«جامجم» از نتایج یک تحقیق درباره آمایش سرزمین در بخش کشاورزی گزارش میدهد
رفع تنشآبی با تغییر الگوی کشت
رشد اقتصاد کشاورزی ایران از بهار1400 تا بهار1401 گویای واقعیتهایی در مورد تغییر اقلیم در بخش آب و تاثیر آن بر کشاورزی است. با اینکه رشد این بخش در بهار1400 منفی 5.1درصد بود و در تابستان، پاییز، زمستان1400 و بهار1401 به ترتیب منفی4، منفی3، منفی2 و منفی0.8 درصد بود و در مجموع در مسیر بهبود قرار دارد اما حاکی از مطلوب نبودن اوضاع دستیابی به الگوهای کشت هماهنگ با تغییرات اقلیمی در پهنه جمعیتی کشور است. در این میان، مدتهاست کارشناسان حوزه منابع طبیعی توصیه میکنند بخش کشاورزی باید با تغییرات اقلیمی هماهنگ شود در غیر این صورت بقای آن با خطر روبهرو میشود.
دفتر مطالعات زیربنایی مرکز پژوهشهای مجلس در پژوهشی به تشریح ضرورتهای هماهنگ شدن با این وضعیت پرداخته و توصیه کرده سازگاری با تغییرات اقلیمی و پایداری منابع آب از بطن جامعه و با سیاستگذاری مشارکتی و نه تحکمی قابل اجرا بوده و آثار آن قابل مدل سازی است. در واقع بازوی پژوهشی مجلس توصیه به استفاده از روشهای مدنی میکند تا کشاورزان هم به فکر حل مشکلات خود باشند. در نتیجه با وجود اینکه انسانها میتوانند با دست خود منابع را ویران کنند و مسائلی مانند کاهش قدرت زایایی و بهرهوری خاک را رقم بزنند اما علل بالادستی مانند کاهش میزان بارشهای سالانه، افزایش میزان بخار آبهای
سطحی و... از اراده خارج است. به همین دلیل کارشناسان اوضاع این بخش را کمی پیچیده توصیف کردهاند.
یکی از عوامل مؤثر در شناسایی مسیر تغییرات اقلیمی، تحلیل رفتار ذینفعان با استفاده از یک مدل مشخص است. منظور از ذینفعان، جمعیتی است که آب و سایر منابع طبیعی را مصرف میکند. در اینجا توصیه شده رفتار این مصرفکنندگان در مقیاس حوضه آبریز و با لحاظ عدم قطعیتهای عمیق اقلیمی مورد مطالعه قرار گیرد. از آنجا که هر مطالعهای باید ذیل یک مدل پژوهشی انجام شود تا نتایج آن از لحاظ علمی با تجربیات مؤثر قبلی قابل سنجش و رهگیری باشند کارشناسان این پژوهش توصیه کردهاند دستاندرکاران بر اساس مدل تلفیقی «شبیه سازی هیدرولوژیکی» دست به بررسی رفتار ذینفعان در حوضه آبریز بزنند. به زبان ساده شبیه سازی هیدرولوژیکی همان سنجش از راه دور است، مانند رصد تاثیرات بارش باران بر یک حوضه آبریز با استفاده از ماهوارههای تحقیقاتی سازمان فضایی کشور. به این ترتیب مدلی به دست میآید که بر اساس آن هم رفتار اقلیم و هم رفتار عوامل انسانی با یکدیگر تحلیل میشوند. به نظر میرسد این شیوه مطالعه و طراحی مدل، کارآمدی بیشتری برای پژوهشگران اقلیم دارد و مرکز پژوهشهای مجلس هم به جهت اینکه در این شیوه علت و معلولها جزیرهای و جدا از یکدیگر بررسی نمیشوند، آن را توصیه کرده است. مطالعه حوضه آبریز حبله رود به پژوهشگران نشان داد تابآوری ذینفعان در برابر تغییرات اقلیمی مستلزم روش کم آبیاری و تغییر الگوی کشت است.
هشدار کارشناسان
برای درک این هشدارها به موضوعی کلیدی اشاره شده است: با توجه به اینکه کشاورزان برای افزایش فروش خود و کسب سهم بیشتر از بازار در رقابت با یکدیگر هستند، مرکز پژوهشهای مجلس متذکر شده رقابت نمیتواند زمینه همکاری و مشارکت را برای مقابله با آثار تغییرات اقلیمی فراهم کند. بنابراین راهکارهایی چون توزیع یارانه و ارتقای الگوهای آبیاری، کارایی کاملی برای دستیابی بهسطح مناسب کشت نخواهد داشت. پژوهشگران حتی هشدار میدهند استفاده از این راهکارها در شرایط رقابت تنگاتنگ برای دسترسی به منابع آب در میان ذینفعان، منجر به تشدید ناپایداری شرایط حوضههای آبریز از طریق افزایش برداشت از منابع آب و توسعه سطح زیر کشت میشود. با این حال آنها توصیه کردهاند میتوان با راهکارهای کمآبیاری و تغییر الگوی کشت به وضعیت بهتری در مدیریت منابع دست یافت که این هم مستلزم برنامههای آموزشی، فرهنگسازی و در صورت لزوم بهکارگیری شیوههایی چون جریمه در جهت کم آبیاری است. منظور از کمآبیاری روشی است که ریشههای گیاه به نحو نامتقارن آبیاری میشوند. در این روش قسمتی از ریشه خشک میماند و به قسمتی از آن آب میرسد. آن قسمت از ریشه که آبیاری نمیشود بهطور مصنوعی دچار تنش آبی میشود. این اتفاق موجب ترشح هورمون گیاهی آبسیزیک اسید میشود. این هورمون در طول روز منافذ حفاظتی گیاه را میبندد که در نتیجه موجب کاهش تعریق گیاه و افزایش بازدهی محصول میشود. نتایج یک پژوهش در مورد کشت پنبه نشان داده با کم آبیاری برداشت محصول بین 13تا 24درصد افزایش یافته است. در نهایت بازوی پژوهشی مجلس در دو سطح توصیههای خود را با ملاحظاتی که پیش از این بیان شد، ارائه میکند: تغییر الگوی کشت، تغییر زمان کشت، کمآبیاری، بهبود راندمان با استفاده از سیستمهای آبیاری نوین، آموزش کشاورزان در جهت همکاری در اجرای اقداماتی همچون تغییر الگوی کشت و کمآبیاری، ترغیب کشاورزان به استفاده از سیستمهای نوین آبیاری از طریق کمکهای بلاعوض دولت و محدودیت میزان برداشت آب از طریق اعمال جریمه برای عوامل پرمصرف.
