دوچرخه‌سوارها، صبورترند

گفت‌وگو با مهدی‌گوهری درباره دوچرخه‌سواری

دوچرخه‌سوارها، صبورترند

 سوم ژوئن را که مصادف است با امروز (12 خرداد) جهانیان به‌نام روز دوچرخه و دوچرخه‌سواری نامگذاری کرده‌اند تا روزی یک‌بار به صورت جدی به همه مردم یادآوری کنند دوچرخه بهترین وسیله برای حمل‌و‌نقل است. این نامگذاری از سوی کسانی انجام شده که خودشان اولین دوچرخه‌ها را ساخته و از آنها استفاده کرده‌اند بعد به سمت وسایل موتوری رفته‌اند و بهترین‌ها، ایمن‌ترین‌ها و سرعتی‌ترین‌ها را در این بخش تولید کرده‌اند و بعد که به اصطلاح ته همه را درآورده‌اند و آزمون و خطاها را گذرانده‌اند، برگشته‌اند سرخانه اول و می‌گویند، بهترین وسیله نقلیه که هم برای خود آدم‌ها خوب است و هم برای محیط‌زیست و کره زمین، همان اختراع اولیه یعنی دوچرخه است. وسیله‌ای که به مرور زمان تکامل پیدا کرده و به‌روز شده و برای مسیرهای مختلف از کوهستان تا دشت و خیابان طراحی‌های منحصر به‌فردی دارد و حتی تاشو هم دارد و برقی‌اش هم که آمده و خلاصه این‌که بهترین وسیله است برای جابه‌جا شدن در مکان و جغرافیا و لذت بردن از مسیر.
دوچرخه ایرانی نداریم
ما ایرانی‌ها از دوره قاجار به دوچرخه علاقه‌مند شدیم، در دوره‌ای که موتورسیکلت و انواع خودرو هنوز انگشت‌شمار بود و مردم در کنار کالسکه و درشکه کم‌کم از دوچرخه هم استفاده کردند که معروف‌ترین دوچرخه‌های آن زمان هرکولس و سه‌تفنگ بود. از سال 1304 واردات دوچرخه به ایران آزاد شد به‌نام کالای لوکس و جالب اینجاست هنوز در ایران کارخانه تولید دوچرخه نداریم و این وسیله که در بیشتر کشورهای دنیا به‌عنوان وسیله‌ای برای حمل‌و‌نقل پایدار معروف است به‌عنوان کالای لوکس وارد می‌شود و گران است و خیلی‌ها هرچقدر هم که استفاده از دوچرخه را دوست داشته‌باشند، قدرت خرید آن را ندارند و هر چه زمان می‌گذرد این قدرت پایین‌تر می‌آید.
مهدی گوهری که سال‌هاست دوچرخه را به‌عنوان وسیله نقلیه انتخاب کرده و در سطح شهر و طبیعت با دوچرخه تردد می‌کند. درباره قیمت دوچرخه می‌گوید: خیلی گران است، به‌خصوص برای جوانی که دانش‌آموز یا دانشجوست. دوچرخه کوهستان حدود 26 میلیون تومان قیمت دارد که نامعقول است. تولید دوچرخه در داخل هم هیچ‌وقت جدی گرفته نشده به‌خصوص این‌که با ورود و رونق اتومبیل و موتورسیکلت، دوچرخه مهجور شده. در شهرهایی مثل یزد و اصفهان که مسطح هستند و استفاده از دوچرخه خیلی راحت است اما به مرور دوچرخه کلا کنار گذاشته شده. قدیم‌ترها در ایران دوچرخه برای استفاده شهری تولید می‌شده اما کارخانه تولید آنها به دلیل عدم حمایت تعطیل شده است.
یک دوچرخه و هزار اما و اگر
 به گوهری می‌گویم،‌ در ایران بیشتر از دوچرخه برای تفریح و سرگرمی استفاده می‌کنند تا وسیله نقلیه، شاید به‌دلیل نبود زیرساخت مناسب و این‌که در این زمینه فرهنگسازی منسجم و ادامه‌داری انجام نمی‌شود؟ می‌گوید: در ایران بله. اما در بسیاری از کشورهای دنیا استفاده از دوچرخه به‌عنوان وسیله نقلیه خیلی از مشکلات زیست‌محیطی و ترافیک را حل کرده‌است. در کشورهای اروپایی و برخی کشورهای آسیایی، سوخت گران است و بسیاری از مردم توانایی خرید بنزین برای حمل‌و‌نقل روزانه را ندارند به همین دلیل ترجیح می‌دهند از دوچرخه استفاده کنند و دولت هم برای حمایت از مردم، زیرساخت‌های شهرها را برای استفاده از دوچرخه طراحی کرده و به بهره‌برداری رسانده اما در ایران هنوز استفاده از دوچرخه جدی نیست و دولت هم نگاه و برنامه‌ریزی جدی برای استفاده عموم از این وسیله را ندارد. هر چند حرکت‌هایی در کلانشهرها مثل تهران، شیراز، مشهد و... آغاز شده، مثلا ایجاد خط دوچرخه‌سواری یا دوچرخه‌های اشتراکی که قدم‌های مثبت و امیدوارکننده‌ای است. با توجه به این که دوچرخه گران است و همه قدرت خرید این وسیله را ندارند، طرح دوچرخه‌های اشتراکی، طرح خوبی است. الان در سطح تهران ایستگاه‌هایی راه‌اندازی شده که دوچرخه اجاره می‌دهد. اگر طرح‌های کمکی دیگری مانند اسکوترسواری و استفاده از اسکوتربرقی هم به فرهنگ زیستی ما اضافه شود، کمک بسیار خوبی برای حمل‌و‌نقل بدون دود و ترافیک است. دیروز در بلوار کشاورز طرح اسکوتر اشتراکی به بهره‌برداری رسید که به نظرم حرکت و برنامه بسیار خوبی است.
البته ایجاد زیرساخت‌های لازم برای دوچرخه‌سواری و فرهنگسازی استفاده از دوچرخه باید به موازات هم انجام شود. نمی‌توان مردم را تشویق کرد که از دوچرخه استفاده کنند اما زیرساخت‌ها فراهم نباشد و مردم نتوانند در سطح شهر از این وسیله استفاده کنند که کار بیهوده‌ای است و مردم بیشتر سرخورده می‌شوند. الان بیشتر کسانی که دوچرخه دارند در تهران و کلانشهرها نمی‌توانند مثلا برای رفتن به سرکار از آن استفاده کنند، اتوبان‌هایی که بخش‌های مختلف شهر را بهم وصل می‌کند، امکانی برای استفاده از دوچرخه ندارد و تردد در این مناطق خطرناک است. یا جای پارک برای دوچرخه‌ها طراحی نشده و با توجه به گران بودن این وسیله، نمی‌توان آن را در جایی غیر از پارکینگ گذاشت و رفت سر کار یا خرید. البته حرکت‌های کوچکی در حال شکل‌گیری است که غنیمت است و می‌تواند آغاز کارهای اصولی‌تری باشد. برخی ساختمان‌ها را شهرداری به عنوان همیار برای پارک دوچرخه معرفی می‌کند که می‌تواند در درازمدت به برنامه‌های کاربردی‌تری تبدیل شود.
پاداش برای دوچرخه‌سواری
گوهری درباره این‌که از دوچرخه به عنوان وسیله‌ای برای حمل و نقل پایدار نام می‌برند، می‌گوید: دوچرخه برای ما هنوز بیشتر سرگرمی است. اما دوچرخه تنها وسیله‌ای است که از هیچ سوختی استفاده نمی‌کند و این یعنی افزایش هوای پاک. برای همین دولت‌ها برای استفاده از دوچرخه پاداش‌ و امتیازهایی در نظر می‌گیرند مثلا در پاریس اگر در یک روز از اتوبوس یا مترو استفاده کنی، یک ماه شارژ استفاده از دوچرخه جایزه می‌گیری. این روش هم سلامت افراد را تضمین می‌کند، هم ترافیک و آلودگی هوا را کاهش می‌دهد و هم از نظر اقتصادی برای شهروندان به صرفه است اما در کشور ما برای دولت‌ها جدی نیست و نگاه‌شان به این وسیله نگاه درازمدت و با برنامه نیست که به حمل و نقل پایدار بینجامد.



