به صبر کوش...
«میزان اعمال» یعنی «سنجه کردار» بندگان بنا به سنت، حدیث و تفسیرها «پیامبر و خاندان» ایشاناند بهویژه امام ما علی (ع) که کردار ما را در رستاخیز با کردار ایشان میسنجند، وقتی میفرمایند: چه بسا روزهداری که فقط گرسنگی و تشنگی میکشد نه بیشتر؛
آیامیتوان به روش علمای اصول از «مفهوم» این «منطوق» چنین برداشت کرد که: چه بسا قاریانی که در رمضانالکریم فقط مشتی واژهگان عربی به زبان میآورند و بهره چندانی از دادههای این ارمغان آسمانی نمیبرند؟ پاسخ بله است و نه! زیرا این یگانه متن پاک بهقدری ویژه و خاص است که حتی نگریستن به واژگانش و ورق زدنش واقعا فیضرسان و تعالیبخش است همانگونه که استاد کریم منصوری در برنامه محفل به موضوع توجه قاریان به کلام قرآن اشاره قابلتوجهی داشتند. ولی آیا میتوان از کتاب زندگی به همین ثواباندوزیهای زاهدانه قناعت کرد؟ مسلما خیر! قرآن بارها تاکید فرموده که نکات مهم را به تفصیل بازگفته یعنی یک موضوع را با گزارههای مختلف و واژگان گوناگون تشریح فرموده و بازکرده، بس که برای نوع بشر سرنوشتساز است. پیش از اشاره به چند آموزه محوری قرآنی به یاد بیاوریم که در میان متنهای جاودان و ممتازی که بشر آفریده، میدانیم که برخیشان بر روند تاریخ تاثیر نهاده است و برخی حرکتهای بزرگ اجتماعی و فرهنگی و... رقم زده و... اما هیچ کتابی به انسان (بما هو انسان) فارغ از نژاد و دین و وابستگیهایش به اندازه قرآن، احترام و ارج نگذاشته است. و این از اهم ویژگیهای این هدیه الهی است که انسان را این چنین حرمت نهاده و انتخاب «البته آگاهانه» او را در مسیر زیستگاری محترم شمرده.از ویژگیهای انسان همانا بردباری است و شگفتا که درقرآن بارها این رفتار ستایششده،ویژه مورد تقدیر قرار گرفته و چقدر بر بردباریورزیدن تاکید شده و اینکه بردباران به دستاوردهای پربرکتی در هر دو جهان میرسند و بهویژه آنان که برای خدا شکیبایی میورزند، بیشمار دِهِش و نعمت (یعنی نواخت) خواهند داشت. این مهارت اجتماعی را میشناسیم و همهمان گواه بودهایم چه آمدها و شادکامیهایی درپی برخی بردباریها به هنگام پیشامدها و برخوردهای ناگوار بوده و چقدر تلفات و ضایعات و گزندها که درپی بیتابی و کمصبری و توفندگیشان برای اشخاص و اطرافیانشان بدشگونی و ناگواری پیش آورده است. نگویید بردباری در سخن آسان مینماید؛ زیرا این کُنش و کرداری است که بایستی با تمرین و ورزش رفتاری در ما نیرو بگیرد و به کار بیفتد، بهویژه که با حول و قوه الهی همیشه راههای دشوار واقعا هموار و روشن میشود.وقتی او که آفرینشگر ماست و ما را از خودمان بهتر میشناسد و به خویشتن ما از خود ما بسی نزدیکتر است، هشدار میدهد: در فشارها و گرفتاریهای ناگزیر روزگار از «بردباری» کمک بگیرید و از «نماز»؛ آیا نباید کمی به خودمان بیاییم و سخنی را جدی بگیریم که از مهری ناکرانمند و بیچشمداشت برآمده و فقط خواهان رستگاری و آرامش و آسایش ماست. قرآن میخواهد در چارچوب «کرامت و ارجمندی» انسانیمان از زندگی لذت ببریم و هرچه بیشتر به بهرهمندی و برخورداری برسیم زیرا همان پیامآوری که این نامه خدایی را به ما رسانده به ما آموخته هرکسی از این جهان بهرهای برنگرفته باشد از جهان دیگر نیز بیبهره خواهد بود. تا میتوان باید زیبا زیست اما شگفتا که رحمت بیمنتهای خدا هرچقدر هم ما به خودمان گزند بزنیم و خویشتن انسانیمان را پایمال کنیم و به خسران برسیم و بهقول مولوی: زیان اندر زیان شویم، با مهرآوری و رحمتش جبرانمان میکند، اگر با خودمان و خودش راست و راستکار باشیم اما خدا نکند از چارچوبمان بیرون برویم و به دیگری یا دیگران کمترین گزند پیدا و پنهان برسانیم و بهقول بزرگان دینیار: گرفتار حقالناس شویم. خدانکند، زیرا خدا ما را به خودمان و رفتار و کردارمان با پیامدهایش وامیگذارد. مگر خودمان بتوانیم جبران خسارت کنیم، چراکه انسان و کرامت و حریمِ حرمتش برای خداوند یکتا، ارجمند است؛ حرمتشکنیهای اینچنینی و پایمال کردن دیگران (=حقالناس) را برنمیتابد و... .
علی مظاهری | گروه فرهنگ و هنر
علی مظاهری | گروه فرهنگ و هنر