از هزینه‌کردن برای هنر نترسیم

گفت‌وگوی «جام‌جم» با علی تن، هنرمند خوشنویس

از هزینه‌کردن برای هنر نترسیم

خوشنویس کازرونی، علی تن را با داوری در جشنواره‌ها و مسابقه‌های ملی و بین‌المللی، برگزاری بیش از 23نمایشگاه انفرادی و حضور در بیش از 120نمایشگاه گروهی داخلی و خارجی می‌شناسیم.

 می‌توان بی‌پروا چنین داوری کرد که روح زمانه در تابلوهای این هنرمند متجلی است. او ویژگی‌های دوران معاصر را درونی خویشتن و هنرش ساخته و آنها را با شیوه و شگردی بروز و نوآمد بر بوم نقش می‌زند و مشق می‌کند. به عبارت دیگر برخلاف روحیه خوشنویسی که تأنی و سنگینی همراه همیشگی قلم و مشق است، علی تن با دستانی ورزیده با تندوتیزی و به‌سرعت به الفبا و رنگ‌ها روح و زیبایی می‌بخشد و همین روانی و سیالیت خلاقیت هنری را به دور از شتابزدگی پیش می‌برد و به درخور شکل نهایی متن می‌رساند. او دانش‌آموخته دانشگاه تهران در رشته نقاشی، کارشناسی ارشدش را از دانشگاه تربیت مدرس گرفت و خط را در انجمن خوشنویسان به مشق نشست. البته نشان درجه یک هنری وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی را نیز داراست. مسئولیت امور نگارخانه‌های ایران، تدریس در دانشگاه‌های صنایع‌دستی، علامه طباطبایی و انجمن خوشنویسان ایران، ریاست اداره ارشاد تهران و معاونت هنری مرکز هنرهای تجسمی و برگزاری بیش از 20مورد ورک‌شاپ در ایران و خارج شماری از مسئولیت‌های اوست. 

مقام معظم رهبری که از برپایی تمدن ایرانی اسلامی سخن می‌گویند لازمه‌اش خودشناسی ایرانی و پیرو اسلام ناب محمدی بودن است. همچنین شناخت دستاوردهای بزرگان‌مان مانند هنر خوشنویسی که در خدمت زیبانگاری و تبلیغ دین و قرآن و سنت بوده و آمیختگی اینها با هنر و تاثیر هنرمندان در این باره روشن است، شما هم که بارها تاکیدتان براشاعه فرهنگ قرآنی و دینی از رهگذر هنر بوده و این‌که نتوانستیم چنان‌که باید آرمان‌های‌مان را به جوان‌ها بشناسانیم، پس بپردازیم به راهکارهایی که روشنگر راه هنرهای تجسمی دراین‌باره است. 
قرآن که به پیامبر به زبان عربی نازل شد درواقع برای اعراب یک امتیاز ویژه بود اما پیامبر فرمودند که عجمان(غیرعرب) در آینده به قرآن روی می‌آورند و همان‌ها بیشتر از عرب‌ها در زنده نگاه داشتن قرآن تلاش می‌کنند. ایرانی‌ها مصداق بارز این فرمایش نبوی هستند. اسلامی که پس از رحلت‌ پیامبر باید با همان ریل‌گذاری استمرار می‌یافت، اتفاق نیفتاد و متاسفانه در سقیفه مسیر عوض شد و ایران بود که پرچمدار علوی همان دینی شد که خدا به پیامبر نازل کرد و ائمه معصوم هم که ادامه‌دهنده اسلام اصیل بودند. اتفاق‌هایی که در این جریان‌ها افتاد و باعث ماندگاری میراث نبوی شد از سویی نکات نابی بوده که قرآن و امامان فرمودند و دیگری شکل ارائه این‌ داده‌هاست که توسط هنرمندان صورت پذیرفت. می‌دانید که خدا خلقت را بر سه بنیاد اصلی بنا نهاده: نظم و حکمت یا معناداری چیزها و شکل ظاهری آفرینه‌هاست که این شکل همان هنر متنوعی است که اگر نبود،  زندگی وجود نداشت. یکی از انواع هنرها تجسمی است که پس از تولید اثر، جسمیت پیدا می‌کند و از بین رفتنی نیست و دائم می‌شود بنایش را از نوساخت و مقدس‌ترین‌شان هنر خوشنویسی است که روان و راحت و کاربردی، آن مفاهیم را به مخاطبان ارائه می‌دهد. درباره خوشنویسی احادیث زیادی داریم که خوش‌خطی را در کتابت قرآن و سنت(روایات) تشویق و ترویج می‌کنند، زیرا زیبایی ارائه در مخاطب تاثیرگذاری ماندگارتر و بیشتری دارد.

