انقلاب مهارت‌آموزی در گرو ایفای مسئولیت‌اجتماعی

رئیس سازمان فنی‌وحرفه‌‌ای کشور در گفت‌و‌گو با «جام‌جم» مطرح کرد

انقلاب مهارت‌آموزی در گرو ایفای مسئولیت‌اجتماعی

با این‌که موج بیکاری تحصیلکرده‌ها تب مدرک‌گرایی در کشورمان را تا حدی سرد کرده اما همچنان داغ است، آن‌هم مدارکی که فقط یک‌سری محفوظات را در ذهن انباشته می‌کنند که عمر ماندگاری‌شان در حافظه به یک‌سال هم نمی‌رسد. این‌چنین است که مهارت‌آموزی در انزوا قرار گرفته و راه موفقیت در ذهن قاطبه مردم هنوز از دانشگاه و رشته‌های نظری می‌گذرد. ما از این حیث درست برعکس کشورهای پیشرفته جهان هستیم، جایی که داشتن مهارت حرف اول را می‌زند و فناوری است که در کنار انسان‌های ماهر به خلق ثروت می‌انجامد. ما درباره این موضوعات با غلامحسین حسینی‌نیا، رئیس سازمان آموزش فنی‌وحرفه‌ای کشور گفت‌وگو کردیم، مسئولی که از این جو مدرک‌زده گرچه انتقاد داشت ولی می‌کوشید تا نشان دهد هم این فضا تا حدی شکسته و هم با کارهایی که در دست اقدام است بیش از پیش خواهد شکست. او از برنامه‌ها در حوزه دانش‌بنیان‌ها و از طرح‌هایی همچون آموزش در محیط واقعی کار گفت، گرچه نمی‌توانست از کمبود بودجه‌های جاری و ضریب نفوذ اندک آموزش‌های مهارتی به نقاط محروم حرف نزند. خلاصه این‌که حسن‌ختام گفت‌وگوی یک‌ساعته ما با وی این شد که هیچ راهی جز ایفای مسئولیت اجتماعی صدها سازمان و وزارتخانه و شرکت در کشورمان نیست اگر می‌خواهیم شاهد انقلاب مهارتی باشیم.

امسال به‌عنوان سال «دانش‌بنیان‌ها» فرصتی ویژه برای ایفای نقش سازمان فنی‌وحرفه‌ای کشور است. برای دانش‌بنیان‌کردن آموزش‌های مهارتی چه اقداماتی انجام داده‌اید؟
کشورهای دنیا به دو گروه تکنولوژی‌محور و منبع‌محور تقسیم می‌شوند که 75درصد ثروت جهان را 10کشور اول تکنولوژی‌محور تولید می‌کنند. این شکاف نشان می‌دهد که ما راهی جز این‌که جزو کشورهای فناور قرار بگیریم نداریم. همه اسباب بزرگی به‌ویژه نیروی انسانی جوان و تحصیلکرده هم که در کشورمان موجود است.البته تکنولوژی با روندی بسیار پرشتاب در حال پیشرفت است و مشاغل فعلی (آینده مشاغل) و مشاغل آینده (مشاغل مبتنی بر تکنولوژی‌های برافکن) را تحت‌تاثیر قرار می‌دهد و ما باید کاری کنیم تا همزمان مهارت‌های دانش‌بنیان را پوشش دهیم. در نگاه اول، دانش‌بنیان‌ها بسیاری از مشاغل فعلی را از بین می‌برند و حتی جایگزین مشاغل جدید می‌شوند اما مجمع جهانی اقتصاد برآوردی دارد مبنی‌براین‌که تا سال 2025 میلادی 71میلیون شغل ازبین‌می‌رود ولی درعین‌حال 78میلیون شغل جدید نیز به مدد تکنولوژی ایجاد می‌شود. 
