مراقب پاکیزگی خانه ذهنمان باشیم
کیست که نخواهد آرامش داشته باشد و به قول معروف سرش را که روی بالش میگذارد حسی به جز آرامش و راحتی خیال را تجربه نکند؟ آرامش اصلا گمشده بشر امروز است و ما هر چه میدویم و تلاش میکنیم به منظور کسب آرامش است.
اما آیا همه ما در این راه موفق هستیم؟ اگر نگاهی به زندگی خود یا اطرافیانمان بیندازیم، تایید خواهیم کرد که تعداد انگشتشماری به آرامش واقعی دست پیدا کردهایم. شاید ما خانههایی زیبا و بزرگ یا خودروهایی مدل بالا به دست آورده باشیم ولی آن آرامشی که ما از آن صحبت میکنیم چیزی جز آسایشی است که با پول مهیا میشود. روانشناسان معتقدند که هر کدام از ما دو خانه داریم؛ یکی خانهای که در آن زندگی میکنیم و دیگری خانه ذهن ما. خیلی از ما به زیبا و مرتببودن خانههای آجری و سیمانیمان اهمیت میدهیم و برایش وقت میگذاریم اما تعداد بیشتری از ما هیچ اهمیتی به زیبا و مرتببودن خانه ذهنمان نمیدهیم، بنابراین این خانه حسابی درهم و برهم ریخته میشود. در چنین خانه ذهنی آشفتهای آنچه پیدا نمیشود آرامش است ولی اگر میخواهیم آرامش را در این خانه برقرار کنیم باید تلاش کنیم. گفته میشود برای حفظ پاکیزگی خانه ذهن باید حداقل سه موضوع را مدنظر قرار دهیم که زبان ذهن، زبان گفتوگو و زبان بدن را شامل میشود. ما برای رسیدن به آرامش باید همه ناراستیها و کژیهای این سه زبان را بشناسیم و برطرف کنیم و همیشه یادمان باشد تا بندگان شکرگزاری باشیم.
تیتر خبرها