پدر اندیشمند

پدر اندیشمند

سید میرمحمد محیط‌‌طباطبایی به نسلی تعلق داشت که از میان آنان انسان‌های تاثیرگذار و فرهیخته‌ بسیاری برخاستند و در ابعاد گوناگون بر جامعه ایرانی اثرگذار شدند. انقلاب مشروطه، مهم‌ترین اتفاق آن دوران بود و می‌توان محیط را فرزند دوره مشروطه دانست. این دوره 20ساله در تکوین شخصیت استاد بسیار موثربود.

به گفته محمد محیط‌طباطبایی پس از پیروزی مشروطه تا دوران پهلوی اول، مردم در مواجهه با مسائل گوناگون خواهان قانون بودند و همین نگره عمومی در رشد شخصیتی جوانان آن دوران تاثیر روشنی داشت.
از دیگر عوامل موثر در تربیت و شکل‌گیری محیط، مادرشان فاطمه‌خانم دختر سیدیوسف بود. پدرشان با آوردن علما و حکیمان به خانه خود در زواره به آموزش فاطمه پرداخت و وی را از علوم زمانه بهره‌مند ساخت. از جمله افراد مشهور که به زواره می‌آمد و برای فاطمه تدریس می‌کرد؛ جهانگیرخان قشقایی، مدرس مشهور فلسفه بود.
فاطمه برخلاف رسم زمانه از پدرش خواست تا با سید ابراهیم طباطبایی از فضلای زمان، ازدواج نماید که از این وصلت مبارک، میرسیدمحمد به دنیا آمد و خودش در خانه به آموزش فرزند پرداخت.
روزنامه‌هایی که برای حاکم اردستان فرستاده می‌شد به علت ارتباط خانوادگی به خانه سیدمحمد نیز می‌آمد و او با خواندن آنها و درک معانی با کمک مادر به تقلید از نوشته‌جات روزنامه می‌پرداخت به‌خصوص بنا به روایت خودشان روزنامه تربیت که توسط فروغی منتشر می‌شد در نوع نگارش ایشان و ادبیاتش تاثیر بسزایی داشت.
پس از جنگ جهانی اول، اپیدمی آنفلوآنزا(مش مشه) مثل خود جنگ به ایران رسید و در شهرهای مختلف مرگ و میر بسیاری را سبب شد. محیط‌طباطبایی با روزنامه دیواری، درباره این بیماری به مردم اطلاع‌رسانی کرد اما در یکی از همان روزها، خودش بیمار شده و چنان حالی می‌شود که به گفته حکیم، اگر یک شب دوام بیاورد زنده خواهدماند. مادرش تا صبح کنار بستر فرزند به پرستاری می‌پردازد. پدر خوشحال از زنده ماندن فرزندش ناگهان درمی‌یابد همان شب، مادر از دنیا رفته است. محیط‌طباطبایی با برونشیت مزمنی که یادگار آن بیماری بود ایام را می‌گذراند تا این که برای تحصیل به اصفهان می‌رود و در مدرسه کاسه‌سازان مقیم می‌شود و تحصیل پزشکی را کنار کار عملی در مطب یک پزشک برمی‌گزیند؛ رشته‌ای که با روحیه‌اش سازگاری نداشت. پس به تهران می‌رود تا به روزنامه‌نگاری بپردازد. نخستین مطلبش را توفیق چاپ کرد که آن زمان بیشتر به نشر اشعار مذهبی و دینی می‌پرداخت و بعدها نشریه‌ای فکاهی شد.
وی دیپلم دارالفنون را با رتبه اول می‌گیرد و دیپلمش را از عیسی صدیق اعلم دریافت می‌کند. پس از دیپلم از سوی وزارت معارف به عنوان مسئول آموزش خوزستان به اهواز می‌رود و طی سالیان، اساس آموزش را در آنجا پایه‌ریزی می‌کند. در بازگشت به تهران همچنان روزنامه‌نگاری را پی می‌گیرد.
 اصرار او برای سامان دادن و گسترش فعالیت‌های فرهنگی ایران در خارج از کشور منجر به راه‌اندازی واحدی به نام رایزنی فرهنگی زیر نظر وزارت معارف شد و وزیر وقت از خود محیط می‌خواهد به عنوان نخستین رایزن فرهنگی، محل خود را مشخص کند و وی به علت شناخت کافی پیشنهاد می‌کند به هند و سیلان اعزام شود. سپس با استقرار در سوریه به گسترش فعالیت‌های فرهنگی ایران در جهان عرب (اردن، سوریه، حجاز، مصر و لبنان) اقدام می‌کند. محیط با پیشنهاد رادیو، برنامه مرزهای دانش را 20سال تولید و پخش می‌کند. این شخصیت خودساخته و فرهیخته طی سالیان به تدریس و آموزش پرداخت و حوزه تدریس‌اش را به فضای ارتباط جمعی و کلاس درسش را در فضای عمومی قرارداد.از کتاب‌هایش می‌توان به تاریخ تحلیلی مطبوعات ایران(که نتیجه تدریس در مدرسه عالی مطبوعات بود)، آنچه درباره حافظ باید دانست، تاریخ تطور حکومت در ایران بعد از اسلام، فردوسی و شاهنامه، از خیام تا خیامی و... اشاره کرد.سال1360 به آموزش تاریخ در دوره کارشناسی‌ارشد دانشگاه آزاد پرداخت که کتاب تطور حکومت در ایران حاصل آن دوران است. وی بیش از 600سخنرانی و 2000مقاله و رساله در دوران فعالیت حرفه‌ای پدید آورد.بیش از هرچیز شیوه و منش وی در زندگی و مواجهه با مسائل گوناگون اهمیت دارد. حفظ استقلال در سال‌های نویسندگی و تلاش برای ارتقای سطح فکری جامعه از ویژگی‌های چشمگیر محیط است. همیشه یادآوری می‌کرد نشر مطلب باید به سود ملت باشد. حقیقت را باید همیشه گفت به شکلی که موثر واقع شود.

* به قلم سیدمیراحمد محیط طباطبایی، فرزند ایشان