علیرام نورایی:  ارشا، بمب انرژی و انگیزه بود

به یاد جوان برومند لحظه‌های خطر که در سینما و تلویزیون نقش‌آفرینی کرده است

علیرام نورایی: ارشا، بمب انرژی و انگیزه بود

در سالی که گذشت، سینما و تلویزیون هنرمندی را از دست داد که خالق صحنه‌های پرهیجان و خطرناک در آثار نمایشی بسیاری بود. ارشا اقدسی به عنوان بازیگر و بدلکار تجربیات بسیاری در فیلم‌ها و سریال‌ها داشت. از جمله سریال‌هایی که زنده‌یاد اقدسی در آنها هنرنمایی کرد می‌توان به عملیات 125، هوش سیاه، کارآگاهان، حوالی پاییز و سقوط آزاد اشاره کرد. وی مرداد 1400 و در جریان همکاری با یک پروژه سینمایی در لبنان درگذشت.
علیرام نورایی بازیگر سریال‌هایی چون: روزهای ابدی، گاندو، محکومین، از یادها رفته و ماتادور که مسابقه «شهروند مافیا» را در ایام نوروز از شبکه سلامت دارد و این اواخر هم در سریال «طلاق» ایفای نقش کرده، یکی از افرادی است که دوستی و صمیمیت خاصی با زنده‌یاد ارشا اقدسی داشت. وی که با شنیدن نام این هنرمند آهی از سر تاسف از نهادش برآمد، در این باره می‌گوید: ما در فیلم‌ها و سریال‌های بسیاری همکاری داشتیم. اما خاطرم هست یکی از اولین کارهایی که در خدمتش بودم، قسمتی از مجموعه «عملیات 125» بود که ارشا هم به عنوان بازیگر در آن قسمت حضور داشت و هم به عنوان بدلکار نقش من کار می‌کرد که رفاقت ما در آن سریال مستحکم‌تر شد. 
وی ادامه می‌دهد: با وجود این‌که من پارکور کار کردم و ورزش می‌کنم و خیلی جاها در بازی کارهایی را خودم در این زمینه انجام می‌دهم، اما بعضی چیزها در تخصص من به عنوان بازیگر نیست. به همین خاطر لازم است از بدلکار دعوت شود. البته خیلی جاها در کنار ارشا بودم و این اطمینان را داشت و اجازه به من می‌داد که من آن صحنه را خودم کار کنم. می‌دانست که توانایی انجام آن را دارم. اما بعضی صحنه‌ها مثل آویزان‌شدن از یک ساختمان خیلی بلند، دیگر نیاز به تخصص و تمرین زیاد داشت که خودش انجام می‌داد. چون شوخی‌بردار نبود و ممکن بود اولین اشتباه منجر به آخرین اشتباه شود. بنابراین صحنه‌هایی را که می‌دانست از عهده خودم برمی‌آید، با راهنمایی و تمرین به من آموزش می‌داد و خودم انجام می‌دادم. اما فارغ از کار ما با هم رفاقت هم داشتیم. سر هر پروژه‌ای که افتخار همکاری با این عزیز از دست‌رفته را داشتم، با هم صحبت می‌کردیم. یک کار سینمایی نیمه‌کاره هم به نام «کنترل سی» داشتیم که ارشای عزیز هم بازی می‌کرد و هم کار بدلکاری انجام می‌داد که در آن هم بخش اعظمی از کار بدلکاری را به خودم سپرد که در شیراز چند روز کار کردیم اما متوقف شد. با این حال کلی سر آن صحنه از صحنه‌های اکشن لذت بردیم.
نورایی همچنین درباره خاطرات مشترکش با این هنرمند می‌افزاید: تمام لحظاتی که هم در کار و هم خارج از کار با هم بودیم برای من تبدیل به خاطره شده است. چون تعامل داشتن برای من به عنوان بازیگری که به کارهای اکشن علاقه‌مند است، خیلی لذتبخش و جذاب بود. مطمئنم که تا پایان عمرم هم ارشای عزیز و خاطرات‌مان را از یاد نخواهم برد. از نزدیک می‌دیدم که چقدر تلاش می‌کرد و زحمت می‌کشید تا این اتفاق را در سینما و تلویزیون ایران حرفه‌ای رقم بزند. برایش حرفه‌ای اتفاق افتادن در کارهایش مهم بود.
وی ادامه می‌دهد: خیلی‌ها بابت علاقه وارد سینما می‌شوند و عده‌ای هم بابت چیزهایی که از دور شنیده‌اند ورود می‌کنند. اما آدم‌هایی که دقیق و با علم وارد می‌شوند و دوست دارند بمانند تعدادش از آدم‌هایی که فقط دوست دارند وارد شوند کمتر است. ارشای عزیز یکی از آن انسان‌هایی بود که حرفه‌ای رفتارکردن و اصولی و تکنیکال برخورد کردن در کار جزو اولویت‌هایش بود.
نورایی در پاسخ به این سوال که زنده‌یاد اقدسی چقدر در آموزش سخاوتمند بود هم می‌گوید: هیچ ابایی برای آموزش نداشت. خودم به شخصه شاهد هستم که چقدر به من آموخت و من از او خیلی چیزها یاد گرفتم. مثلا چیزی که من از ارشا یاد گرفتم استفاده از راپل بود که البته می‌توانست این کار را نکند. اما از ابتدا آن را به من یاد داد و همچنین این اعتماد به نفس را به من داد که بتوانم تجربه کنم. در مجموعه «عملیات 125» هم از ارتفاع پریدن روی تشک را ارشای عزیز به من یاد داد. ارشا سر صحنه بمب انرژی و انگیزه بود. یک آدم موفق و دوست فوق‌العاده‌ای بود که ‌ای کاش به این زودی از دستش نمی‌دادیم.