مضحکه مجری و دیگر هیچ

مضحکه مجری و دیگر هیچ

در رسانه‌ملی یک منتقد با استعداد تباه شده و یک کارگردان بی‌استعداد دچار توهم نسبت به موقعیت خود، حرف حق منتقد دیگر را بسوزانند که موضعش افشای کار شناختی از حقیقت سینمایی دشمن خو و دفاع از منافع ملت است و وقت مخاطبان منتظر شنیدن دو کلمه حرف حساب را بگیرد تا صرفا برنامه‌ای بسازند نهان روش و شعبده‌ای از سحر؟! این برنامه درباره یک رخداد قبیح جشنواره‌ای جهانی، همه چیز را زیر لبی و مغشوش، در هم آمیخته تا به‌جای روشنگری و جست‌وجوی بی‌شائبه حقیقت، سر مردم کلاه بگذارد؟ آدم‌هایی در آن پز انتلکتوئل‌های جهان سومی بگیرند و وظیفه خود بدانند که عمق یک‌ رسوایی سینمایی مبتذل را که کارش بازی در بازی وانموده‌های غربی علیه ملت و مذهب ماست ماله‌کشی کنند و بدتر خط بدهند و بازبدتر تلاش کنند توپ را از زمین غرب و کثافتکاری‌اش درآورند و در زمین جمهوری اسلامی بیندازند! با یک‌ وانموده کاذب دولت آقای رئیسی را در فشار قرار دهند به سود پذیرش آثار ضد ارزش‌های انقلابی و پر از سیاه‌نمایی مخالفان غربگرای حکومت. چطور؟

با این ترفند افخمی که عنکبوت مقدس و این حرف‌ها نخ‌نماست، ولش! اما ببینیم جشنواره‌فجر امسال که محصول وزارت ارشاد این دولت است چه می‌کند؟! بعد روشن کند ‌منظورش ترویج اباحه‌گری با مجوز تداوم جنگ‌ سینمایی سینماگران‌ غربگراست، یعنی سیاست ضد وصیت امام (همان کاری که کن می‌کند )تا مقبول طبع غربگراهای ما باشد.
وضع دشوار سیاست دینی در خصوص سینمای ما از آنجا پیش می‌آید که نه تنها در سال۵۷ همه نیروهای سینما تربیت یافتگان یک ساختار پیرامونی آویزان به قدرت سلطه‌گر و کافر بودند، بلکه امروز ۴۳سال پس از آن زمان کماکان به یمن سیاست نولیبرالی کابینه‌ها و عدم پایبندی به تحول ساختاری سینما و تربیت نیروهای متخصص هماهنگ با افق جمهوری اسلامی، نیروهای مستعد، مدرن‌های گاو شیرده نظام پیرامونی و آویزان به دشمن و در خدمت نگرش غرب‌اند. اگر در قوم موسی(ع) علیه هنرمندانش سرسپرده سامری باشند، چاره چیست به بهانه داشتن استعداد، باید تسلیم نگاه فاسدشان شد و هنرشان را پر و بال داد، چون دارای قدرت ساختاری مقلد و نظام زیبایی‌شناسی جادویی و اعجاب‌انگیز و فرعون خوست؟ آیا ساختار موزون و خلاق یک فیلم پورنو یا فاشیستی یا سرسپرده فرعونیت شیطانی به ما اجازه می‌دهد در مقام یک نظام دینی اجازه تزریق سمش را به جان و ذهن مردم بدهیم؟ راه‌حل ساده است. بروند نزد اربابان‌شان فیلم بسازند و درجشنواره‌هایشان نمایش دهند اما توقع نشر ظلمات از سوی جمهوری اسلامی ایده‌آلیستی و مضحک است.  به هر حال، این بار بازی افخمی سراپا لو رفته‌است.
اول این‌که جشنواره‌ای با امضای رسمی حکومت حق ندارد به آثار ضد اسلام و انقلاب اسلامی مجوز شرکت دهد. خود را گول نزنیم، اصلا منظور نفی آثار انتقادی از فساد و مظالم موجود در جامعه و حکومت نیست، بلکه آثاری است که به زبان کینه‌توزانه از اسلام و انقلاب اسلامی حرف می‌زنند.
دوم این‌که تیله‌ای که افخمی رها می‌کند، نیرنگ‌بازانه است و آن امر ناممکن زایش سینمایی آبرومند از نظر استتیک، تفکر و تکنیک است در فرصت دوساله.
آقای افخمی می‌داند درهرحال فیلم‌هایی که امروز ساخته می‌شوند، محصول ریشه‌های طولانی‌مدت و پس‌زمینه اوضاع جامعه است. نفوذ دیدگاه‌های بیگانه در فیلمسازان بیگانه با آرمان‌های ملی و مستقل و دینی یک‌شبه برطرف نمی‌شود تا فیلمسازانی انقلابی و جوان پدید آیند و آثاری ماندگار بیافرینند. وادادگی هم ربطی به سرزندگی کابینه‌ای متکی بر اصول و حقیقت یک انقلاب و تلاشش برای رهایی از فساد و فحشای غرب و هزار مرض ندارد! و نگاه فیلمسازان ساحر و تفکر‌ ‌نوکرمآبانه ‌و تسلیم‌طلبانه‌شان هم نسبتی با آرمان سینمای مستقل ملتی در پی زایش و خلاقیت نو و آزاده ندارد. وزارت ارشاد با پرکردن جشنواره از آثار سیاه نیست که اثبات می‌کند محصول دوساله دولت جدید، پیروزمند است.
 بالاتر از هیاهوی بسیار برای هیچ
افخمی خوب می‌داند کار تحول و شکوفایی سینمای درخور ارزش‌های انقلاب اسلامی با دو سال رئیس‌جمهور شدن فردی انقلابی ممکن نیست محقق شود و دارد فریبکاری و زمینه‌چینی می‌کند که فردای جشنواره‌ با اغراض ایدئولوژیک سر رئیس‌جمهور آوار شود یا بترساندش و به آثار ویرانگر مجوز شرکت دهد. البته مشکل در ساختار دولتی جشنواره‌های مریض و با مدیریت قجری ماست اما وادادگی حرف دیگری است و حرف عوام‌فریبانه و پوچ چیز دیگر !
کاش فقط این بود که دهان باز می‌کردند تا هیچ نگویند. نه! دهان باز کردند تا مضحکه‌ای تلخ به‌پا و صدای سعید مستغاثی را در هیاهو برای هیچ گم کنند.
 بدتر از این تلقی «هیاهو برای هیچ» در مورد یک فیلم ضدایرانی است که اصلا هیاهو برای هیچ نیست بلکه خط‌دهی لیبرال‌مآبانه با هدف خاموش‌کردن خشم مردم و جوانان اهل سینما با اجرای بهروز افخمی و بازی و اداهای امیر قادری است با دستان خالی از دانش و حقیقت برای مدیریت اعتراض به ظلم وحشیانه به ساحت معصومیت مظلوم. شرکت بی‌نتیجه سعید مستغاثی هم مانع بازی مدرن‌ها نیست تا به نقطه وحدت دروغین بی‌ربطی تظاهر کنند، که اتفاقا نقطه افتراق بود. روش افخمی و قادری، سرهم‌بندی، حرف تو حرف آوردن، سطحی‌نگری مفرط، کار باری‌به‌هرجهت و شتاب‌زده بود که گویی تنها هدفش آن بود که حرف اصلی شنیده نشود؛ حرف سعید مستغاثی که مستند به تاریخ سینما بود و حرفش را نمی‌خواستند بشنوند. واقعا شیطان آدم را اغوا می‌کند بگوید وقتی منتفع از شهروندی کانادایی از این بیشتر نمی‌توان توقع افشای فسادشان را داشت. بالاخره سوگندی خورده‌ای و پای پاسپورت شنگن در میان است اما متن بد بنا شده و بلبشوی برنامه چه بود و حاشیه‌های مهم‌تر از متن کدام بود؟

