جنگل‌ها  از بی‌توجهی می‌سوزند

آتش‌سوزی جنگل‌های کشور نسبت به سال گذشته زودتر آغاز شده اما هنوز نبود تجهیزات مشکل اصلی اطفای حریق جنگل‌هاست

جنگل‌ها از بی‌توجهی می‌سوزند

نسل آلبوم‌های عکس خانوادگی رو به انقراض است اما هنوز هم در گوشه کتابخانه و گنجه و صندوق خانه‌های پدرانمان می‌شود آلبومی رنگ و رو رفته را پیدا کرد که روایتی تصویری از لحظات دوست‌داشتنی زندگی خانواده در آن ثبت‌شده است، اغراق نیست اگر بگوییم فصل مشترک تمام تصاویر آن نسل‌ها عکسی شیرین در دل طبیعت و جنگل‌های ایران است اما حالا سرعت انقراض جنگل‌های ایران از آلبوم‌های عکس‌های چاپی پیشی‌گرفته و با این روند سریع اضمحلال تا چند دهه دیگر چیزی از جنگل‌های ایران باقی نمی‌ماند. از حجم آفت و قاچاق چوب و تصرف‌های غیرقانونی که بگذریم از آتش نمی‌توان به‌سادگی گذشت، آغاز فصل گرما یعنی آغاز کابوس آتش به جان جنگل‌های ایران. تلخ‌تر هم این‌که 95درصد از آتش‌سوزی‌ها در جنگل و مراتع قابل ‌پیشگیری است. آن‌طور که کارشناسان می‌گویند حدود 95درصد از آتش‌سوزی‌ها در جنگل‌ها و مراتع توسط عوامل انسانی به‌صورت عمدی یا بر اثر بی‌مبالاتی اتفاق می‌افتد. فهرست آمار تعداد آتش‌سوزی جنگل‌ها چیزی جز حسرت برایمان باقی نمی‌گذارد و حسرت‌برانگیزتر حجم نابودی جنگل‌ها به واسطه آتش‌سوزی است. سال‌به‌سال هم این غصه پرآب چشم‌ تر می‌شود. به گواه آمارهای رسمی آمار حریق جنگلی در خرداد99 نسبت به مدت مشابه سال قبل آن 193درصد افزایش داشته است! بدتر این‌که سطح مورد حریق واقع‌شده در اراضی جنگلی در همین مدت 292درصد افزایش داشته است! سال گذشته بسیاری از مناطق جنگلی از بوشهر گرفته تا ارسباران دچار حریق شد و حتی 7نفر جان خود را برای حفظ منابع طبیعی از دست‌ دادند. 7نفری که اگر کمی تدبیر وجود داشت و البته امکاناتی در اختیارشان بود نه‌تنها زنده می‌ماندند بلکه ‌این حجم از جنگل نیز به خاکستر بدل نمی‌شد.

وقتی خرید امکانات نمی‌صرفد
یکی از دلایل افزایش آتش‌سوزی در جنگل‌های کشور تغییرات اقلیمی و افزایش دماست‌ اما قصور حریق جنگل‌های ایران به پای افزایش دما نوشته نشده است، متهم اولیه و اصلی و همیشگی امکانات است. از دمنده و آتش‌کوب بگیرید تا بالگرد و هواپیما. همیشه می‌شود در میانه حرف‌های مسوولان در توجیه ناکارآمدی اطفا ترکیب گزنده «کمبود امکانات» را شنید. ادامه این بحث هم ختم می‌شود به وعده‌های مسوولان در جهت تهیه این امکانات و هیچ‌وقت هم این وعده‌ها محقق نمی‌شود. این ماجرا آنقدر تکرار شد که حتی دیگر خود مسوولان این نمایش وعده‌ها را پایان دادند. سال گذشته و در پی آتش‌سوزی دامنه زاگرس که چند استان را درگیر کرده بود عیسی کلانتری، رئیس سازمان حفاظت محیط‌زیست آب پاکی را روی دست مطالبه‌گران ریخت و اعلام کرد: «مقرون‌به‌صرفه نیست که برای آتش‌سوزی سالانه کمتر از ۱۰هزار هکتار، میلیاردها دلار هزینه تجهیزات اطفای حریق کرد.» این حرف‌ها در زمانی گفته شد که زاگرس به عنوان یکی از اصلی‌ترین رویشگاه‌های این سرزمین با حدود 6میلیون هکتار وسعت ‌گرفتار آتش‌سوزی شده بود، عیسی کلانتری زمانی داشت چرتکه می‌انداخت که آیا اطفای حریق زاگرس ارزش هزینه دارد یا نه که به گواه کارشناسان یک درخت 50ساله بلوط به‌تنهایی 200هزار دلار ارزش دارد.

