درباره دكتر ایمان افتخاری، نخبه ریاضی كه عضو جوان شورایعالی انقلاب فرهنگی شده است
هجرت از هاروارد
مثل بچه درسخوانها یك كولهپشتی روی دوش انداخته است. لباس یكسره سفید تنش است. شلوار كتان پا كرده و ریش مسجدی حقی دارد. عكس باید وسط یك معاشرت پرحرارت گرفته شده باشد. پیرمرد ریشی به بلندی تولستوی و چهرهای به جذابیت الكساندر گروتندیك (شمایل محبوب یك ریاضیدان افسانهای) دارد. تیشرت قرمزی پوشیده و كلاه بیسبالی و كیف دوربین كامپكت توی دستش دیده میشود. پیرمرد
پایینتنه را سهلتر از بالاتنه برگزار كرده است.
شلوارك نیمه ماماندوز و دمپایی لاانگشتی و تمام. موضوع بحث چه میتوانست باشد؟ خورشید
روی چشمهای هر دویشان سایه انداخته است. ولی
صورتشان بهجت دارد. جوان مثل همه عكسهای
سهرخش میخندد.
او كیست؟ خلاصهاش این است: متولد بعد از انقلاب در شهر گلپایگان است. مثل مریم میرزاخانی برنده دو طلای المپیاد ریاضی (سال دوم با امتیاز كامل) است. در شریف ریاضی خواند. او یكی از ۵۰دانشآموخته برگزیده ۵۰سال اول فعالیت دانشگاه شریف است. او در سانحه مشهور اتوبوس نخبهها در راه اهواز به تهران مجروح شد. در ۲۵ سالگی از پرینستون، دكترای ریاضی گرفت. سه سال هیات علمی هاروارد بود؛ رها كرد، به ایران آمد و محقق آیپیام شد. در شاخه پیچیدهای از رشته ریاضی اچایندكس ۹ دارد. (یعنی ۹ مقاله دارد كه حداقل ۹ بار به آنها ارجاع داده شده است. این عدد برای مریم میرزاخانی در شاخه مشابه ۱۹ است. اینها دانشمندانی گزیدهكار هستند.) بیشتر مقالههایش را تنهایی نوشته است. در رقابتهای المپیاد دانشجویی ریاضی، در ۱۹ سالگی نقره گرفت. جایزه ابوریحان را از فرهنگستان علوم دریافت كرد. الان دانشیار آیپیام (پژوهشگاه دانشهای بنیادی) است. حالا ایمان افتخاری عضو شورایعالی انقلاب فرهنگی شده است. یك شخصیت علمی كه در تمام آزمونهای علمیاش درخشان ظاهر شده و در بالاترین سطوح برجسته بوده است. همه اینها به ما میگوید افتخاری یك دانشمند قدرتمند و خوشآتیه در ریاضیات محض است.
میتوان از اخلاق علمی افتخاری هم تمجید كرد. او جزو معدود كسانی است كه در یك رساله معنادار از نظر ریاضی، زمینه فعالیتهای مریم میرزاخانی را برای مخاطبان توضیح داده است. كاری كه كمتر در بین پژوهشگران ما رسم است. معمولا ما جزیرههایی جدا از هم هستیم كه در پیدا و پنهان، ارزش كارهای یكدیگر را زیر سؤال میبریم یا در برابر قوت همكارمان سكوت میكنیم اما افتخاری با ستایش و علاقه، ایدههای نوی میرزاخانی را به زبان فارسی شرح داد.
