روزی که تبریز  اشغال شد

روزی که تبریز اشغال شد

 شاید آخرین باری که حکومت ایران علنا هوس کشورگشایی به سرش زد و علیه یک کشور دیگر اعلام جنگ کرد و لشکر کشید و تصاحب کرد و برگشت، دوره نادری باشد. نادرشاه افشار به سرش زد که سری به هند بزند و شد آنچه همه کشورگشاها با کشورهای مورد تهاجم‌شان می‌کنند. خون‌ها ریخته شد و خانه‌ها ویران و غنیمت‌ها به کشور پیروز رسید. بعد از این ماجرا دیگر بیشتر جنگ‌های ایران تدافعی بوده و برای جلوگیری از به تاراج رفتن یک وجب از خاک وطن.

اما اگر تاریخ سیاسی ایران را ورق بزنید به موارد عجیبی برمی‌خورید که در نگاه اول، جنگ طلبی عجیب و غریب حاکمان وقت را تداعی می‌کند. مثلا آیا می‌دانید آخرین باری که ایران رسما به کشوری اعلام جنگ کرد، کی بود و آن کدام کشور بود؟ ایران در تاریخ سیاسی‌اش سابقه اعلام جنگ به ژاپن را دارد! یعنی کشوری که بیشتر درگیر مقابله با تهاجم‌های کوچک و بزرگ در مرز خودش بود، جایی از تاریخ به کشور ژاپن در آن گوشه کره‌زمین اعلام جنگ کرده است. ماجرا از این قرار بوده: بنا نبود ایران که قوای نظامی درست و درمانی هم نداشت به ژاپن در آن گوشه دنیا لشکرکشی کند اما شرایط جنگ در دوران جنگ جهانی طوری بود که نباید کشوری با موقعیت ایران بی‌طرف می‌ماند و حتما باید سمت یک طرف دعوا را می‌گرفت حتی اگر توان نظامی‌اش را نداشت و حتی اگر قرار نبود واقعا در آنجا مداخله نظامی داشته باشد. آتش هر دو جنگ جهانی دامن ایران را گرفت و جنایات غریبی در کشورمان رقم خورد. از قحطی بزرگ که میلیون‌ها نفر را به کام مرگ کشاند گرفته تا اشغال شهرهایی از کشورمان توسط طرفین جنگ. در دوره جنگ جهانی اول در چنین روزهایی بود که شهر تبریز به اشغال نیروهای آلمانی و عثمانی درآمد. تبریز کجا و جنگ جهانی کجا؟ سر پیاز بود یا ته پیاز؟! این را باید از طرفین دعوا پرسید که گمان می‌کردند اگر شهری را تصرف و غارت نکنند و به خاک و خون نکشند، طرف مقابلش این کار را زودتر انجام می‌دهد و دعوا بر سر این است که چه کسی زودتر جنایت کند.