«جامجم» بررسی میکند
جای خالی« فناوری» در محوطههای« باستانی»
در ابتدای هفته شاهد انتشار خبری در رسانهها با عنوان «کشف یک ساختمان اداری ۵۶۰۰ساله در رباطکریم» بودیم. برای کسب اطلاعات بیشتر سراغ باستانشناس متخصص دوره پیش از تاریخ دکتر روحا... یوسفی، عضو هیات علمی دانشگاه آزاد ورامین رفتیم تا جزئیات بیشتری از این محوطه باستانی و چگونگی اکتشاف آن بهدستبیاوریم. طی گفتوگو با دکتر یوسفی که حدود هشت سال در منطقه رباطکریم به کاوش پرداخته، متوجه شدیم این خبر احتمالا بهصورت سهوی از سوی اداره میراث فرهنگی منطقه رباطکریم تأیید و در رسانهها منتشر شده است و شناسایی این محوطه اداری در منطقه میمنتآباد رباط کریم به دو سال پیش بازمیگردد. با وجود این، جذابیت جزئیات شناسایی این محوطه تاریخی ما را بر آن داشت تا با این باستانشناس دوره پیش از تاریخ گفتوگوی مفصلی درخصوص اهمیت شناسایی محوطههای باستانی و راهکارهای شناسایی کاربردها و سن آنها داشته باشیم.
به سمت محوطه کاوش
شناسایی محدودههای مشخص برای کاوش در مناطق مختلف با وسعت چند کیلومتری یکیدیگر از نکات مهمی است که در باستانشناسی از اهمیت ویژهای برخوردار است. دکتر یوسفی در این رابطه توضیح میدهد: «گروههای باستانشناسی به کمک عکسهای ماهوارهای همچنین پیمایشهای زمینی، منطقه را بررسی و با استفاده از شواهدی مثل وجود سفال یا برجستگیهای سطحی حوزه کاوش را تعیین میکنند.»
وی درخصوص روشهای تعیین سن اشیای باستانی به جامجم میگوید: «تاریخگذاری به دو روش انجام میشود. در روش تاریخگذاری نسبی قدمت اثر با مقایسه آن با نمونههای مشابه که سن آنها را از پیش میدانیم انجام میشود. برای مثال در اولین بررسی که در محوطه پرندک داشتم با سفالهای استاندارد مربوط به نیمهدوم هزاره چهارم مواجه شدم. چون ما این سفال را از قبل بهواسطه محوطههایی که لایههای آن تاریخگذاری شده بود میشناختیم توانستیم نتیجه بگیریم که محوطه تپه پرندک به دوره آغاز عیلامی مربوط میشود.»
دکتر یوسفی تأکید میکند: «اما تاریخگذاری مطلق به کمک مواردی که پایه کربن دارند انجام میشود. موادی مثل دانههای گیاهی، زغال و استخوان. تاریخگذاری مطلق برای موادی مثل سفال و فلز بهدلیل نبود پایه کربن ممکن نیست.»
گلنوشته 5600 ساله ایرانی قطعهای با قدمت بینظیر در خاورمیانه
سؤال دیگری که در مواجهه با محوطههای باستانی برایمان بهوجودمیآید این است که باستانشناسان چطور کاربرد بنا یا یک محوطه را شناسایی میکنند؟ از دکتر یوسفی درخصوص چگونگی شناسایی کاربرد اداری محوطه باستانی میمنتآباد پرسیدیم. وی در پاسخ میگوید: «بناهای اداری استانداردهایی دارند، یعنی باید تعدادی اثر در داخل فضا پیدا شود که اثباتکننده ماهیت اداری آن باشد. مورد اول وجود گلنوشته دربنا بود. طی کاوشهایی که در این منطقه داشتیم یک قطعه گلنوشته آغازین بهدستآوردیم که با توجه به تاریخگذاری مطلق لایه متناسب با این اثر تقریبا میتوان گفت که 3560 تا 3600 سال قبل از میلاد سن دارد؛ تاکنون در هیچ محوطهای در خاورمیانه یک گلنوشته با چنین قدمتی به دست نیامده است.»
