اسناد جدید از همکاری مسعود رجوی و برادرش با ساواک
روز گذشته برای نخستینبار موسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی با انتشار اسناد پرونده کاظم و مسعودرجوی در ساواک، ناگفتههای همکاری آنها با ساواک را منتشر کرد.
مسعود رجوی رهبر منافقین، جزو معدود بازماندگان نسل اولیه سازمان مجاهدین خلق بود که شهریورماه ۱۳۵۰ توسط ساواک دستگیر شده بودند. بهمن همان سال، دادگاه ۱۱نفر از اعضای اصلی سازمان برگزار و طی آن متهمین ردیف یک تا چهار (ناصر صادق، محمد بازرگانی، مسعود رجوی و علی میهندوست) به اعدام و سایرین به حبس محکوم میشوند. چند ماه بعد در دادگاه تجدیدنظر هم همین حکم تایید میشود اما فردای اعلام حکم، روزنامهها اعلام میکنند مجازات مسعود رجوی به دلیل همکاری در جریان رسیدگی به پرونده، از جانب شاه با یک درجه تخفیف به حبس ابد تبدیل شده است.
سازمان منافقین و رجوی در تمام این سالها، علت این تخفیف حکم را فعالیتهای حقوقبشری کاظم رجوی- برادر مسعود - که ساکن اروپا بوده، معرفی میکنند. ادعایی که شاید بخشی از واقعیت باشد اما همه آن و علت اصلیاش نیست.
واقعیت این که تخفیف مجازات بیسابقهای که شامل مسعود رجوی میشود، تنها ناشی از ارتباطات برادرش کاظم با ساواک نیست، بلکه همکاریهای خود مسعود در دوران بازداشت نیز نقش مهمی در آن دارد، چراکه او در بین دستگیرشدگان شهریور ۵۰، جزو کسانی است که اطلاعات خوب و مفیدی در اختیار تیم بازجویی قرار داده است. لطفا... میثمی که خود نیز از دستگیرشدگان آن ایام است بعدها در کتاب خاطراتش از اولین روزهای بازداشت مینویسد: «آن روزها چشمبند نبود، کتم را روی سرم انداخته بودند اما چون آستر نداشت از پشت آن همه چیز را میدیدم. مسعود رجوی را کمالی بازجویی میکرد. او را خوابانده بود و میزد. مسعود هم یکبهیک اسم کوچک بچهها را میگفت.»
سازمان منافقین و رجوی در تمام این سالها، علت این تخفیف حکم را فعالیتهای حقوقبشری کاظم رجوی- برادر مسعود - که ساکن اروپا بوده، معرفی میکنند. ادعایی که شاید بخشی از واقعیت باشد اما همه آن و علت اصلیاش نیست.
واقعیت این که تخفیف مجازات بیسابقهای که شامل مسعود رجوی میشود، تنها ناشی از ارتباطات برادرش کاظم با ساواک نیست، بلکه همکاریهای خود مسعود در دوران بازداشت نیز نقش مهمی در آن دارد، چراکه او در بین دستگیرشدگان شهریور ۵۰، جزو کسانی است که اطلاعات خوب و مفیدی در اختیار تیم بازجویی قرار داده است. لطفا... میثمی که خود نیز از دستگیرشدگان آن ایام است بعدها در کتاب خاطراتش از اولین روزهای بازداشت مینویسد: «آن روزها چشمبند نبود، کتم را روی سرم انداخته بودند اما چون آستر نداشت از پشت آن همه چیز را میدیدم. مسعود رجوی را کمالی بازجویی میکرد. او را خوابانده بود و میزد. مسعود هم یکبهیک اسم کوچک بچهها را میگفت.»