در گفتوگوی «جامجم» با محمدصالح حجتالاسلامی، کارگردان مستند «هنرمند واحد 5» مطرح شد؛
ذهن دائمالخلق حبیبا...صادقی
«هنرمند واحد5» به کارگردانی محمدصالح حجتالاسلامی، مستند پرترهای درباره زندگی هنری و حرفهای زندهیاد حبیبا... صادقی، هنرمند نقاش است که مردادماه1401 درگذشت. این اثر با حضور نزدیک به 20چهره مطرح هنری به مرور ابعاد هنری و فعالیتهای هنرمند مطرح دهههای اخیر پرداخته و در مرکز هنری و رسانهای سلوک حوزه هنری تولید شده است. در گفتوگویی با محمدصالح حجتالاسلامی درباره شکلگیری ایده این مستند، دغدغههای او درباره ساخت اثر و شانزدهمین دوره جشنواره بینالمللی سینماحقیقت صحبت کردهایم که در ادامه میخوانید.
در مورد مستند «هنرمند واحد5» توضیح بفرمایید. آیا بعد از فوت زندهیاد حبیبا...صادقی اقدام به ساخت این مستند کردید؟
این مستند پرترهای است از فعالیتهای هنری زندهیاد حبیبا... صادقی از زمان نوجوانیشان که به هنرستان هنرهای زیبا وارد میشوند تا زمان فوتشان. حبیبا...صادقی در رشتههای مختلف هنری بسیار توانا و درعینحال پرکار بود. نقاشی، گرافیک، کاریکاتور، حجم، خوشنویسی و نوازندگی، از حوزههایی است که ایشان در آنها فعال بود که البته در این مستند بهدلیل محدودیت زمان به حوزههای فعالیتی ایشان که خیلی رسمیت نداشته نپرداختیم. من در مرکز هنری ـ رسانهای سلوک که از زیرمجموعههای حوزه هنری است، فعالیت و مستندسازی میکنم، درعینحال بیش از دو دهه در مقام خبرنگار و فعال فرهنگی با بسیاری از هنرمندان و ازجمله مرحوم حبیبا... صادقی ارتباط داشتم. برهمیناساس، به محض اینکه خبر فوت ایشان منتشر شد، تصمیمی مبنی بر ساخت اثری درباره او گرفتیم و از همان ساعات اولیه بهدنبال جمعآوری مستندات تصویری درباره ایشان بودیم و برای مثال، تنها ساعاتی بعد از فوت زندهیاد حبیبا...صادقی مصاحبهای با مسعود شجاعی طباطبایی، مدیر مرکز هنرهای تجسمی حوزه هنری انجام دادیم یا در همان روزهای اول پس از فوت استاد صادقی، که بزرگداشت و نمایشگاهی از منتخب آثار زندهیاد صادقی برگزار شد به ثبت تصاویر و انجام مصاحبههایی برای ساخت این مستند پرداختیم. در مجموع پروسه تولید و پستولید دو ماه طول کشید.
چه انگیزهای باعث ساخت این مستند پرتره شد؟
همانطور که پیشتر اشاره کردم، من 23-22 سال سابقه روزنامهنگاری در حوزه فرهنگ و هنر و فعالیت جدی هنری بهویژه در حوزه هنرهای تجسمی دارم. حتی در این فیلم مستند، عکسی را میبینیم از خبرنگاری که سال 83 با مرحوم صادقی که در آن زمان مدیر موزه هنرهای معاصر بودند در حال مصاحبه است که آن خبرنگار خودم هستم. درواقع سابقه کاری که با مرحوم صادقی داشتم کمک و انگیزهای برای ساخت این اثر بود. ضمن اینکه ساخت اثر در مورد هنرمندان بزرگی چون حبیبا... صادقی مورد توجه بسیاری از مستندسازان بوده و هست.