 پس قصد دارید در لبه دانش‌بنیان‌ها حرکت کنید اما برای رسیدن به این هدف، آموزش‌های مهارتی در کشورمان باید تغییرات اساسی کند؟
دانش‌بنیان‌ها که در حلقه اول حضور دارند، می‌توانند مشاغل محدودی ایجاد کنند و چه‌بسا مشاغلی را ازبین‌ببرند. پس ما گفتیم نیاز به حلقه دومی داریم که در آن افراد ماهر دانش‌بنیان حضور داشته باشند و برای مشاغلی که دانش‌بنیان‌ها به وجود می‌آورند پوشش مهارتی ایجاد کنند. به این ترتیب می‌توانیم به بسیاری از دانش‌آموختگان دانشگاهی فاقد مهارت که روی زمین مانده‌اند معنا دهیم. 
 درواقع شما چرخه را برعکس می‌کنید یعنی جامعه تحصیلکرده را تبدیل به نیروهای ماهر می‌کنید.
ما می‌گوییم همه نباید وارد دانشگاه شوند و اگر هم وارد شدند همه قرار نیست تحصیلات تکمیلی را طی کنند. در دنیا تحصیلات تکمیلی برای عده‌ای که می‌خواهند در مرزهای دانش مشغول فعالیت شوند، تعریف شده است اما در کشور ما این جریان برعکس است چون فکر می‌کنیم هرقدر تحصیلات‌مان بالاتر برود فرصت‌های شغلی هم بیشتر می‌شود. بنابراین ما می‌گوییم به‌جای تحصیلات تکمیلی که باید فقط 10درصد دانشجویان وارد آن شوند می‌بایست دوره مهارت تکمیلی را تعریف کنیم تا افراد از دانشی که کسب کرده‌اند در راه کسب مهارت استفاده کنند. 
امکان عملی‌شدن این ایده‌ها در کشورمان را تا چه اندازه می‌دانید؟ آیا سازمان متبوع شما می‌تواند فراتر از منظومه نظری‌اش‌ این موضوعات را عملیاتی کند؟
این نکاتی که مطرح کردم رویا نیست و در کشور ما نیز ظرفیت همگام‌شدن با تحولات جهانی وجود دارد؛ کما‌این‌که برخی از این تحولات تکنولوژیک در کشور ما نیز رخ داده است مثل حوزه هوشمندسازی که اکنون تبدیل به هوشمندسازی همه‌چیز ازجمله لباس‌های ما شده است. الان یخچال‌هایی در تهران هست که می‌تواند به سوپرمارکت محل وصل شود و موجودی یخچال را به صاحب مغازه اعلام کند تا کسری‌ها را برای شما بفرستد. ما در این حوزه‌ها البته بسیار عقبیم و اگر چنین آینده‌نگاری‌هایی را انجام ندهیم دیگران ما را به آینده خواهند برد و ما مجبور می‌شویم در زمین آنها بازی کنیم. پس ماموریت ما در سازمان این است که نهضت مهارت‌آموزی را همزمان با نیازهای کشور و شعار سال پیش ببریم. 
در حوزه مشاغل نوین و نوظهور تاکنون چه گام‌هایی را برداشته‌اید؟
ما برای این مشاغل پیوست مهارتی تعریف کرده‌ایم که هدفش بیان ضرورت‌ها و فرهنگ‌سازی است. نوشتن استانداردهای آموزشی مهارت‌بنیان، تدوین محتواهای آموزش مهارتی، اجرای برنامه‌های آموزشی و سنجش صلاحیت‌های حرفه‌ای نیز انجام شده است. در سراسر کشور 640 مرکز دولتی فنی‌وحرفه‌ای وجود دارد و برنامه ما این است که در هر مرکز استان یکی از این مراکز و دانشگاه و پارک علم‌وفناوری مادر را به مجتمع فناوری و نوآوری‌های دانش‌بنیان تبدیل کنیم. از سوی دیگر با استفاده از تجارب جهانی و اقداماتی که کشورهای پیشرفته در این حوزه انجام داده‌اند 1237 استاندارد آموزش مهارت بنیادین را تعریف و بومی‌سازی کرده‌ایم. بحث دیگرمان تشویق شرکت‌های دانش‌بنیان و استارت‌آپ‌هاست تا در کنار فعالیت‌های خودشان موضوع پیوست مهارتی و مهارت‌آموزی در محیط واقعی کار را نیز جزو برنامه‌هایشان قرار دهند. 
