داماد خشمگین در جلسه دادگاه تشریح کرد
قتل همسر و زخمی کردن مادرزن در شامگاه شوم
مرد خشمگین که همسرش را مقابل فرزندانش کشته و مادرزنش را زخمی کرده بود، در دادگاه کیفری تهران به دفاع از خود پرداخت.
به گزارش خبرنگار جامجم، رسیدگی به این پرونده از شامگاه دهم تیرماه سال 98 و با گزارش درگیری خونین در خانهای در محله خاوران آغاز شد. ماموران با حضور در محل متوجه شدند مرد 34ساله افغانی بهنام امان به خانه پدرزنش رفته و با ضربههای چاقو همسر و مادرزنش را زخمی کرده است.
مادر و دختر به بیمارستان منتقل شدند اما زن جوان به نام طلا بر اثر شدت جراحات جانباخت و مادرش با تلاش پزشکان زنده ماند.
ردیابیها برای دستگیری امان آغاز و او دستگیر شد. مرد جوان با اعتراف به این جنایت اظهار کرد: بعد از ازدواج با طلا، به ایران آمدیم اما نتوانستم اینجا کار خوبی پیدا کنم و وضع زندگیمان هر روز بدتر میشد. با داشتن دو فرزند نمیتوانستم هزینههای زندگی را تامین کنم. به همین دلیل تصمیم گرفتم به افغانستان برگردم اما همسرم و خانوادهاش مخالف بودند. خانواده همسرم در زندگی ما دخالت میکردند و همسرم همراه فرزندان به خانه پدرزنم رفته بودند. چند بار به دیدن آنها رفتم اما خانواده همسرم اجازه نمیدادند همسر و فرزندانم را ببینم. آخرینبار به خانه پدرزنم رفتم و از طلا خواستم به خانه برگردد اما او شروع به داد و فریاد کرد و فرزندانمان را جلوی چشم من کتک زد. این رفتار بیشتر مرا عصبانی کرد. دخالتهای مادرزنم هم مرا بیشتر عصبانی کرد. کنترلم را از دست دادم و از آشپزخانه کاردی برداشتم و با آن همسر و مادرزنم را زدم و فرار کردم.
پس از تکمیل تحقیقات، پرونده برای رسیدگی به شعبه دهم دادگاه کیفری یک استان تهران ارسال و متهم دیروز پای میز محاکمه قرار گرفت. در این جلسه پدر و مادرزن متهم برای او درخواست قصاص کردند. معاون رئیس قوه قضاییه از طرف دو فرزند صغیر قربانی درخواست دیه را مطرح کرد.
در ادامه امان در جایگاه قرار گرفت و در دفاع از خود گفت: من همسرم را دوست داشتم اما رفتار مادرزنم باعث شد مرتکب قتل او شوم. من با اصرار خانواده همسرم به ایران آمدم و وقتی اوضاع کاریام بههمریخت تصمیم گرفتم برگردم اما همسرم و خانوادهاش مخالف بودند. هر بار که به خانه پدرزنم میرفتم، مادرزنم کودک شیرخوارهام را به من میداد و میگفت، میخواهی او را با خودت ببر. من چطور میتوانستم از او مراقبت کنم؟ این رفتارها باعث شد کنترلم را از دست بدهم و با چاقو همسرم را بکشم و مادرزنم را زخمی کنم.
پس از دفاعیات متهم، قضات برای تصمیمگیری وارد شور شدند.
به گزارش خبرنگار جامجم، رسیدگی به این پرونده از شامگاه دهم تیرماه سال 98 و با گزارش درگیری خونین در خانهای در محله خاوران آغاز شد. ماموران با حضور در محل متوجه شدند مرد 34ساله افغانی بهنام امان به خانه پدرزنش رفته و با ضربههای چاقو همسر و مادرزنش را زخمی کرده است.
مادر و دختر به بیمارستان منتقل شدند اما زن جوان به نام طلا بر اثر شدت جراحات جانباخت و مادرش با تلاش پزشکان زنده ماند.
ردیابیها برای دستگیری امان آغاز و او دستگیر شد. مرد جوان با اعتراف به این جنایت اظهار کرد: بعد از ازدواج با طلا، به ایران آمدیم اما نتوانستم اینجا کار خوبی پیدا کنم و وضع زندگیمان هر روز بدتر میشد. با داشتن دو فرزند نمیتوانستم هزینههای زندگی را تامین کنم. به همین دلیل تصمیم گرفتم به افغانستان برگردم اما همسرم و خانوادهاش مخالف بودند. خانواده همسرم در زندگی ما دخالت میکردند و همسرم همراه فرزندان به خانه پدرزنم رفته بودند. چند بار به دیدن آنها رفتم اما خانواده همسرم اجازه نمیدادند همسر و فرزندانم را ببینم. آخرینبار به خانه پدرزنم رفتم و از طلا خواستم به خانه برگردد اما او شروع به داد و فریاد کرد و فرزندانمان را جلوی چشم من کتک زد. این رفتار بیشتر مرا عصبانی کرد. دخالتهای مادرزنم هم مرا بیشتر عصبانی کرد. کنترلم را از دست دادم و از آشپزخانه کاردی برداشتم و با آن همسر و مادرزنم را زدم و فرار کردم.
پس از تکمیل تحقیقات، پرونده برای رسیدگی به شعبه دهم دادگاه کیفری یک استان تهران ارسال و متهم دیروز پای میز محاکمه قرار گرفت. در این جلسه پدر و مادرزن متهم برای او درخواست قصاص کردند. معاون رئیس قوه قضاییه از طرف دو فرزند صغیر قربانی درخواست دیه را مطرح کرد.
در ادامه امان در جایگاه قرار گرفت و در دفاع از خود گفت: من همسرم را دوست داشتم اما رفتار مادرزنم باعث شد مرتکب قتل او شوم. من با اصرار خانواده همسرم به ایران آمدم و وقتی اوضاع کاریام بههمریخت تصمیم گرفتم برگردم اما همسرم و خانوادهاش مخالف بودند. هر بار که به خانه پدرزنم میرفتم، مادرزنم کودک شیرخوارهام را به من میداد و میگفت، میخواهی او را با خودت ببر. من چطور میتوانستم از او مراقبت کنم؟ این رفتارها باعث شد کنترلم را از دست بدهم و با چاقو همسرم را بکشم و مادرزنم را زخمی کنم.
پس از دفاعیات متهم، قضات برای تصمیمگیری وارد شور شدند.