اینها شرط لازم انتخاب افتخاری است. همه اینها برای این دانشجوی سابق ریاضی هم خوشایند است. ما در كلاس ریاضی كمتر روی مبارك اساتید را میدیدیم. آنها رو به تخته داشتند تا برهانی برای قضایای ریاضی بیابند و به سرعت آن برهان را با ما، دانشجویان هراسان و اندكی كنجكاو درمیان بگذارند. اما حالا یكی از آنها، رویش را برگردانده و به ما و اهالی سیاست فرهنگی جمهوری اسلامی لبخند میزند. آیا او شایستگی این كار را دارد؟ آیا از شرط كافی هم برخوردار است؟
شرط كافی را نه برای نخبهای چون افتخاری كه حتی برای اعضای قدیمی و پیرسال همین شورا بهسادگی نمیتوان پیدا كرد. ایمان دارم اساتید برجسته ریاضی ذهن باز دارند؛ پیوسته به مسائل مشكل ریاضی فكر میكنند. پرسشهای حلنشده در ذهنشان میچرخد تا بتوانند راهی برای اثبات آنها پیدا كنند. هر چند افتخاری اهل مطالعه ادبیات و علوم انسانی بوده و با فضای مطالعات اسلامی مأنوس است اما باز این كافی نیست و ذهن این دانشجوی سابق را آكنده از استدلال نمیكند.
بیشتر نوشتههای افتخاری به انگلیسی است و ذهن او در هر صورت، در دنیای خشك و انتزاعی و غیرقابل درك قضایای ریاضی زندگی میكند. توضیح فضای علمی او برای مردم عادی كار سادهای نیست. حال او چگونه میتواند عضو شورایعالی انقلاب فرهنگی باشد؟
یك مكتوب فارسی از او و دو نویسنده دیگر جلب توجه میكند. آنها با نظر به جایگاه مریم میرزاخانی، میپرسند نظام آموزشی و پژوهشی ریاضی ما الان چه نسبتی با نظام آموزشی و پژوهشی ریاضی در جهان دارد؟ همانگونه كه از او انتظار میرود، او تنها درباره گرایش محض ریاضی نظر میدهد و نوشتهاش درباره ریاضی كاربردی «خاموش» است؛ یك ریاضیدان آنقدر دقیقكار هست كه اندازه ادعایش صحبت كند.
او با بررسی مقالههای ریاضی ایرانیها، نتیجه میگیرد ما سهم قابلتوجهی از تحقیقات ارزشمند در ریاضی محض نداریم. پژوهش میگوید سهم ما از پژوهشهای ضعیف در ریاضی محض بسیار زیاد است. مشكل دیگر این است كه در ریاضی محض در شاخههایی پركار ظاهر میشویم كه آن شاخهها لزوما ثمربخش نیستند. در این مقاله گفته میشود بخشی از پژوهشهای ریاضی ما از زمان عقب مانده است. ما داریم در موضوعاتی وقت صرف میكنیم كه دیگر در جامعه جهانی ریاضی جذاب نیستند.
نكته دیگر این است كه تحقیقات ریاضیدانان ایرانی در جوانی، تفاوت عمدهای با دوران پختگیشان ندارد. یعنی بر كیفیت تحقیقات افزوده نمیشود. نكته بامزه این است كه به نظر افتخاری، آییننامههای ارزیابی وزارت علوم، تحقیقات و فناوری (عتف) عملا متناسب با واقعیتهای موجود نیست. مثلا آییننامههای وزارت عتف پرونده كاری ریاضیدانی مثل مریم میرزاخانی را خوب ارزیابی نمیكند.