 تا پیش از این شما چه جمعیتی را تحت آموزش داشتید و برای چند نفر شغل ایجاد می‌کردید و حالا با این فعالیت‌ها چه جمعیتی زیر چتر آموزش‌های مهارتی می‌روند و چقدر شغل ایجاد می‌شود؟
640 مرکز دولتی ما 5400 کارگاه دارند که ظرفیت آموزش آنها  550هزار نفر در سال را است. آموزشگاه‌های آزاد ما نیز 12هزار تا هستند ظرفیت آموزش سالانه‌شان 600هزار نفر است که نسبت به جمعیت 85میلیون نفری کشور زیاد نیست. به علت حاکم‌بودن جو مدرک‌گرایی در کشور به‌عنوان یک نیاز کاذب اجتماعی بخشی از این مراکز تا همین اواخر برای پرکردن ظرفیت‌هایشان مشکل داشتند ولی در یکی دو سال اخیر با انجام کارهای فرهنگی، رغبت بیشتری در جامعه نسبت به مهارت‌آموزی ایجاد شده به‌ویژه این‌که حدود 60درصد خروجی‌های فنی‌وحرفه‌ای صاحب شغل می‌شوند. البته برای آینده گفته‌ایم که چتر آموزش‌های مهارتی از منظر توزیع جغرافیایی و رشته‌ای باید کامل شود چون از نظر توزیع جغرافیایی متاسفانه بیشتر آموزشگاه‌های آزاد در شهرهای بزرگ قرار دارند. از نظر رشته‌ای هم اکثر قریب‌به‌اتفاق 6000 آموزشگاه در رشته مراقبت‌های زیبایی و آرایش‌های زنانه فعالیت دارند و 3000 آموزشگاه در رشته‌های محدودی ازجمله آشپزی، شیرینی‌پزی، دوزندگی و کامپیوتر. درواقع از 12هزار آموزشگاه آزاد که 6500 آموزش مهارتی برایشان تعریف شده 300 رشته هم پوشش داده نمی‌شود. 
 در مورد آموزشگاه‌های آزاد البته چالش انحصار در صدور مجوزها هم وجود دارد. 
بله. زمانی که من وارد سازمان شدم با حجم زیادی از تقاضاهای انباشته رو به رو بودیم که باعث شده بود مجوز یک آرایشگاه زنانه در تهران به یک میلیارد و 700 میلیون تومان برسد. اکنون با نرم‌افزاری که تعریف کرده‌ایم این مجوزها سه‌روزه صادر می‌شود و تا این لحظه حدود 8000 مجوز جدید صادر شده و جو قبلی شکسته است. 
 اما به نظر می‌رسد برای افزایش ظرفیت مهارت‌آموزی و تحقق شعار «هر ایرانی یک مهارت» ظرفیت‌های موجود کافی نیست.