با علم به اینکه حبیبا...صادقی فوت کرده در بیان ویژگیهای مثبتشان غلو نکردید؟
ما از ابتدا تصمیممان این بود که چیزی خارج از خود مرحوم صادقی بیان نکنیم یا صرفا با تلاشی مضاعف، ابعاد معنوی و ارزشمداری نقاشیهایشان را برجسته نکنیم. حتی در اولین پلان فیلممان هم یک اثر انتزاعی از ایشان را نشان میدهیم؛ به این دلیل که بگوییم مرحوم صادقی آثار انتزاعی و حتی انتقادی هم کار میکردند. ما هنرمند واحد 5 را از زندگی حرفهای حبیبا... صادقی ساختیم که خود به قدر کافی گویاست که چه شخصیتی بوده و برای نشاندادن جان و جهان این هنرمند هیچ توضیح اضافه ندادهایم. حتی بهشخصه در طول تولید این مستند به این نتیجه رسیدم که ذهن مرحوم صادقی دائمالخلق بوده و مدام تراوشات ذهنیاش را در هر قالبی که مناسب آن بوده پیاده میکرده است. یعنی اگر لازم بود ذهنیاتش را در قالب کاریکاتور ترسیم میکرده، اگر لازم بود در قالب گرافیک و ... یا بعضا ترکیبی از قالبهای هنری متنوع را در یک اثرش میبینیم. در آخرین اثر ایشان که مشهور به اثر 100متری است، بسیاری از ژانرهای هنری مشهود است. برای خلق این اثر مرحوم صادقی دو سال حدودا روزانه 10 ساعت میایستاد و در عین مشکلات جسمی که داشت قلم میزد و کار میکرد.
آیا زمانی که فیلم را میساختید به مخاطبان و اینکه از چه نوعی باشند، فکر میکردید؟
تدوین نهایی را براساس یک روایت منسجم و جذاب تنظیم کردیم که مخاطب طی تماشای فیلم خسته نشود. از آنجا که معتقدیم در دورهای به سر میبریم که هر مخاطبی که به تماشای مستندی درباره حبیبا... صادقی مینشیند باهوش و آگاه است، شرح و بسط آنچنانی روی خیلی از موضوعات انجام ندادیم و به اشارات و نشانههایی در بخشهایی از فیلم بسنده کردیم. مثلا در جایی از فیلم، دختر مرحوم صادقی میگوید پدرم من را در ماشین روی پایش مینشاند و همزمان اتود هم میزد یا پسرشان صحبتهایی در مورد پدرشان میکنند. در ساخت فیلم فکر کردیم مخاطب از همین چند جمله متوجه خانوادهدوستی مرحوم صادقی میشود و دیگر لزومی ندارد انبوهی از خاطرات شخصی ایشان را در فیلم بگنجانیم.
در جریان تحقیق روی زندگی ایشان چه فرآیندی را پشتسر گذاشتید؟
در این مستند حدودا 23 گفتوگو با هنرمندان مختلف درباره مرحوم صادقی گرفتیم. این گفتوگوها به نوعی تاریخ شفاهی هم محسوب میشد و درعینحال در برخی از آنها تحلیل و پیشنهاد است. ضمن اینکه این گفتوگوها را به مستنداتی مجهز کردیم که اگر حرف و ادعایی در این فیلم است حتما سندی قابل ارجاع برای آن فراهم شود. این جمع هنرمندان یا همکلاسی ایشان در هنرستان و دانشگاه یا همکارانشان در حوزه هنری و موزه هنرهای معاصر تهران و... یا از شاگردان ایشان بودند. مرحوم صادقی نه خودش انسان کوچکی بود نه کسانی که در اطرافشان بهعنوان دوست و همکار حضور داشتند. تمام اطرافیان ایشان در جایگاه برجسته و از صاحبنظران فرهنگ و هنر این مرز و بوم هستند. این جایگاه صرفا جایگاهی مدیریتی و دولتی نیست و اگر ما با این دوستان (هرچند امروز برخی از آنها در سمتی مدیریتی قرار دارند) صحبت کردهایم به واسطه هنرمند بودن و نسبتی است که با مرحوم صادقی داشتند. در مجموعه گفتوگوهایی که انجام دادیم فقط احسان آقایی، مدیر سابق موزه هنرهای معاصر تهران است که از همدورهایهای مرحوم صادقی یا شاگردانش نیست اما ما با ایشان بهعنوان کارشناس هنری و کسی که در محیط کاری با مرحوم صادقی آشنا بودند گفتوگو کردیم.
«هنرمند واحد 5» که بود؟
مرحوم حبیبا...صادقی با مراکز و نهادهای مختلفی همکاری میکردند. در کنار تمام این مراکز یک آتلیه شخصی در ساختمانی واقع در یکی از کوچههای خیابان انقلاب هم داشتند که جالب است بدانید در آن ساختمان چند نفر از هنرمندان همدوره و البته شاخص آتلیه و دفتر دارند. یعنی ساختمان هنر در کوچه مهارت واقع در خیابان انقلاب، ساختمانی است پر از هنرمند و واحد5 این ساختمان آتلیه مرحوم صادقی است که خیلی هم خاص است؛ از این منظر که در این آتلیه پرسابقه امکانات رفاهی خیلی کمی وجود دارد و بیش از هرچیز آنچه به چشم میخورد رنگ است و قلممو و بوم. فضای این آتلیه به قدری جذاب است که همیشه با خودم فکر میکنم کاش با همین شکل و شمایلی که دارد تبدیل به موزه شود. در آتلیه واحد5 مخاطب استقلال مرحوم صادقی را به چشم میبیند و شاهد است که چطور در عین همکاری با مراکز گوناگون فرهنگی ـ هنری استقلال فکری و حرفهای خودش را حفظ کرده است.
