معجزه سینما، جشنواره و اشک مادران

به مناسبت استقبال از «سرهنگ‌ثریا» در چهل‌ویکمین جشنواره فجر

معجزه سینما، جشنواره و اشک مادران

اتفاقی که در حاشیه رونمایی از فیلم «سرهنگ‌ثریا» در جشنواره فجر رخ داد، بار دیگر جادوی سینما و تاثیر جشنواره فجر را یادآور می‌شود.

روز جمعه پردیس سینمایی ملت، میزبان لیلی عاج و عوامل فیلم سرهنگ‌ثریا بود. علاوه بر آنها جمعی از پدران و مادران سالخورده درحالی‌که قاب عکس فرزندان خود را در دست داشتند، توجه‌ها را  به خود جلب کردند. آنها چشم‌انتظارانی هستند که اعضای خانواده‌شان به دام فرقه منافقین افتاده‌اند و فیلم نیز بر همین موضوع متمرکز است. فیلم با محوریت خانم ثریا عبداللهی (با بازی تحسین‌شده ژاله صامتی) پیش می‌رود و گوشه‌ای از رنج و امید این خانواده‌ها را به تصویر می‌کشد.سرهنگ‌ثریا اثری تاثیرگذار است که نمایش فیلم در جشنواره به «دیده‌شدن» آن کمک کرده است و از حالا خیلی‌ها منتظر اکرانش هستند. بغض‌هایی که در پردیس ملت ترکید و اشک‌هایی که جاری شد، سوژه رسانه‌هاست و همین بذری در ذهن‌ها کاشته است که مگر سرهنگ‌ثریا از چه حرف زده؟
این اتفاق فرامتن، قدرت جشنواره فیلم فجر را بار دیگر جلوه‌گر می‌شود و ثابت می‌کند چرا این رویداد، همچنان مهم‌ترین بزنگاه فرهنگی ــ هنری کشور است. این یادآوری آدرس روشنی است به سینماگرانی که دم از اهمیت گیشه می‌زنند اما در عمل جشنواره را تحریم و خود و فیلم‌شان را از فرصتی مغتنم محروم کرده‌اند! 
لیلی عاج، کارگردان تازه‌نفس سینماست که سرهنگ‌ثریا را با همراهی سازمان اوج به سرانجام رسانده. چه‌بسا اگر فیلم او بدون حضور در جشنواره اکران می‌شد، هیاهوی کنونی پیرامون فیلم شکل نمی‌گرفت و مخاطب برای تماشای آن در نمایش عمومی و نیز از طریق پخش تلویزیونی و پلتفرم‌های اینترنتی انگیزه و آمادگی کافی نمی‌داشت.
قدرت جشنواره در کمک به دیده‌شدن فیلم‌ها بارها اثبات شده است و آثاری که در فجر مورد توجه قرار گرفتند، فرجامی خوش به‌دست‌آوردند. آنچه از تحسین و اشک برای سرهنگ‌ثریا رقم خورد، پیشتر برای دو فیلم دیگر یعنی «شبی که ماه کامل شد» و «شیار143» تجربه شده بود.
حتما قاب‌هایی که از اشک خانم اعظم محسنی‌دوست، مادر شهیدان فائزه و شهاب منصوری ثبت شده است را به یاد دارید. او در اختتامیه جشنواره فجر بازیگر نقش فائزه (الناز شاکردوست) را در آغوش کشید، درحالی‌که هر دو اشک در چشم داشتند. این دست اتفاقات، به کمک شبی که ماه کامل شد آمد و فیلم گیشه موفقی تجربه کرد. فیلم نرگس آبیار روایتی تکان‌دهنده از زندگی واقعی عبدالحمید ریگی و همسرش فائزه منصوری است که اولین بار در جشنواره فجر مورد توجه قرار گرفت و پس از آن توجه خاص و عام را به خود دید.
دیگر فیلم نرگس آبیار یعنی شیار143 هم با بغض و اشک مریلا زارعی در مراسم نقد و بررسی آن در ذهن‌ها به ثبت رسیده است. او حین پاسخ به سؤالات، به خاطر بازی در نقش مادری چشم‌انتظار به نام الفت، احساساتی شد و اشک ریخت. شیار143 هم در اکران عمومی کارنامه‌ای موفق به‌جا گذاشت و هم در پخش تلویزیونی، بارها مورد توجه قرار گرفت. این دست اتفاقات به همراه نقد منتقدان و تحلیل‌های رسانه‌ای، امکان خاصی است که جشنواره فجر در اختیار فیلم‌ها قرار می‌دهد. تا به اینجا، سرهنگ‌ثریا استفاده‌ای بهینه از موقعیت جشنواره کرده است و از حالا می‌توان «دیده‌شدن» آن توسط مخاطب انبوه را تضمین‌شده دانست.
معجزه سینما در پروراندن سوژه‌های واقعی را نمی‌توان انکار کرد. فیلم‌ها قدرتی دارند که در عصر کنونی هیچ‌یک از ابزارهای هنری از آن بهره نمی‌برند. جایگاه جشنواره فجر را هم نمی‌توان انکار کرد؛ حتی با کلیدواژه عجیب تحریم. این جشنواره سروصدایی ایجاد می‌کند که دیگر رویدادهای هنری فاقد ‌چنین توانی هستند. 
ارزش جشن‌ها و جشنواره‌های دیگر را نمی‌توان نادیده گرفت اما جشنواره فجر همچنان جایگاهی فراتر از دیگر رویدادها دارد که مصادیق تاثیرگذاری‌اش در دوره چهل‌ویکم خیلی زود تبلور یافته است.