
این هنرمند در پایان درباره راز نهفته در تابلوهای مرحوم صادقی می‌گوید و تاکید می‌کند: رازی که در آثار مرحوم صادقی نهفته ارتباطی مخلصانه است، که ایشان با خالقشان داشتند. اگر او ارتباطی با باری‌تعالی نداشت، نمی‌توانست چنین آثاری را از خود برای هنر این مملکت به یادگار بگذارد. 

کاش تا هنرمند زنده است، قدرش را بدانیم
شیخی با اشاره به جایگاه والایی که مرحوم صادقی برای رشد و کمال انسان در آثارشان قائل می‌شد، تصریح می‌کند: او در آثارش به انسان کرامت می‌بخشید. از مهربانی و ارزش‌های نیک انسانی می‌گفت و به تصویر می‌کشید. نقاش زیاد داریم اما دیگر کسی مثل حبیب ‌ا... صادقی به‌وجود نمی‌آید. متاسفانه در جامعه ما تا زمانی‌که بزرگی زنده است قدرش نمی‌نهند اما وقتی رفت، از مرده او تجلیل می‌کنند. چه ایرادی داشت زمانی‌که زنده بود، برایش بزرگداشت برگزار می‌کردند تا خودش راجع به آثارش صحبت کند، نه این‌که امروز من و باقی دوستان بیاییم و راجع به ایشان صحبت کنیم. سخنرانی‌ها و کلاس‌های ایشان همیشه مملو از جمعیت بود. یادم هست همیشه می‌گفت اگر عصبانیت در وجودت رفته، مثل کبریت خیس باش. یعنی کبریتی که ذاتا آتش زننده است اما وقتی خیس می‌شود دیگر قدرتش را از دست می‌دهد. او خودش به این درجه از والایی رسیده بود که با مهر سخن می‌گفت و عمل می‌کرد و دیگران را نیز به آن تشویق می‌کرد. الان مانند ایشان به تعداد انگشت‌شمار هنرمند تاثیرگذار داریم که امیدوارم قدر آنها را تا زمانی که هستند بدانند.

ساناز قنبری - گروه فرهنگ و هنر