پیام عابدی - گروه اقتصاد
سطحی و... از اراده خارج است. به همین دلیل کارشناسان اوضاع این بخش را کمی پیچیده توصیف کردهاند.
یکی از عوامل مؤثر در شناسایی مسیر تغییرات اقلیمی، تحلیل رفتار ذینفعان با استفاده از یک مدل مشخص است. منظور از ذینفعان، جمعیتی است که آب و سایر منابع طبیعی را مصرف میکند. در اینجا توصیه شده رفتار این مصرفکنندگان در مقیاس حوضه آبریز و با لحاظ عدم قطعیتهای عمیق اقلیمی مورد مطالعه قرار گیرد. از آنجا که هر مطالعهای باید ذیل یک مدل پژوهشی انجام شود تا نتایج آن از لحاظ علمی با تجربیات مؤثر قبلی قابل سنجش و رهگیری باشند کارشناسان این پژوهش توصیه کردهاند دستاندرکاران بر اساس مدل تلفیقی «شبیه سازی هیدرولوژیکی» دست به بررسی رفتار ذینفعان در حوضه آبریز بزنند. به زبان ساده شبیه سازی هیدرولوژیکی همان سنجش از راه دور است، مانند رصد تاثیرات بارش باران بر یک حوضه آبریز با استفاده از ماهوارههای تحقیقاتی سازمان فضایی کشور. به این ترتیب مدلی به دست میآید که بر اساس آن هم رفتار اقلیم و هم رفتار عوامل انسانی با یکدیگر تحلیل میشوند. به نظر میرسد این شیوه مطالعه و طراحی مدل، کارآمدی بیشتری برای پژوهشگران اقلیم دارد و مرکز پژوهشهای مجلس هم به جهت اینکه در این شیوه علت و معلولها جزیرهای و جدا از یکدیگر بررسی نمیشوند، آن را توصیه کرده است. مطالعه حوضه آبریز حبله رود به پژوهشگران نشان داد تابآوری ذینفعان در برابر تغییرات اقلیمی مستلزم روش کم آبیاری و تغییر الگوی کشت است.
هشدار کارشناسان
برای درک این هشدارها به موضوعی کلیدی اشاره شده است: با توجه به اینکه کشاورزان برای افزایش فروش خود و کسب سهم بیشتر از بازار در رقابت با یکدیگر هستند، مرکز پژوهشهای مجلس متذکر شده رقابت نمیتواند زمینه همکاری و مشارکت را برای مقابله با آثار تغییرات اقلیمی فراهم کند. بنابراین راهکارهایی چون توزیع یارانه و ارتقای الگوهای آبیاری، کارایی کاملی برای دستیابی بهسطح مناسب کشت نخواهد داشت. پژوهشگران حتی هشدار میدهند استفاده از این راهکارها در شرایط رقابت تنگاتنگ برای دسترسی به منابع آب در میان ذینفعان، منجر به تشدید ناپایداری شرایط حوضههای آبریز از طریق افزایش برداشت از منابع آب و توسعه سطح زیر کشت میشود. با این حال آنها توصیه کردهاند میتوان با راهکارهای کمآبیاری و تغییر الگوی کشت به وضعیت بهتری در مدیریت منابع دست یافت که این هم مستلزم برنامههای آموزشی، فرهنگسازی و در صورت لزوم بهکارگیری شیوههایی چون جریمه در جهت کم آبیاری است. منظور از کمآبیاری روشی است که ریشههای گیاه به نحو نامتقارن آبیاری میشوند. در این روش قسمتی از ریشه خشک میماند و به قسمتی از آن آب میرسد. آن قسمت از ریشه که آبیاری نمیشود بهطور مصنوعی دچار تنش آبی میشود. این اتفاق موجب ترشح هورمون گیاهی آبسیزیک اسید میشود. این هورمون در طول روز منافذ حفاظتی گیاه را میبندد که در نتیجه موجب کاهش تعریق گیاه و افزایش بازدهی محصول میشود. نتایج یک پژوهش در مورد کشت پنبه نشان داده با کم آبیاری برداشت محصول بین 13تا 24درصد افزایش یافته است. در نهایت بازوی پژوهشی مجلس در دو سطح توصیههای خود را با ملاحظاتی که پیش از این بیان شد، ارائه میکند: تغییر الگوی کشت، تغییر زمان کشت، کمآبیاری، بهبود راندمان با استفاده از سیستمهای آبیاری نوین، آموزش کشاورزان در جهت همکاری در اجرای اقداماتی همچون تغییر الگوی کشت و کمآبیاری، ترغیب کشاورزان به استفاده از سیستمهای نوین آبیاری از طریق کمکهای بلاعوض دولت و محدودیت میزان برداشت آب از طریق اعمال جریمه برای عوامل پرمصرف.
پیام عابدی - گروه اقتصاد