امام رضا(ع) فرمودند سخنان ما را نشر دهید که اگر به مردم برسد، می‌پذیرند و هنر خوشنویسی یعنی همین ارائه و رساندن.
بله، سخن با خوب‌رساندن است که مورد توجه مخاطب قرار می‌گیرد و باعث  جذب می‌شود. زیرا نخست جذب ظاهر و شکل متن می‌شوید سپس به معناها می‌پردازید. تاثیرگذاری هنر بر مخاطب است که حرف اول را می‌زند که بهره‌بردن از هنر و هنرمندان توصیه ائمه معصوم تا امام راحل و مقام معظم رهبری بوده است که هنرشان انتقال مفاهیم را به مخاطبان به زیبایی صورت‌ می‌دهد.

بسیاری از هنرمندان بدون کار دوم نمی‌توانند نان روزانه‌شان را تامین کنند به‌هرحال باید یک نهادی و جایی آثار دینی را خریداری کند، برای رونق اقتصاد هنر چه کنیم؟
اصلش فرهنگ‌سازی است. خیلی از مسئولان و مردم متاسفانه نمی‌دانند که اثر هنری چه تاثیری بر روان و روح و محیط دارد. جایی که دو تابلوی قرآنی بر دیوار آویخته باشد ناروایی و گناه کمتری اتفاق می‌افتد. مثلا در حرم امام رضا(ع) یا مساجد ناخودآگاه به دلیل همان آثار قرآنی و فضاسازی دینی نه‌تنها اندیشه خطا به ذهن کسی نمی‌رسد، بلکه برای تعالی بخشی خودش در آن فضا کوشش می‌کند. این فضاسازی‌ها را می‌توانیم با آراستن دیوارها و مکان‌های مناسب به‌وسیله آثار هنری ایجاد کنیم. متاسفانه ناآگاهی عمومی مردم و مسئولان باعث شده این‌چنین فضاسازی‌هایی شکل نپذیرد و آثار هنری که باید زینت‌آرای فضای سازمان‌ها و تزیین مکان‌های دولتی و معابر (دیوارنگاره‌ها و مبلمان شهری) و خانه‌ها باشد و آثار هنرمندان به‌راحتی در اختیار مخاطب قرار بگیرد، شکل مناسب و بسامانی نداشته باشد و اقتصاد هنر از رونق چندانی برخوردار نباشد. مثلا تمهیدات قانونی برای کاربری اثر هنری در ساختمان‌ها و اماکن از سوی نهادهایی مانند شهرداری و... باید اندیشیده شود.

نهادهایی مانند وزارت ارشاد یا حوزه هنری برای از بین بردن فقر بصری و تغییر بینش‌ها نباید کارهایی صورت بدهند یا خودشان از خریداران و اهداکنندگان آثار فاخر باشند؟
نهادهای دولتی متاسفانه به دلایل مختلف مانند ناچیزبودن اعتبارات فرهنگی دست باز ندارند. ما حتی برای چاپ یک قرآن معمولی (درمعاونت قرآن و عترت) مشکل داریم. معمولا در بودجه‌ریزی برای اعتبارات فرهنگی رقم پایینی در نظر گرفته می‌شود، در حالی که باید بودجه‌های سنگینی  دراین بخش هزینه شود. متاسفانه رفتارهای ناهنجاری که در کشور دیده می‌شود همه به این خاطر است که ما در حوزه فرهنگ به خوبی کار نکردیم و هزینه‌های ضروری را نادیده گرفته انجام ندادیم. هرچقدر به حوزه فرهنگ رسیدگی کنیم در دیگر حوزه‌ها صرفه‌جویی کرده‌ایم.