پول نیست، ‌بالگرد نیست،‌ صدای ما شنیده می‌شود؟
صدای ما به گوش کسی می‌رسد؟ اگر پیش از این وعده‌ای برای تهیه بالگرد و هواپیمای اطفای‌حریق داده می‌شد مسوولان از سال گذشته دیگر از خیر وعده‌دادن هم گذشته‌اند. عیسی کلانتری گفته است: «بالگردهای ما بسیار فرسوده هستند و برای استفاده از آنها در عملیات اطفای حریق بیشتر نگران سلامت کادرپرواز هستم تا آتش‌سوزی جنگل‌ها!» پای حرف مسوولان یگان حفاظت که بنشینید قصه پرغصه‌تر است. از حرف‌های آنها می‌توان متوجه شد تنها چیزی که از طبیعت ایران حراست می‌کند نه تدبیر نداشته مسوولان که مسوولیت اجتماعی دوستداران طبیعت این سرزمین است. رئیس یگان حفاظت منابع طبیعی و آبخیزداری لرستان دراین‌باره به خبرنگار استانی ما می‌گوید: «وضعیت لرستان بحرانی است و در تمام اراضی و محدوده‌های منابع طبیعی استان خطر آتش‌سوزی وجود دارد.» مراد زارعی ادامه می‌دهد: «لرستان از لحاظ امکانات وضعیت خوبی ندارد و تنها چند ست تجهیزات انفرادی و دمنده در اختیار دارد در حالی که برای اطفا حریق و رفع آتش‌سوزی‌ها به امکانات بیشتری همچون تعداد دستگاه‌های دمنده بیشتر، بالگرد آب‌پاش‌و... نیاز دارد.» سال گذشته قیمت هر دستگاه دمنده بالغ بر 30میلیون تومان بود که با توجه به نوسانات ارزی احتمالا این رقم افزایش داشته اما آن‌طور که زارعی می‌گوید: «سال مالی99 هنوز به اتمام نرسیده اما تاکنون هیچ‌گونه اعتباری برای این بخش اختصاص پیدا نکرده است.»


