نگاهی به «شهربانو»، از کتب انتشارات ستارهها؛
سختیها و شیرینهای زندگی خانواده شهدا و جانبازان
زنان خاصه مادران و همسران شهدا، جانبازان و اسراء، نقش عظیمی در ترویج ارزشها و فرهنگ انقلاب اسلامی دارند. اگر آنها نبودند بهطور یقین، روحیه شهادتطلبی میان آحاد ملت نبود.
مریم قربانزاده، نویسنده جوان مشهدی با آگاهی از این امر در دومین اثرش به نام «شهربانو» کوشیده تا با خلق فضایی خانوادگی از دو منظر متفاوت، بخشی از واقعیت چهره زن مسلمان انقلابی را به تصویر بکشد و با شیوایی، حقیقت ایمان مادران جانباز و شهید را نمایان کند. در حقیقت ما در این اثر با پرشکی روبهرو هستیم که براساس عقاید و باورهای دینمدارانه و وطنپرستانه خود، دست به قلم گرفته و در ژانر دفاعمقدس اثری به دور از تقدسنماییهای رایج در روایتهای مربوط به شهدا خلق کرده است.
این رمان بهرغم محور قرار دادن زندگی شهربانو در نقش مادر شهید بهخوبی به شرح حال ابراهیم، جانباز و شهید دفاعمقدس پرداخته است. انتخاب زاویه دید اول شخص توسط نویسنده، در انتقال احساسات و کشمکشهای مادر شهید به خواننده، انتخابی درست بوده است.
البته نویسنده هوشمندانه در برخی فصلها راوی خود را تغییر داده و باز هم از زاویه دید اول شخص از زبان خواهر و برادر شهید برای بازگو کردن زندگی ابراهیم استفاده کرده است. ابراهیم که داستان باطنی کتاب براساس زندگی او شکل گرفته و اوج داستان را باید در ماجرای سرنوشت او پی گرفت، نوجوانی 17ساله است که راهی جبهههای جنگ شده و در دومین حضورش، بهطور کامل قطع نخاع میشود و بعد از 12سال رنج جانبازی به درجه رفیع شهادت میرسد.
در حقیقت راوی مرکزی کتاب، شهربانو در شیبی ملایم با روایت برشی از 20سال زندگی پر فراز و نشیب خود، یعنی از 12 تا 70سالگی، تا جایی که توانسته اطلاعات مستندی از زندگی فرزند شهیدش به خواننده ارائه داده و مخاطب را با وقایع زندگی دو نسل در مکان و زمان دیگری در گذشته و آینده آشنا کرده و علاوه بر دیده و شنیدههای خود، با ذهنش مسائل را آبوتاب داده است.
نویسنده برخلاف سایر کتب دفاعمقدس که در آنها اغلب شخصیت اصلی داستان در متن جنگ حضور دارد، در داستان شهربانو سختیها و شیرینهای زندگی خانواده شهدا و جانبازان را به نثر درآورده است.
کتاب دارای نثری ساده و روان است و استفاده از لغات و اصطلاحات محلی (مشهدی) در طول داستان بر جذابیت آن افزوده است. اصطلاحاتی که نویسنده در آخر کتاب، بخش واژهنامه، معانی آنها را توضیح میدهد.
این اثر که به مادران شهدای روستای ورزگ تقدیم شده تاکنون در هفت نوبت توسط انتشارات ستارهها روانه بازار نشر شده است.
الهام قاسمی - خبرنگار
این رمان بهرغم محور قرار دادن زندگی شهربانو در نقش مادر شهید بهخوبی به شرح حال ابراهیم، جانباز و شهید دفاعمقدس پرداخته است. انتخاب زاویه دید اول شخص توسط نویسنده، در انتقال احساسات و کشمکشهای مادر شهید به خواننده، انتخابی درست بوده است.
البته نویسنده هوشمندانه در برخی فصلها راوی خود را تغییر داده و باز هم از زاویه دید اول شخص از زبان خواهر و برادر شهید برای بازگو کردن زندگی ابراهیم استفاده کرده است. ابراهیم که داستان باطنی کتاب براساس زندگی او شکل گرفته و اوج داستان را باید در ماجرای سرنوشت او پی گرفت، نوجوانی 17ساله است که راهی جبهههای جنگ شده و در دومین حضورش، بهطور کامل قطع نخاع میشود و بعد از 12سال رنج جانبازی به درجه رفیع شهادت میرسد.
در حقیقت راوی مرکزی کتاب، شهربانو در شیبی ملایم با روایت برشی از 20سال زندگی پر فراز و نشیب خود، یعنی از 12 تا 70سالگی، تا جایی که توانسته اطلاعات مستندی از زندگی فرزند شهیدش به خواننده ارائه داده و مخاطب را با وقایع زندگی دو نسل در مکان و زمان دیگری در گذشته و آینده آشنا کرده و علاوه بر دیده و شنیدههای خود، با ذهنش مسائل را آبوتاب داده است.
نویسنده برخلاف سایر کتب دفاعمقدس که در آنها اغلب شخصیت اصلی داستان در متن جنگ حضور دارد، در داستان شهربانو سختیها و شیرینهای زندگی خانواده شهدا و جانبازان را به نثر درآورده است.
کتاب دارای نثری ساده و روان است و استفاده از لغات و اصطلاحات محلی (مشهدی) در طول داستان بر جذابیت آن افزوده است. اصطلاحاتی که نویسنده در آخر کتاب، بخش واژهنامه، معانی آنها را توضیح میدهد.
این اثر که به مادران شهدای روستای ورزگ تقدیم شده تاکنون در هفت نوبت توسط انتشارات ستارهها روانه بازار نشر شده است.
الهام قاسمی - خبرنگار
تیتر خبرها