ساناز قنبری - گروه فرهنگ و هنر
این مستند پرترهای است از فعالیتهای هنری زندهیاد حبیبا... صادقی از زمان نوجوانیشان که به هنرستان هنرهای زیبا وارد میشوند تا زمان فوتشان. حبیبا...صادقی در رشتههای مختلف هنری بسیار توانا و درعینحال پرکار بود. نقاشی، گرافیک، کاریکاتور، حجم، خوشنویسی و نوازندگی، از حوزههایی است که ایشان در آنها فعال بود که البته در این مستند بهدلیل محدودیت زمان به حوزههای فعالیتی ایشان که خیلی رسمیت نداشته نپرداختیم. من در مرکز هنری ـ رسانهای سلوک که از زیرمجموعههای حوزه هنری است، فعالیت و مستندسازی میکنم، درعینحال بیش از دو دهه در مقام خبرنگار و فعال فرهنگی با بسیاری از هنرمندان و ازجمله مرحوم حبیبا... صادقی ارتباط داشتم. برهمیناساس، به محض اینکه خبر فوت ایشان منتشر شد، تصمیمی مبنی بر ساخت اثری درباره او گرفتیم و از همان ساعات اولیه بهدنبال جمعآوری مستندات تصویری درباره ایشان بودیم و برای مثال، تنها ساعاتی بعد از فوت زندهیاد حبیبا...صادقی مصاحبهای با مسعود شجاعی طباطبایی، مدیر مرکز هنرهای تجسمی حوزه هنری انجام دادیم یا در همان روزهای اول پس از فوت استاد صادقی، که بزرگداشت و نمایشگاهی از منتخب آثار زندهیاد صادقی برگزار شد به ثبت تصاویر و انجام مصاحبههایی برای ساخت این مستند پرداختیم. در مجموع پروسه تولید و پستولید دو ماه طول کشید.
چه انگیزهای باعث ساخت این مستند پرتره شد؟
همانطور که پیشتر اشاره کردم، من 23-22 سال سابقه روزنامهنگاری در حوزه فرهنگ و هنر و فعالیت جدی هنری بهویژه در حوزه هنرهای تجسمی دارم. حتی در این فیلم مستند، عکسی را میبینیم از خبرنگاری که سال 83 با مرحوم صادقی که در آن زمان مدیر موزه هنرهای معاصر بودند در حال مصاحبه است که آن خبرنگار خودم هستم. درواقع سابقه کاری که با مرحوم صادقی داشتم کمک و انگیزهای برای ساخت این اثر بود. ضمن اینکه ساخت اثر در مورد هنرمندان بزرگی چون حبیبا... صادقی مورد توجه بسیاری از مستندسازان بوده و هست.
با علم به اینکه حبیبا...صادقی فوت کرده در بیان ویژگیهای مثبتشان غلو نکردید؟
ما از ابتدا تصمیممان این بود که چیزی خارج از خود مرحوم صادقی بیان نکنیم یا صرفا با تلاشی مضاعف، ابعاد معنوی و ارزشمداری نقاشیهایشان را برجسته نکنیم. حتی در اولین پلان فیلممان هم یک اثر انتزاعی از ایشان را نشان میدهیم؛ به این دلیل که بگوییم مرحوم صادقی آثار انتزاعی و حتی انتقادی هم کار میکردند. ما هنرمند واحد 5 را از زندگی حرفهای حبیبا... صادقی ساختیم که خود به قدر کافی گویاست که چه شخصیتی بوده و برای نشاندادن جان و جهان این هنرمند هیچ توضیح اضافه ندادهایم. حتی بهشخصه در طول تولید این مستند به این نتیجه رسیدم که ذهن مرحوم صادقی دائمالخلق بوده و مدام تراوشات ذهنیاش را در هر قالبی که مناسب آن بوده پیاده میکرده است. یعنی اگر لازم بود ذهنیاتش را در قالب کاریکاتور ترسیم میکرده، اگر لازم بود در قالب گرافیک و ... یا بعضا ترکیبی از قالبهای هنری متنوع را در یک اثرش میبینیم. در آخرین اثر ایشان که مشهور به اثر 100متری است، بسیاری از ژانرهای هنری مشهود است. برای خلق این اثر مرحوم صادقی دو سال حدودا روزانه 10 ساعت میایستاد و در عین مشکلات جسمی که داشت قلم میزد و کار میکرد.