بله و به همین دلیل است که روش دیگری را دنبال می‌کنیم. در جهان پیشرفته و به خصوص در آلمان شیوه آموزش در محیط واقعی کار اجرا می‌شود که چیزی شبیه سیستم استاد- شاگردی خودمان و روشی بسیار موثر برای یادگیری است . در این روش که ما آن را نوین کرده‌ایم کارآموز سازمان فنی و حرفه‌ای به واحدهای صنفی و صنعتی معرفی می‌شود یا این واحدها کارآموز به سازمان معرفی می‌کنند و در تفاهمی که با تامین اجتماعی انجام شده این افراد کارگر محسوب نمی‌شوند (تا مشمول بیمه و مالیات و جریمه نشوند) و واحد صنفی مورد نظر نیز بیمه مسئولیت مدنی و حوادث می‌شود. در کشور ما سه میلیون واحد صنفی وجود دارد که یک میلیون و 400هزار مورد از آنها قابلیت اجرای این طرح را دارند که اگر هر کدام حداقل یک نفر و برخی از آنها حداکثر 15 نفر را به کار بگیرند تحول مهمی در حوزه مهارت‌آموزی و ایجاد اشتغال به وجود می‌آید.
 گستره جغرافیایی این برنامه کجاست؟ آن طور که به نظر می‌رسد این برنامه فقط در شهرهای بزرگ قابلیت اجرا دارد و مناطق محروم باز هم جا می‌مانند.
متاسفانه این مناطق جامانده هستند و ما شرمنده روستاییان و عشایر هستیم. حدود 23 درصد جمعیت کشور ما روستانشین هستند اما کمتر از 7درصد آموزش‌های فنی و حرفه‌ای به این جمعیت اختصاص می‌یابد. شاید یکی از دلایل مهم این بوده که بخش دولتی نتوانسته خوب در این مناطق نفوذ کند و بخش خصوصی هم رغبتی برای ورود نداشته که امیدواریم با مشارکت شرکای اجتماعی‌مان این نقیصه برطرف شود.
 وقتی ما از جریان ملی مهارت‌آموزی صحبت می‌کنیم فقط منظورمان مردم تهران و شهرهای بزرگ نیستند. درد مردم مناطق محروم ما نداشتن مهارت است درحالی که وظیفه سازمان فنی و حرفه‌ای ورود به حوزه مهارت‌آموزی در نقاط محروم مرزی، سکونتگاه‌های غیررسمی و آسیب‌دیدگان اجتماعی است. سازمان متبوع شما سال‌هاست که در این حوزه خوب عمل نکرده.
درست است، البته به کمک سازمان امور اجتماعی در وزارت کشور کارهایی را شروع کرده‌ایم. ما 19 جامعه هدف داریم که هیچ‌کدام قابل حذف شدن نیستند اما توان سازمان فنی و حرفه‌ای به حدی نیست که بتواند همه را پوشش دهد. در سال‌های پس از انقلاب حوزه آموزش‌های مهارتی از نظر زیرساخت‌ها پیشرفت خوبی کرده به طوری که اکنون دو میلیون و 500 هزار مترمربع فضای سرپوشیده و 12 میلیون مترمربع فضای روباز در دسترس است اما به لحاظ تجهیزات،‌مواد مصرفی و حق‌الزحمه مربیان کمبود بودجه داریم. دولت در یک سال گذشته 2000 میلیارد تومان برای تجهیز و تکمیل مراکزی که بیش از 70 درصد پیشرفت فیزیکی دارند بودجه مصوب کرده اما اینها کافی نیست . ما اکنون با کمبود 75 هزار مربی مواجهیم که برنامه‌ای هم برای استخدام نداریم . بنابراین طرحی به نام استاد مدعو را دنبال می‌کنیم که آن هم نیازمند ارتقای بودجه‌های جاری برای پرداخت حق‌الزحمه‌هاست. 
 با چه میزان بودجه مشکلات‌تان رفع می‌شود؟
اگر سازمان فنی و حرفه‌ای ما بخواهد متعادل باشد باید بودجه سالانه حداقل 5000 میلیارد تومان باشد که الان 1600 میلیارد تومان است. اگر آن چیزی که در ذهن من است و می‌خواهیم کشور را از منبع‌محور به تکنولوژی‌محور ببریم نیاز به 10 هزار میلیارد تومان معادل300 میلیون دلار است. 