دست خالی درختان در نبرد با آتش
داده‌های سازمان جنگل‌ها، مراتع و آبخیزداری نشان می‌دهد چهار استان اول از نظر تعداد حریق به ترتیب استان‌های فارس، تهران، خوزستان و مرکزی است. سه استان اول از نظر بیشترین سطح حریق هم به ترتیب استان‌های بوشهر، فارس و خوزستان است. همین چند روز پیش هم جانشین معاون سازمان جنگل‌ها اعلام کرد پنج استان کهگیلویه‌وبویراحمد، فارس، کردستان، لرستان و ایلام به‌ لحاظ ریسک بالای وقوع آتش‌سوزی در شرایط بحرانی هستند. حالا که ریسک آتش‌سوزی بالاست و در آستانه فصل گرما و آغاز مسافرت‌های تابستانی هم قرار داریم وضعیت امکانات ما چگونه است؟  مجید ذکریایی، سرپرست یگان حفاظت اداره‌کل منابع طبیعی و آبخیزداری مازندران به خبرنگار استانی جام‌جم می‌گوید: «تعدادی آتش‌کوب و لوازم اطفای حریق برای سرجنگلبانی‌ها و دهیاران و شوراهای حوزه‌های جنگلی ارسال‌شده تا درصورت وقوع حریق به کمک همکاران ما بیاید و به این شکل بتوانیم از گسترش آتش در جنگل‌ها و مراتع جلوگیری و در کمترین زمان آتش را مهار کنیم.» اگر فکر می‌کنید این تجهیزات آن هم برای یکی از استان‌هایی که صاحب یکی از بیشترین تراکم جنگلی است کارساز نیست در اشتباهید چرا که در آتش‌سوزی گسترده خرداد سال گذشته سرپرست یگان حفاظت از محیط‌زیست اعلام کرده بود اگر ابتدای آتش‌سوزی تعدادی آتش‌کوب و دمنده در اختیار داشتیم سطح حریق به این اندازه گسترده نمی‌شد. ذکریایی همچنین می‌گوید: «امکانات ما پاسخگوی این سطح از حریق نیست اما تفاهم‌نامه‌ای امضا شد تا یک بالگرد وزارت‌دفاع برای موارد وقوع حریق در اختیار ما قرار گیرد و حتی محل آبگیری بالگرد هم مشخص شد اما یکی از مشکلات فنی این کار، ممنوعیت پرواز بالگرد در شب است درحالی‌که بیشتر آتش‌سوزی‌های در جنگل‌ و مراتع شب‌هنگام رخ می‌دهد و همین موضوع، توجه و تمرکز اصلی ما را به استفاده از ظرفیت جوامع محلی و روستانشینان حاشیه جنگل و موارد موجود و در دسترس معطوف می‌کند.»


حفاظت از سرزمین به عهده کیست؟
جنگل‌های کشور چند سال است پاسوز پرداخت‌نشدن مطالبات وزارت‌دفاع از سازمان برنامه‌وبودجه شده و این مشکل سال گذشته در نبود بالگردها در اطفای آتش مناطق حفاظت‌شده زاگرس به چشم آمد. این در حالی است که قانون این را تصریح کرده که وزارت دفاع و نیروهای مسلح در بحث آتش‌سوزی باید به کمک سازمان جنگل‌ها و مراتع بیایند.
سال1395 توافق‌نامه سه‌جانبه‌ای بین وازرت جهاد، وزارت دفاع، وزارت کشور و سازمان مدیریت بحران تنظیم شد که براساس آن 16پایگاه برای این امر تجهیز شود. این کار انجام شد و وزات دفاع بالگرد و امکاناتی را برای اطفای حریق تدارک دید اما از آنجا که وزارت‌دفاع بالگرد ندارد باید با نیروی انتظامی، هلال‌احمر، سپاه، هوانیروز و حتی وزارت‌نفت قرارداد همکاری ببندند اما سوال این است که آیا نباید در سازمان برنامه‌وبودجه و دولت بودجه‌ای برای هزینه این کار درنظر گرفته شود؟ برخی از جمله فرمانده یگان حفاظت منابع طبیعی معتقدند: «در سازمان برنامه‌وبودجه دست عمدی در کار است که در بحث اطفای حریق به خوبی عمل نکنیم.» برخی از فعالان حوزه محیط‌زیست هم معتقدند دفاع از سرزمین با پاسداری از این سرزمین تفاوتی ندارد و در این حوزه نیروهای مسلح باید بدون چشمداشت به مدد طبیعت این سرزمین بیایند. مدیرکل مدیریت بحران استان ایلام هم معتقد است: «منابع طبیعی، منافع ملی ما بوده و دفاع از آنها وظیفه‌ای همگانی است.» آیت قیصربیگی به خبرنگار استانی جام‌جم می‌گوید: « این‌که صرفا منابع طبیعی در آتش‌سوزی‌ها یکه و تنها پای کار باشد درست نیست و فرمانداری‌ها و دستگاه‌ها موظف به همکاری هستند چرا که کوچکترین اهمال‌کاری خسارات سنگینی به بار می‌آورد.»