آیا زمانی که فیلم را میساختید به مخاطبان و اینکه از چه نوعی باشند، فکر میکردید؟
تدوین نهایی را براساس یک روایت منسجم و جذاب تنظیم کردیم که مخاطب طی تماشای فیلم خسته نشود. از آنجا که معتقدیم در دورهای به سر میبریم که هر مخاطبی که به تماشای مستندی درباره حبیبا... صادقی مینشیند باهوش و آگاه است، شرح و بسط آنچنانی روی خیلی از موضوعات انجام ندادیم و به اشارات و نشانههایی در بخشهایی از فیلم بسنده کردیم. مثلا در جایی از فیلم، دختر مرحوم صادقی میگوید پدرم من را در ماشین روی پایش مینشاند و همزمان اتود هم میزد یا پسرشان صحبتهایی در مورد پدرشان میکنند. در ساخت فیلم فکر کردیم مخاطب از همین چند جمله متوجه خانوادهدوستی مرحوم صادقی میشود و دیگر لزومی ندارد انبوهی از خاطرات شخصی ایشان را در فیلم بگنجانیم.
در جریان تحقیق روی زندگی ایشان چه فرآیندی را پشتسر گذاشتید؟
در این مستند حدودا 23 گفتوگو با هنرمندان مختلف درباره مرحوم صادقی گرفتیم. این گفتوگوها به نوعی تاریخ شفاهی هم محسوب میشد و درعینحال در برخی از آنها تحلیل و پیشنهاد است. ضمن اینکه این گفتوگوها را به مستنداتی مجهز کردیم که اگر حرف و ادعایی در این فیلم است حتما سندی قابل ارجاع برای آن فراهم شود. این جمع هنرمندان یا همکلاسی ایشان در هنرستان و دانشگاه یا همکارانشان در حوزه هنری و موزه هنرهای معاصر تهران و... یا از شاگردان ایشان بودند. مرحوم صادقی نه خودش انسان کوچکی بود نه کسانی که در اطرافشان بهعنوان دوست و همکار حضور داشتند. تمام اطرافیان ایشان در جایگاه برجسته و از صاحبنظران فرهنگ و هنر این مرز و بوم هستند. این جایگاه صرفا جایگاهی مدیریتی و دولتی نیست و اگر ما با این دوستان (هرچند امروز برخی از آنها در سمتی مدیریتی قرار دارند) صحبت کردهایم به واسطه هنرمند بودن و نسبتی است که با مرحوم صادقی داشتند. در مجموعه گفتوگوهایی که انجام دادیم فقط احسان آقایی، مدیر سابق موزه هنرهای معاصر تهران است که از همدورهایهای مرحوم صادقی یا شاگردانش نیست اما ما با ایشان بهعنوان کارشناس هنری و کسی که در محیط کاری با مرحوم صادقی آشنا بودند گفتوگو کردیم.
«هنرمند واحد 5» که بود؟
مرحوم حبیبا...صادقی با مراکز و نهادهای مختلفی همکاری میکردند. در کنار تمام این مراکز یک آتلیه شخصی در ساختمانی واقع در یکی از کوچههای خیابان انقلاب هم داشتند که جالب است بدانید در آن ساختمان چند نفر از هنرمندان همدوره و البته شاخص آتلیه و دفتر دارند. یعنی ساختمان هنر در کوچه مهارت واقع در خیابان انقلاب، ساختمانی است پر از هنرمند و واحد5 این ساختمان آتلیه مرحوم صادقی است که خیلی هم خاص است؛ از این منظر که در این آتلیه پرسابقه امکانات رفاهی خیلی کمی وجود دارد و بیش از هرچیز آنچه به چشم میخورد رنگ است و قلممو و بوم. فضای این آتلیه به قدری جذاب است که همیشه با خودم فکر میکنم کاش با همین شکل و شمایلی که دارد تبدیل به موزه شود. در آتلیه واحد5 مخاطب استقلال مرحوم صادقی را به چشم میبیند و شاهد است که چطور در عین همکاری با مراکز گوناگون فرهنگی ـ هنری استقلال فکری و حرفهای خودش را حفظ کرده است.
ساناز قنبری - گروه فرهنگ و هنر