آداب طبیعت‌گردی با دوچرخه
استفاده از دوچرخه مثل استفاده از دیگر وسایل‌نقلیه نیازمند قوانین بازدارنده هم هست که در کشور ما وجود ندارد. الان دوچرخه‌سواران در هر جایی که دوست‌دارند، وارد می‌شوند از پیاده‌رو بگیر تا ورود‌ممنوع و ورود خلاف جهت و... در حالی‌که اگر دوچرخه‌سواری به رسمیت شناخته شود و به آن نگاهی جدی وجود داشته‌باشد، حتما باید برای تردد با این وسیله قوانینی تعیین و اجرایی شود. این‌طور نیست که بگوییم دوچرخه‌سواران افرادی خاص هستند و در هر شرایطی حق با آنهاست! استفاده از دوچرخه برای طبیعت‌گردی هم قوانین خاص خود را دارد که مهم‌ترینش این است که دوچرخه حرفه‌ای داشته‌باشی و بهتر است تک‌نفره با دوچرخه به طبیعت نروی چون به هرحال از پیاده‌روی سرعتت بیشتر است و امکان دارد به جاهایی بروی که مثلا شیب‌تند داشته‌باشد یا ارتفاع باشد و اگر اتفاقی برایت بیفتد، بهتر است که تنها نباشی. استفاده از دوچرخه برای طبیعت‌گردی این حسن را هم دارد چون سرعتت زیاد نیست فرصت این را داری که از زیبایی‌های پیرامونت بیشتر لذت ببری و نکته مهم‌تر این که دوچرخه‌سواران معمولا آدم‌های صبوری هستند چون با برنامه و با توجه به زمانی که در اختیار دارند به طبیعت می‌روند و عجله‌ای برای رسیدن و چشم بستن به روی زیبایی‌ها ندارند.