نشانی‌های غلط
حواشی برنامه که در آن افخمی و قادری پیام‌هایشان در قالب نشانی‌های غلط  را ارسال کردند:
1- این توطئه‌ها مهم نیست کاری نکنید
2-  صدور بیانیه گناه کبیره است، کار ما سکوت است و اجازه به اثربخشی توطئه
3- انحراف موضوع با طرح یک پیشنهاد غلط و فراهم کردن زمینه. از پیش‌تولید سوژه تبلیغ علیه دولت آقای رئیسی و در فشار گذاشتنش برای اتخاذ سیاستی لیبرال برای جشنواره فیلم فجر آینده
افخمی در این میان یک ایده غلط را جا انداخت. جشنواره فجر آینده آثارش محصول دولت آقای رئیسی است و این یک بازی بس سطحی است
5- همچنین نهان کردن بی‌شرمی حقیقت رفتار سلبریتی‌ها و عروسکان خیمه‌شب بازی و کارگردانانی مثل فرهادی و روستایی دنباله‌های پناهی و رسول اف، با سخنان ضد ایرانی و مظلوم نشان دادن آنها؛ در حالی که آنان یکی از نمادهای پرورش پر مدعا و ننر در جشنواره تو سری خور فیلم فجر هستند. خود وجود روستایی، اثبات فقدان کامل یک شخصیت مستحکم و بنیان استوار سینمایی و بهره‌مندی دشمنان انقلاب از بیت‌المال و رانت‌های بزدلان است و جوایز ناحق به فیلم ابد و یک روز. فرضا جایزه یک جشنواره خصوصی لیبرال به فرهادی و روستایی، قابل فهم است اما یک جشنواره دولتی برای چه باید ضد پروتکلش به اثری مریض و ضدملی جایزه بدهد؟
 6- هدف پنهان برنامه‌ گویی تبلیغ آثار گوشه‌دار و گاه خصمانه و فشار برای پذیرش‌شان در جشنواره امسال بوده.
7- پراکندن ایده غلط و احمقانه این‌که ما جشنواره‌ای مثل آنها غیر ایدئولوژیک و با ایدئولوژی‌های گوناگون بر پا کنیم و اجازه دهیم آثارشان در آن شرکت کنند. این ایده از هر سو غلط است؛ اولا جشنواره‌هایشان کاملا ایدئولوژیک است. ثانیا مگر آنان فیلم مدافع جمهوری اسلامی را می‌پذیرند که از گرد هم آمدن آثار فمینیستی و... در جشنواره فجر حرف می‌زنیم!

احمد میراحسان - مستندساز و پژوهشگر