پنجره‌هایی به جهان

پنجره‌هایی به جهان

چند روز پیش به گواه تقویم‌های جهانی، روز ترجمه و مترجم نامگذاری شده‌بود. شاید با جهش تکنولوژی در ذهن ساده‌باور برخی از ما، اهمیت کار مترجم تقلیل پیدا کرده‌باشد به یک ابزار نرم‌افزاری معمولی، این‌که ترجمه شاید در دهه‌های گذشته نقش مهمی در انعکاس صداهای جهانی به کشورهای مبدا داشته اما حالا با بی‌شمار نرم‌افزارهای اینچنینی این نقش کمرنگ‌تر شده! اما باید بدانیم نه‌تنها این نقش کم نشده، بلکه آن‌طور که بزرگان ادبیات می‌گویند این نقش بیش از پیش اهمیت یافته‌است. نمونه‌اش رفتار اخیر برگزارکنندگان جایزه ادبی و معتبر بوکر که از سال پیش، جوایز خود را به نویسنده‌های منتخب به شکل مساوی بین آنها و مترجمان آن آثار تقسیم کرده‌است. حالا نویسنده‌های برنده صاحب این جایزه، باید در کنار مترجم احتمالی اثر خود بایستند و عکس یادگاری بگیرند! مترجمان ادبیات در ایران هم نقش بالایی در شناساندن نویسندگان مهم ادبیات جهان به ما داشته‌اند، از مهدی سحابی بگیرید که گوستاو فلوبر، مارسل پروست و البته فردینان سلین را با مخاطبان ایرانی آشنا کرد تا گلی ترقی که پای آلن دوباتن را به بازار ادبیات باز کرد. در این میان هر چند اغلب مترجمان کارکشته ایران همچنان مربوط به نسل‌های گذشته هستند اما باز هم هستند مترجمان جوانی که آثار فاخر ادبیات روز جهان را به دوستداران ادبیات هدیه می‌دهند. به بهانه این روز، نگاهی داریم به برخی از مترجمان زبان‌های مختلف که پنجره ادبیات این کشورها را به روی ما گشوده‌اند.

سروش حبیبی
خواندن یک اثر از ادبیات روسیه با یا بدون نام سروش حبیبی، تفاوت‌های آشکاری دارد. این‌که شما یک اثر از این ادبیات را با ترجمه او بخوانید، حتما تفاوت‌های فاحشی دارد تا بدون نام او به عنوان مترجم بخوانید. سروش حبیبی یک پدیده در ترجمه ادبی است و البته دوستداران ادبیات روسیه هم خوشبخت هستند که او ترجمه‌های بسیاری از آثار کلاسیک این ادبیات را در ایران به نشر سپرده‌است. از ابلوموف بگیرید تا داستایوسکی و چخوف. هر‌چند او به چهار زبان مسلط است و جالب این‌که هر چند ما او را به نام مترجم آثار روسی می‌شناسیم اما این مترجم کسی بوده که رومن گاری، نویسنده فرانسوی را به ادبیات ایران معرفی کرده‌است. او علاوه‌بر این آثار، کتاب بزرگانی چون هرمان هسه، تولستوی، جان اشتاین بک و اریک مانوئل اشمیت را هم به فارسی ترجمه کرده‌است.

عبدا... کوثری
 نام این مترجم همدانی بدون شک یادآور نویسندگان بزرگی همچون گابریل گارسیا مارکز و بارگاس یوساست. او یکی از پرکارترین و در عین حال خوشنام ترین مترجمان ایرانی است که ترجمه بیش از ۷۰ اثر در زمینه‌های مختلف را در کارنامه دارد. عبدا... کوثری از آن دست مترجمانی است که آوازه و نام آنها برای انتخاب یک کتاب کافی است. حتی در یک نظرسنجی که سال ۱۳۹۷ انجام شد، او به عنوان محبوب‌ترین مترجم بالای ۵۰ سال انتخاب شد. او معتقد است هنگام ترجمه، مترجم باید درون‌مایه مطلب را به کمک زبان مقصد منتقل کند. پس ترجمه کلمه به کلمه را توصیه نمی‌کند؛ با این حال اما اعتقاد دارد مترجم نباید به قلمرو نویسنده وارد شود.

محمود حسینی‌زاد
مثالی میان جماعت نویسنده رایج است که محمود حسینی‌زاد می‌تواند یک‌تنه خلاف آن مثال باشد. آنها معتقدند «مترجمان، نویسندگانی شکست خورده‌اند» و این در حالی است که محمود حسینی‌زاد پس از سال‌ها تجربه با رمان جمع و جور و خواندنی‌اش یعنی « بیست زخم کاری» و البته یک مجموعه داستان خوشخوان خلاف این باور را اثبات کرده‌است. او را باید پنجره ادبیات آلمان بدانیم. فهرست آثار ترجمه او بلندبالاتر از آن است که اینجا قید شود. «تک‌پرده‌ای‌ها» و «در جنگل شهر» از برتولت برشت، «گذران روز» (داستان‌های یودیت هرمان، اینگو شولتسه، یولیا فرانک)، «مقبره دار و مرگ» (داستان‌های کافکا، مان، توما، بول، برشت و…)، «قاضی و جلادش»، قول، سوء‌ظن و عدالت همه اثر فریدریش دورنمات، تنها بخشی از کارنامه اوست. 

پیمان خاکسار
او شاید مشهورترین مترجم جدید کتابخوان ایرانی باشد. مترجمی که با ترجمه کتاب «عامه‌پسند» بوکفسکی به اهالی ادبیات معرفی شد اما خیلی زود با ترجمه رمان «اتحادیه ابلهان» به شهرت رسید  بیشترین دلیل شهرت او به دلیل انتخاب نویسنده‌ای بود که برای اولین بار به ادبیات ایران معرفی می‌شد. همین رویه ادامه پیدا کرد و او سراغ نویسندگانی رفت که اثری در بازار ادبیات ایران نداشته‌اند. دومین اثر او به شهرت او بیشتر افزود، او این بار با ترجمه کتاب «از جزء به کل» استیو تولتز پای این نویسنده را به ادبیات ایران باز کرد. البته در میان کارنامه کوتاه اما پربار این مترجم جوان باید به ترجمه رمان خوشخوان «اصلاحات» از‌جاناتان فرنزن هم اشاره کنیم.