افتخاری بر این باور است كه جامعه سیاستگذار علمی كشور برای آموزش، ارزشی همپای پژوهش قائل نیست. چنین روشی در درازمدت بخش پژوهش را هم از بین خواهد برد و بسیار خطرناك است. به نظر افتخاری، معیارهای وزارت عتف برای علمسنجی گمراهكننده است؛ این در حالی است كه اساسا رشتههای مختلف علوم پایه با هم تفاوتهای اساسی دارند كه طبعا نظام ارزشیابیشان هم باید فرق داشته باشد. یكی از با ارزشترین جایزهها در ریاضی، جایزه فیلدز است كه خانم میرزاخانی تنها ایرانی و تنها زنی است كه این جایزه را برده است. حال فرض كنیم برندگان مدال فیلدز بخواهند فرمهای ارتقای به استادی را در وزارت عتف تكمیل كنند. مطابق آییننامههای وزارت عتف نیمی از آنها نمیتوانند به مقام استادی برسند. برخی از آنان حتی نمیتوانند حداقلها را برآورده كنند. نتیجه پژوهش این است: كیفیت پژوهش باید مهمتر از كمیت دانسته شود. مشوقهای عتف هم باید ناظر به كیفیت باشد، نه كمیت. به رشتههای علمی در جزئیات سیاستگذاری و ارزیابی استقلال نسبی اعطا شود. در روشهای حمایتی باید به آموزش بها داد و به مدرسان برجسته ارج نهاد. دورههای دكتری به نصف اندازه موجود كاسته شود. به دانشجویان دكتری بها داده و از آنها حمایت مالی خوبی شود. از روشهای امتیازدهی ماشینی و عددی دوری و داوریهای تخصصی جایگزین شود. هیچ امتیاز مثبتی برای پژوهشهای ضعیف نباید درنظر گرفت. او به همراه سلمان ابوالفتحبیگی و میثم نصیری این پژوهش را در همان سالی منتشر كرد كه دكتر میرزاخانی برنده فیلدز شده بود.
این هم از شرط كافی در شرایط برهوت. حتما در یك وضعیت مطلوب این تكمقاله نمیتواند شرط كافی را برآورده كند. اما با شرایط ما، دكتر افتخاری با این مقاله و ارزیابی قابل توجه از اوضاع علمسنجی ریاضی، میتواند به شورایعالی انقلاب فرهنگی قدم بگذارد و ایدههایش را مطرح كند. بد نیست اگر ارزیابی دیگر اعضای حقیقی هم در دسترس باشد تا بدانیم آنها با چه انگیزه و برنامهای در شورا حاضر خواهند شد. آرزو بر جوانان...
از همین الان پیشنهاد میشود دكتر ایمان افتخاری پس از دوره پنجساله در شورا، گزارشی از پیشنهادها و فعالیتهایش را نیز منتشر كند.
پایینتنه را سهلتر از بالاتنه برگزار كرده است.
شلوارك نیمه ماماندوز و دمپایی لاانگشتی و تمام. موضوع بحث چه میتوانست باشد؟ خورشید
روی چشمهای هر دویشان سایه انداخته است. ولی
صورتشان بهجت دارد. جوان مثل همه عكسهای
سهرخش میخندد.
او كیست؟ خلاصهاش این است: متولد بعد از انقلاب در شهر گلپایگان است. مثل مریم میرزاخانی برنده دو طلای المپیاد ریاضی (سال دوم با امتیاز كامل) است. در شریف ریاضی خواند. او یكی از ۵۰دانشآموخته برگزیده ۵۰سال اول فعالیت دانشگاه شریف است. او در سانحه مشهور اتوبوس نخبهها در راه اهواز به تهران مجروح شد. در ۲۵ سالگی از پرینستون، دكترای ریاضی گرفت. سه سال هیات علمی هاروارد بود؛ رها كرد، به ایران آمد و محقق آیپیام شد. در شاخه پیچیدهای از رشته ریاضی اچایندكس ۹ دارد. (یعنی ۹ مقاله دارد كه حداقل ۹ بار به آنها ارجاع داده شده است. این عدد برای مریم میرزاخانی در شاخه مشابه ۱۹ است. اینها دانشمندانی گزیدهكار هستند.) بیشتر مقالههایش را تنهایی نوشته است. در رقابتهای المپیاد دانشجویی ریاضی، در ۱۹ سالگی نقره گرفت. جایزه ابوریحان را از فرهنگستان علوم دریافت كرد. الان دانشیار آیپیام (پژوهشگاه دانشهای بنیادی) است. حالا ایمان افتخاری عضو شورایعالی انقلاب فرهنگی شده است. یك شخصیت علمی كه در تمام آزمونهای علمیاش درخشان ظاهر شده و در بالاترین سطوح برجسته بوده است. همه اینها به ما میگوید افتخاری یك دانشمند قدرتمند و خوشآتیه در ریاضیات محض است.
