پشت‌پرده‌های یک ترور تاریخی

«روایت قتل پادشاه» از چه سخن می‌گوید

پشت‌پرده‌های یک ترور تاریخی

به‌تازگی کتابی با عنوان «روایت قتل پادشاه» تألیف علیرضا قاسم‌خان از انتشارات خوان منتشر شده است.

به گزارش جام جم، این کتاب حاصل چند سال کار پژوهشی مؤلف است و به شیوه‌ای غیر از آنچه که تاریخ نگاری متداول به شرح ماجراهای تاریخی می‌پردازد به آن واقعه نگریسته است. در کتاب پیش‌رو خواننده با حدود 340روایت متفاوت که ترتیب خاصی ندارند از آغاز تا پایان قتل ناصرالدین شاه و مسائل گوناگون مربوط به آن مواجه می‌شود. مؤلف کتاب معتقد است این روایت‌ها همچون قطعات یک پازل هنگامی تصویری کامل ارائه خواهند کرد که همه این اجزا درست کنار هم چیده شده باشند. علیرضا قاسم‌خان معتقد است: ماجرای قتل این پادشاه قاجار، یکی از شگفت‌آورترین ماجراهای سیاسی- ‌اجتماعی در تاریخ ایران معاصر است. این ماجرا در شرایطی روی داده که در ایران زمینه‌های تغییر و تحولات اجتماعی و فرهنگی رفته‌رفته چهره‌ خود را نشان می‌داده‌ است.
حکومت قاجار و به‌خصوص سلطنت ناصرالدین‌شاه، منشأ تغییر و دستاوردهای بسیاری برای جامعه‌ ایران بوده هرچند این تغییرات به واسطه‌ آشنایی با غرب خیلی پیش از اینها  آغاز شده بود. اگر این دوران را از ورای غرض‌ورزی‌ها و سیاست‌زدگی‌ها بررسی کنیم، سخت قابل تأمل است. آشنایی با تحولات اواخر قرن19 میلادی اروپا از سوی سیاستمداران و روشنفکران ایرانی در ایجاد اسباب این تغییر همچون روزنامه، آموزش و پرورش جدید و سفرهای مکرر شاه و دیگران به اروپا، خودبه‌خود به این تغییرات منجر شده و علاقه‌مندی شاه نیز در این مسیر بی‌اثر نبوده است.
گذشته از این موضوع، 50سال سلطنت ناصرالدین‌ شاه در مملکت ایران از او چهره‌ای افسانه‌ای ساخته بود؛ چهره‌ای که با همه‌ ناملایمات وجوه فردی و علاقه‌اش به هنر، شعر، تاریخ و... تأثیرش تا سال‌ها پس از او برجای مانده است.
ناصرالدین‌شاه، هنگامی که زمینه‌ برگزاری جشن پنجاهمین سال سلطنت را فراهم می‌کرد در حرم حضرت عبدالعظیم به ضرب گلوله‌ تاجری ورشکسته که از شاگردان سیدجمال‌الدین اسدآبادی بود، از پای درآمد. گلوله‌ میرزارضای‌کرمانی نه‌تنها به عصر ناصرالدین شاهی خاتمه داد بلکه آغازگر مرحله‌ پایانی زمامداری شاهان قاجار نیز بود.
 آیا قتل شاه، صدراعظم را نجات داد؟
ماجرای قتل ناصرالدین شاه جدای از روند تحولات جامعه‌ ایرانی نیست. بسیاری آن‌طور که در متن این کتاب خواهید خواند، می‌توانند دشمن او باشند از بابیان و دشمنی‌هایشان، صدراعظم [امین‌السلطان] مظفرالدین شاه، علما و روشنفکران، زنان دربار و... همه در این ماجرا نقش داشتند. با رجوع به متون، نقل و قول‌ها و کنار هم گذاشتن دوباره‌ آنان، همچون تکه‌های یک پازل، تصویری از این ماجرا شکل گرفته است.
ناصرالدین شاه قاجار در شرایط متفاوت و متلاطم اجتماعی و سیاسی ایران پادشاهی کرد. بارها به سفر رفت؛ چه در داخل کشور و چه در خارج. نگاهش همراه با تحولات جهانی به غرب بود. او هیچ‌گاه به شرق، هند، چین و مصر سفر نکرد، حتی ابراز تمایل هم نکرد اما به‌طور مرتب به مغرب زمین آن دوران یعنی به اروپا سفر کرد.
وی با اطلاع از شرایط روزگار خویش که به‌وسیله‌ خواندن روزنامه‌های یومیه که از اروپا می‌رسید، همچنین با وجود استادان خارجی دارالفنون، مهندسان، استادکاران، مسافران و... از وضعیت جهان آگاهی می‌یافت. این آگاهی گرچه بسیار کند و سطحی خود را در جامعه‌ ایران نشان می‌د‌اد اما بی‌اثر هم نبود. ایجاد دارالفنون هرچند به نام امیرکبیر در ایران شناخته می‌شود اما نباید فراموش کرد همه‌ اصلاحات با نظر ناصرالدین شاه صورت پذیرفته است.
از این رو ‌باید توجه داشته باشیم، طبق روایاتی که از برخی اطرافیان شاه می‌خوانیم، وی قصد ایجاد رفرم یا تغییراتی همه جانبه را داشته است از جمله این‌که می‌خواسته بعد از جشن‌ها در آغاز دوره‌ای تازه، محاکمه و تبعید امیراتابک و حاج امین‌الضرب و بسیاری دیگر از درباریان هرزه و فاسد و صدراعظمی اعتمادالسلطنه را عملی سازد. هرچند هیچ سند روشن و دقیقی در‌این‌باره تاکنون پیدا نشده است.
در این کتاب روایات، عکس‌ها و اسنادی ارائه شده که بسیار دیدنی است، از تصویر لباس خونین ناصر الدین شاه تا... و همچنین 11ضمیمه در این کتاب دیده می‌شود که همه‌ آنچه را به‌عنوان سند می‌توانست به درک این واقعه در حوزه‌ تاریخ معاصر ایران کمک کند، در بر می‌گیرد.