جشنواره در ایستگاه سخت داوری

جشنواره در ایستگاه سخت داوری

هیات داوران جشنواره فیلم فجر در حال جمع‌بندی آثار هستند تا طی دو روز آینده نامزدهای سیمرغ را اعلام کنند. امسال کار این هیات سخت خواهد بود چون‌ تنوع زیاد موضوعی در متن فیلم‌های ضعیف زیاد، خروجی پرچالشی را به همراه خواهد داشت.

یک‌تنه علیه سازمان؛سرهنگ ثریا(***)
وقتی یک فیلمساز اولی، اثری شلوغ به لحاظ سیاهی‌لشکر و پروداکشن و سنگین از منظر دستمایه و حساس از دریچه سیاسی را انتخاب می‌کند، یعنی جسارت مضاعفی به خرج داده است. لیلی عاج اگرچه تجربه‌های زیادی در زمینه تئاتر دارد اما سرهنگ ثریا اولین فیلم بلند او محسوب می‌شود، فیلمی که علی‌رغم ضعف‌هایش ولی در مجموع قابل قبول است. موضوع دهشتناک اردوگاه اشرف و انتظار والدینی که فرزندان‌شان را به نظامیگری برده‌اند، توسط عاج قصه‌پردازی شده است و در کانون این آوردگاه یک زن (ژاله صامتی) قرار دارد. آنچه اصلی‌ترین قوت فیلم سرهنگ ثریا محسوب می‌شود ساختن یک زن کنش‌مند است، چیزی که در سینمای ما کمیاب است. برای اولین بار در سینمای ایران می‌بینیم که یک زن در عین حفظ وجنات ظاهری و موقعیت مادری‌اش، در قامت رهبری گروهی ظاهر می‌شود. او همچنان که محبت می‌ورزد و هوای بقیه را دارد، در پراتیک اجتماعی -سیاسی هم فعال است. در کانسپت، فیلم دو جبهه دارد که یکی خانواده‌محور و مبتنی بر عنصر عواطف و ایثار و جبهه دیگر سازمانی پی‌ریخته شده بر شالوده میلیتاریسم غیردموکراتیک؛ به رغم این که دوربین عاج به درون اردوگاه نمی‌رود اما می‌فهمیم که با چه دیکتاتوری روبه‌رو هستیم. در مجموع فیلم چیزهایی کم دارد و چیزهایی اضافه که اگر عاج در فیلمنامه و اجرا وسواس بیشتری می‌داشت حالا با اثری با تاثیرگذاری  مواجه بودیم.
     
نزدیک به کارخانه آدم‌سازی؛هوک(**)
«هوک» ساخته حسین ریگی از همان فیلم‌هایی است که سینمای ما خیلی کم دارد. یعنی سینمایی که در ساخت و پرداخت معطوف به ساختار قصه‌گویی و قهرمان‌پردازانه است، در عین این که محل و جغرافیای داستانسرایی و درام‌پردازی‌اش را در خارج از مرکز، اینجا سیستان، قرار داده است، اما پرسش جدی این است که آیا فیلم هوک از عهده معنای مورد اشاره برآمده است، بالطبع پاسخ منفی است چرا که به دلایل متعددی فیلم به سطح متوسط هم نمی‌رسد. «هوک» یک فیلم ورزشی با رویکرد اجتماعی است و رشته انتخاب برای فیلم بوکس است چرا که این ورزش در سیستان قدمت دارد و صاحب افتخاراتی شده است. فیلم با نماهای زیبا از ساحل و دریا افتتاح می‌شود و با داستانک علاقه کودک به بوکس جلو می‌رود اما همه قاب‌های فیلم بیشتر از نگاه توریستی کارکرد پیدا نمی‌کند و در ادامه که قرار است قصه قوم بلوچ پیرامون و محیط را در برگیرد، همه اجزای درام حکایت از نمونه‌های ساخته‌شده در این زمینه دارد، با بازی‌های بد و خصوصا بازیگران تهرانی (امیر جعفری، امیرمهدی ژوله، رویا تیموریان، علی اوسیوند، آشتیانی و ...) که به سیستان برده‌اند تا با گریم و لهجه بلوچ بنمایند، لذا در بافت فیلم خصوصا روابط و مناسبات اثر رنگ و بویی از سبک و سیاق عمیق زیست مردم آن دیار به چشم نمی‌خورد. این مولفه، لازمه هر فیلم نمایشی است که خالق آن قبل از هر چیزی ویژگی‌هایی برای قهرمان درنظر بگیرد تا مخاطب به او علاقه‌مند شود، بعد از این اوست که تماشاگر را با خود به هر سو خواهد برد. قهرمان فیلم هوک از کودکی (که داستان آن از نظر قواعد ساختاری و ریخت‌شناسی اساسا فیلمی مستقل است) تا بزرگسالی فاقد کارفرمای لازم‌ است. خلاصه هوک می‌توانست خیلی بهتر از الان باشد.
     
فقط سیرک‌؛ بعد از رفتن(*)
فیلم «بعد از رفتن» را رضا نجاتی ساخته است که پارسال برای فیلم «ارفاق» از جشنواره فیلم کوتاه و نیز فیلم فجر جایزه گرفت، اما ورودش به عرصه فیلم بلند، استارت قدرتمندی نیست. قصه مردی زخم‌خورده و پریشان‌احوال که رفت و برگشت جغرافیایی دارد، باید اول در فیلمنامه چکش‌کاری می‌شد تا ضمن پرداخت آدم‌ها و جاگذاری نقاط عطف درخور، وقتی به اجرا می‌رسد ضعف‌هایش دوبرابر نشود. نجاتی نتوانسته از فیلم کوتاه خود را خلاص کند برای همین فیلمنامه‌اش ظرفیت کار بلند را ندارد، ضمن این‌که همچنان مبتنی بر غافلگیری پایانی طراحی شده است، طوری که موضوع رحم اجاره‌ای در واپسین سکانس انتهایی افشا می‌شود تا ما تازه بفهمیم اصلا قضیه این مرد چیست؛ یعنی درام معکوس در انتشار اطلاعات. قصه هم به نوعی در قالب جست‌وجو است. اگرچه ظاهرا، آدم اول قصه دارد حرکت می‌کند ، ولی همه چیز درعرض است و قصه جلو نمی‌رود . اما ضعف کلان فیلم را باید در رادیویی‌بودن آن دانست. آرش(با بازی بد صابر ابر) مثلا به اقتضا، همه وقایع را شرح می‌دهد و کشمکش‌های صورت‌گرفته نسبت‌اش با ریشه‌های اتفاقات رخ‌داده تصویری و نمایشی نمی‌شود. به جز پانته‌آ پناهی‌ها که در نقش کوتاهش چفت شده است، بقیه حرفی برای گفتن ندارند. اما فیلم در ساخت و پرداخت آکسسوارها و معماری مورد نیاز که در قالب جلوه‌های ویژه با کامپیوتر و سی‌جی‌ها صورت گرفته خوب و باورپذیر اجرا شده‌اند، به طوری‌که بعید است کسی بفهمد اینها وجود خارجی نداشته‌اند.

محمدتقی فهیم - منتقد سینما