از محمدرضا صمدی، پژوهشگر دفاع‌مقدس شنیدم که جوان دهه هشتادی حتی نام صدام را نشنیده، یعنی چیزی از دفاع‌مقدس و آن آرمان‌ها و حماسه‌ها یا دشمنان انقلاب از ما نیاموخته است.
در معرفی تاریخ‌مان و اتفاقات مهم انقلاب ضعف داشتیم، چه تاریخ پیش از انقلاب چه ابعاد انقلاب. خود ما در دوره طاغوت بودیم حتی مشکل معیشت روزانه عادی داشتیم. شهرسازی و بهداشت و فرهنگ و امکانات رفاهی ضعیف بود، خوراک‌های بسیار ابتدایی ما به زحمت تهیه می‌شد که برای جوانان امروز قابل تحمل و تصور نیست؛ اما چون آگاهی‌بخشی نداشتیم برخی گمان می‌کنند آن دوره وفور نعمت بوده! متاسفانه واقعیات گفته نشده یا مناسب و فراگیر گفته نشده. این امکاناتی که با همین مشکلات که کم هم نیستند و باید حل شود، با همه کم‌کاری‌ها و... می‌بینیم رشد اقتصادی و فرهنگی و بینش سیاسی مردم بالاست و از همه مهم‌تر تجلی آن غیرتمندی ایرانی است که مانند زمان شاه، بیگانگان برایش تصمیم‌ می‌گرفتند یا شاه ما را سفیر انگلیس عوض می‌کرد. اقتدار ایران چنان است که در برابر دنیا ایستاده است بنیه سیاسی و فرهنگی و اقتصادی و نظامی ما شکرخدا بسیار قوی است.

عقیده دارید اقتصاد معیشتی و فرهنگ عمومی ما از اروپا قوی‌تر است با مثالی مقایسه می‌کنید؟
من به موزه هنرهای تجسمی بلگراد دعوت داشتم. یک هفته آ‌نجا بودم نه پذیرایی ابتدایی نه یک لیوان آب! اصلا رسم‌شان نیست و انگار باید با خودمان می‌بردیم. چقدر به آنها هدیه دادیم حتی یکبار یک لیوان آب یا قهوه و چایی دستمان ندادند، ناهار پیشکش. رسم ایرانی است که شکرخدا خیلی دست و دلباز و مهمان‌نوازیم.

کانون‌های مساجد با ظرفیت بالایی که دارند که شما هم اشاره داشتید آیا در فضای هنرهای تجسمی چگونه باید هدایت و کارآمدشان کنیم؟
اگر به فرض می‌شد بیشترین هزینه را به همین کانون‌ها اختصاص می‌دادم برای تبیین داشته‌ها و نشر واقعیات و حقایق اتفاقات در اینجا یعنی جهاد تبیینی که آقا فرمودند همین است روشنگری و تبیین کنید. جامعه خودمان و جوامع بیرون از ما را بشناسانید، چون ما را نمی‌شناسند. یک کوبایی می‌گفت فکر می‌کردم شما در ایران شتر سوار می‌شوید و جاده‌های‌تان خاکی است، همدیگر را می‌کشید، شهر ندارید، برای این‌که علیه شما حرف می‌زنند. هرکسی که به ناچار می‌خواهد به ایران بیاید فکر می‌کند امنیت  نخواهد داشت.
 
هنری حرف زدن و هنرمندانه تبلیغ کردن چه تاثیری می‌گذارند؟
هنرمندان راهش را پیدا کرده‌اند و کارشان را می‌کنند اما متاسفانه خودمان در معرفی‌مان ضعف داریم، هزینه نمی‌کنیم یا کم و نادرست هزینه می‌کنیم. تولیدات هنری‌مان در همه رشته‌ها کم است و تبلیغ درست نداریم و درست کار نمی‌کنیم.

شما نکته‌ای خوشایند داشتید برای درک دین و قرآن و فرهنگ‌مان که باید معرفی چهره‌هایی مثل کربلایی کاظم ساروقی با هنر، اولویت داشته باشد.
پیگیریم که مجسمه ایشان ساخته شود و شکرخدا وزیر و معاون وزیر هم برای ساخت این اثر اهتمام دارند.