میتوان از اخلاق علمی افتخاری هم تمجید كرد. او جزو معدود كسانی است كه در یك رساله معنادار از نظر ریاضی، زمینه فعالیتهای مریم میرزاخانی را برای مخاطبان توضیح داده است. كاری كه كمتر در بین پژوهشگران ما رسم است. معمولا ما جزیرههایی جدا از هم هستیم كه در پیدا و پنهان، ارزش كارهای یكدیگر را زیر سؤال میبریم یا در برابر قوت همكارمان سكوت میكنیم اما افتخاری با ستایش و علاقه، ایدههای نوی میرزاخانی را به زبان فارسی شرح داد.
اینها شرط لازم انتخاب افتخاری است. همه اینها برای این دانشجوی سابق ریاضی هم خوشایند است. ما در كلاس ریاضی كمتر روی مبارك اساتید را میدیدیم. آنها رو به تخته داشتند تا برهانی برای قضایای ریاضی بیابند و به سرعت آن برهان را با ما، دانشجویان هراسان و اندكی كنجكاو درمیان بگذارند. اما حالا یكی از آنها، رویش را برگردانده و به ما و اهالی سیاست فرهنگی جمهوری اسلامی لبخند میزند. آیا او شایستگی این كار را دارد؟ آیا از شرط كافی هم برخوردار است؟
شرط كافی را نه برای نخبهای چون افتخاری كه حتی برای اعضای قدیمی و پیرسال همین شورا بهسادگی نمیتوان پیدا كرد. ایمان دارم اساتید برجسته ریاضی ذهن باز دارند؛ پیوسته به مسائل مشكل ریاضی فكر میكنند. پرسشهای حلنشده در ذهنشان میچرخد تا بتوانند راهی برای اثبات آنها پیدا كنند. هر چند افتخاری اهل مطالعه ادبیات و علوم انسانی بوده و با فضای مطالعات اسلامی مأنوس است اما باز این كافی نیست و ذهن این دانشجوی سابق را آكنده از استدلال نمیكند.
بیشتر نوشتههای افتخاری به انگلیسی است و ذهن او در هر صورت، در دنیای خشك و انتزاعی و غیرقابل درك قضایای ریاضی زندگی میكند. توضیح فضای علمی او برای مردم عادی كار سادهای نیست. حال او چگونه میتواند عضو شورایعالی انقلاب فرهنگی باشد؟
یك مكتوب فارسی از او و دو نویسنده دیگر جلب توجه میكند. آنها با نظر به جایگاه مریم میرزاخانی، میپرسند نظام آموزشی و پژوهشی ریاضی ما الان چه نسبتی با نظام آموزشی و پژوهشی ریاضی در جهان دارد؟ همانگونه كه از او انتظار میرود، او تنها درباره گرایش محض ریاضی نظر میدهد و نوشتهاش درباره ریاضی كاربردی «خاموش» است؛ یك ریاضیدان آنقدر دقیقكار هست كه اندازه ادعایش صحبت كند.
او با بررسی مقالههای ریاضی ایرانیها، نتیجه میگیرد ما سهم قابلتوجهی از تحقیقات ارزشمند در ریاضی محض نداریم. پژوهش میگوید سهم ما از پژوهشهای ضعیف در ریاضی محض بسیار زیاد است. مشكل دیگر این است كه در ریاضی محض در شاخههایی پركار ظاهر میشویم كه آن شاخهها لزوما ثمربخش نیستند. در این مقاله گفته میشود بخشی از پژوهشهای ریاضی ما از زمان عقب مانده است. ما داریم در موضوعاتی وقت صرف میكنیم كه دیگر در جامعه جهانی ریاضی جذاب نیستند.