 قصد ندارید از ظرفیت مسئولیت اجتماعی در کشور استفاده کنید؟
ما این کار را با شرکت‌های شستا شروع کردیم اما تا امروز موفق به دریافت ریالی از آنها نشدیم. ولی با آنها تفاهم‌نامه‌ای منعقد کردیم تا نیازهای آموزشی‌شان را پوشش دهیم و برای کارکنان‌شان شناسنامه مهارتی صادر کنیم. با وزارت نفت نیز دو قرارداد بستیم که هدفش آموزش 6500 نفر در شش استان نفت‌خیز کشور است.
 اما اسم اینها مسئولیت اجتماعی نیست بلکه شما دارید خدمات‌فروشی می‌کنید.
بله، اما اشکالی ندارد چون هزینه‌ها را طرف مقابل تامین می‌کند. یکی از بحث‌های ما هم همین است که مسئولیت اجتماعی در سازمان‌ها و وزارتخانه‌ها و شرکت‌ها اصلا تعریف نشده و در سیستم اینها خرج‌های قبلی برایش تراشیده‌اند و مهارت‌آموزی جزو اولویت‌ها نیست. اما اگر فقط 10 درصد مسئولیت اجتماعی به حوزه فنی و حرفه‌ای معطوف شود انقلاب مهارت‌آموزی در کشور محقق می‌شود. 
مسابقات جهانی مهارت فرصتی که نادیده گرفته می‌شود
شک نداریم عده زیادی از مردم ما نام مسابقات جهانی مهارت را نشنیده‌اند، درست برعکس جام جهانی فوتبال یا رقابت‌های جهانی و آسیایی در رشته‌های کشتی و والیبال که خیلی‌ها پیگیر و طرفدار پر و پا قرص آنها هستند. این کمتر شناخته‌شده‌‌بودن، آیینه تمام‌نمای جایگاه آموزش‌های مهارتی در کشورمان است که به طرزی ناخوشایند خود را در مهم‌ترین رویداد مهارتی جهان نیز نشان می‌دهد. در کشور ما مسابقات مهارتی به هیچ وجه اهمیت سایر مسابقات و المپیادهای آموزشی را هم ندارد به طوری که این مسابقات حتی برای بنگاه‌های اقتصادی نیز چندان جذاب نیست. این درحالی است که سازمان آموزش فنی و حرفه‌ای کشور از سال 2000 در سازمان جهانی مهارت عضو است و انتظار می‌رود بعد از گذشت 20 سال از این عضویت، حصار انزوا تاکنون شکسته باشد.در سال 2017 که مسابقات جهانی مهارت در کازان روسیه برگزار شد کشورمان به جایگاه پانزدهم جهان رسید در حالی که کشورهای چین، کره جنوبی و سوئیس در صدر قرار گرفتند. پیداست این کشورها که در زمره پیشرفته‌ترین کشورهای جهان هستند چه سرمایه‌گذاری کلانی در بخش مهارت‌آموزی انجام داده‌‌اند که در عرصه جهانی اینچنین محصول برداشت می‌کنند. یکی از موانع مهم بر سر توفیق تیم ملی ایران در رقابت‌های جهانی مهارت تعداد محدود رشته‌هایی است که در آن ملی‌پوش دارد به طوری که در کازان تنها در 10رشته حضور داشت که علت آن مشکلات تدارکاتی تیم‌ها و اردوهای آمادگی است. این در حالی است که صاحبنظران می‌گویند نبود نظام مشترک همکاری بین دستگاهی که با بخش خصوصی مشارکت داشته باشد نیز یکی از موانع مهم است که مانع شکل‌گیری سنت نیرومند حمایت از تربیت نیروی نخبه مهارتی در کشور شده است؛‌ چالشی که انتظار می‌رود در سال تولید، دانش‌بنیان و اشتغال‌آفرین یک بار برای همیشه حل و فصل شود. 

مریم خباز - گروه جامعه