وی میافزاید: «دومین موردی که اثباتکننده کارکرد اداری این بنا است یافتن اثر مهر است. اثر مهر جدا از اثر زیباییشناختی اهمیت اداری دارد. معمولا وقتی ظروف یا فضاهایی را با گل مهر میکردند نشاندهنده انتقال اطلاعات از افراد بالادست یا نخبگان یک اجتماع به افراد پاییندست است. باید توجه داشت که مهرکردن معمولا مربوط به فضاهای انبار است.»
به گفته دکتر یوسفی، در کنار این دو مورد یافتن تعداد بسیاری «سفال لبه واریخته» که بهطور خاص برای پرداخت جیره به کارگران مورد استفاده قرار میگرفته است، کاوشگران را در رابطه با کارکرد اداری این بنا به اطمینان رسانده است. وجه تمایز این بنا که در منطقه تهران است نسبت به بناهای اداری مشابهی که در سایر نقاط ایران بهدستآمده تاریخ بهمراتب قدیمیتر آن است.
شناسایی ارتباط بین فلات مرکزی ایران و بینالنهرین
نکته جالب این که محوطه میمنتآباد با این شاخصههای مدیریتی و پیچیدگیهای اقتصادی یک تکبنا بوده و هیچ آثاری از استقرار روستایی یا خانههای افراد در ارتباط با این سازه در این منطقه شناسایی نشده است. دکتر یوسفی در این رابطه خاطرنشان میکند: «احتمال میدهیم در آن تاریخ مناطق شهری بزرگی در جنوبغرب ایران و جنوب بینالنهرین وجود داشته که به منابع خام مثل مس احتیاج داشتهاند. این افراد با حضور در مناطق کمترتوسعهیافته مثل فلات ایران این گونه بناها را ساختهاند و با استخراج مس آن را به مناطقی که تقاضا برای این فلز بوده میفرستادند. از دلایلی که این موضوع را اثبات میکند یافتن مقادیر زیادی از اشیای قیری در کاوشها است. آزمایشی که انجام دادیم نشان داد این اشیای قیری فاقد سولفور هستند و قیر فاقد سولفور فقط در بینالنهرین وجود دارد. یعنی خود این شیء نشاندهنده ارتباط مستقیم بین شمال فلاتمرکزی ایران و نواحی مرکزی و جنوبی بینالنهرین است.» باستانشناس این محوطه تاریخی درخصوص تخمین سطح دانش افراد مشغول به کار در این محوطه اداری به جامجم میگوید: «چون این یافتهها نشاندهنده اولین تلاشهای انسان برای ثبت و ضبط کالاها و حسابرسی انبار و دام روی لوح گلی است، پس طبیعتا از پیچیدگی بالایی برخوردار نیستند، ولی نکته جالب این است که همین گلنوشتههای اقتصادی که طی این تاریخ بهدستآمده در یک بازه حدود 300ساله در 3550 تا 3300 قبل از میلاد از نشانههای نهایتا خطی یا دایرهای که روی گل کشیده میشد تبدیل میشوند به 1600 واژه متفاوت و متنوع که قابلیت خوانش و ارزش آوایی دارند.»
نبود آزمایشگاههای مناسب برای مطالعات بعد از کاوش در ایران
دکتر یوسفی با اشاره به این موضوع که ابزار باستانشناسی هنگام کاوش در تمام دنیا یکسان است، توضیح میدهد: «بخشی از کار کاوش که فناوری به آن ورود جدی میکند، مطالعات بعد از کاوش است. ما به آزمایشگاههای باکیفیت برای مطالعات بعد از کاوش احتیاج داریم که این ضعف در ایران بهشدت وجود دارد.
برای مثال ما دستگاههای تعیین سن مطلق که کارآمد و بهروز باشند نداریم. اکثر باستانشناسان ایرانی به دنبال کمکهزینههای مالی از دانشگاهها و موسسات پژوهشی معتبر اروپایی یا آسیایی هستند تا بتوانند لایههای خود را تاریخگذاری کنند. اگرچه در دانشگاه تربیتمدرس و سازمان انرژیاتمی چنین ابزاری وجود دارد ولی متخصصی که بتواند چنین خدماتی را به باستانشناسان ارائه دهد در این موسسات وجود ندارد.»
سمیرا کیانپور - گروه دانش و سلامت