هنر روزآمد عاشورایی را شما چگونه معنا می‌کنید؟
 در فن بیان و سخنوری بر این نکته‌ تاکید می‌شود که برخی جمله‌ها آن‌قدر تکرار شده دیگر آن تاثیر و معنا را ندارد و شما باید از یک زاویه جدید به طرح آن معناهای مکرر بپردازید. با شکل و روشی دیگر، به‌خصوص که جوان ما مانند قبل نیست و باید با علم روز به او خوراک تربیتی بدهیم. علم روز ما الان فضای مجازی و هنرهای جدید است یا تلفیق هنرها با هم که برای جوانان جذاب است. الان با جوانان باید موجز و کوتاه و با علم و هنر روز صحبت کرد تا تاثیرگذار باشد.

هنرهای تجسمی انقلاب در حوزه هنری به اوج رسید که با اداری شدن چنین نهاد موثری واقعا رو به افول رفت و کسانی هم که بعدها تاثیری گذاشتند با کوشش خودشان بود.
کشورهای دیگر برای فرهنگ‌شان اسطوره می‌سازند، اما ما اسطوره داریم ولی نه به آنها پرداخته می‌شود نه پردازش و بازشناسی می‌شود. شهدای ما کجا با مثلا ایثار ریزعلی خواجوی که کتاب شد و چقدر بر مخاطبانش تاثیر داشت، اما برای شهدا و آن چهره‌های اسطوره‌ای کاری نکردیم. اتفاقات قشنگی در کشور می‌افتد مثل کودکان کم سن حافظ قرآن که می‌توانیم داستان‌شان را بنویسیم و تصویرسازی کنیم. اگر همه هنرمندان برخیزند و بکوشند و کار کنند باز آن‌قدر محتوا داریم که به شمار نمی‌آید. واقعا غنی هستیم. با فرهنگ و تمدن و پیشینه غنی با همه داشته‌های‌مان و اتفاقات ناب و خوب ولی متاسفانه با داشته‌های‌مان فاصله خیلی زیاد داریم. ما جنگ را واقعا با آن ایثار و شهادت و گذشت و جانبازی و... نتوانستیم با هنر به خوبی معرفی کنیم و با محتواهای عمیق‌ش هم کشورمان را غنی کنیم و هم برای دنیا پیشکش داشته باشیم .آن وقت می‌بینید که نسل جوان عاشق اسلام، دین و شیعه می‌شود یا نه؛ متاسفانه محتوای ارزشمند به گوش و چشم‌ نسل جوان نمی‌رسد.

سر آخر
در کل ما در حوزه فرهنگی بر اساس مصادیقی که می‌بینیم، ناچاریم و باید مسئولان به فرهنگ بیشتر بها بدهند و برای این حوزه هزینه کنند. فرهنگ و هنر از شاخه‌های بسیار تاثیرگذاری است که هرچه در این حوزه هزینه شود از دیگر هزینه‌هامان کم  و چند برابر عایدمان می‌شود. ان‌شاءا... نترسیم در حوزه‌های هنری، زمینه‌های اقتصاد و نظامی‌گری را مهم‌تر ندانیم. وقتی تولیدات کشور ما در دیگر کشورها درست و مکرر ارائه شود، ذهنیت منفی‌شان تصحیح می‌شود. با وجود تبلیغات‌ منفی از سوی رسانه‌های دشمن، کشور و مردم هنرمندپرور ما را تروریست و وحشی به شمار نمی‌آورند. فقط هنرمند می‌تواند این امتیازات فرهنگی را انتقال دهد و معرفی کند و باید مسئولان این موضوع را جدی بگیرند.  مسئولان به حوزه‌های مفهومی و هنری، آماری و کمی نگاه می‌کنند، در حالی که سرمایه‌گذاری‌ها در این زمینه‌های فرهنگی و هنری درازمدت است و بر دیگر نسل‌ها تاثیرش مشخص می‌شود. هرکاری در این زمینه باید مخصوصا از کودکی و در دبستان و مقاطع ابتدایی آغاز شود، چراکه آینده برای آنها و در دستان آنان است.

علی مظاهری - گروه فرهنگ و هنر