نكته دیگر این است كه تحقیقات ریاضیدانان ایرانی در جوانی، تفاوت عمدهای با دوران پختگیشان ندارد. یعنی بر كیفیت تحقیقات افزوده نمیشود. نكته بامزه این است كه به نظر افتخاری، آییننامههای ارزیابی وزارت علوم، تحقیقات و فناوری (عتف) عملا متناسب با واقعیتهای موجود نیست. مثلا آییننامههای وزارت عتف پرونده كاری ریاضیدانی مثل مریم میرزاخانی را خوب ارزیابی نمیكند.
افتخاری بر این باور است كه جامعه سیاستگذار علمی كشور برای آموزش، ارزشی همپای پژوهش قائل نیست. چنین روشی در درازمدت بخش پژوهش را هم از بین خواهد برد و بسیار خطرناك است. به نظر افتخاری، معیارهای وزارت عتف برای علمسنجی گمراهكننده است؛ این در حالی است كه اساسا رشتههای مختلف علوم پایه با هم تفاوتهای اساسی دارند كه طبعا نظام ارزشیابیشان هم باید فرق داشته باشد. یكی از با ارزشترین جایزهها در ریاضی، جایزه فیلدز است كه خانم میرزاخانی تنها ایرانی و تنها زنی است كه این جایزه را برده است. حال فرض كنیم برندگان مدال فیلدز بخواهند فرمهای ارتقای به استادی را در وزارت عتف تكمیل كنند. مطابق آییننامههای وزارت عتف نیمی از آنها نمیتوانند به مقام استادی برسند. برخی از آنان حتی نمیتوانند حداقلها را برآورده كنند. نتیجه پژوهش این است: كیفیت پژوهش باید مهمتر از كمیت دانسته شود. مشوقهای عتف هم باید ناظر به كیفیت باشد، نه كمیت. به رشتههای علمی در جزئیات سیاستگذاری و ارزیابی استقلال نسبی اعطا شود. در روشهای حمایتی باید به آموزش بها داد و به مدرسان برجسته ارج نهاد. دورههای دكتری به نصف اندازه موجود كاسته شود. به دانشجویان دكتری بها داده و از آنها حمایت مالی خوبی شود. از روشهای امتیازدهی ماشینی و عددی دوری و داوریهای تخصصی جایگزین شود. هیچ امتیاز مثبتی برای پژوهشهای ضعیف نباید درنظر گرفت. او به همراه سلمان ابوالفتحبیگی و میثم نصیری این پژوهش را در همان سالی منتشر كرد كه دكتر میرزاخانی برنده فیلدز شده بود.
این هم از شرط كافی در شرایط برهوت. حتما در یك وضعیت مطلوب این تكمقاله نمیتواند شرط كافی را برآورده كند. اما با شرایط ما، دكتر افتخاری با این مقاله و ارزیابی قابل توجه از اوضاع علمسنجی ریاضی، میتواند به شورایعالی انقلاب فرهنگی قدم بگذارد و ایدههایش را مطرح كند. بد نیست اگر ارزیابی دیگر اعضای حقیقی هم در دسترس باشد تا بدانیم آنها با چه انگیزه و برنامهای در شورا حاضر خواهند شد. آرزو بر جوانان...
از همین الان پیشنهاد میشود دكتر ایمان افتخاری پس از دوره پنجساله در شورا، گزارشی از پیشنهادها و فعالیتهایش را نیز منتشر كند.
تیتر خبرها
-
یک قدم مانده به قطر
-
ساخت و ساز در تهران دیگر نمیارزد
-
نیمقرن با صلابت یک صدا
-
تاریخانقضای قهرمانان پوشالی
-
رشد معنیدار مرگهای افیونی
-
هجرت از هاروارد
-
درباره میراث رو به احتضار
-
نخبگان، معماران ایجاد زیرساختهای تمدنی
-
انتظار ایران از ترکیه رعایت حسن همجواری است
-
شکوه خواهر و برادری
-
ترویج کتاب بدون تعطیلی
-
چرا گربهماهی علی دایی خبرساز شد؟
-
نیاز به حرکت جدی در راهبری فرهنگی
-
نجباء: داعش به پشتوانه اشغالگران به تحرکات خود افزوده است
-
خوشعهدی ایران در برجام