مــشــت‌زنـــی  خودی‌ها به خودی‌ها

بازی دو سر باخت در رینگ بوکس ایران

مــشــت‌زنـــی خودی‌ها به خودی‌ها

حرف‌، حرف ماست. کار، کار ما و یار، یار ما! چرا؟ چون محور دنیاییم. خیلی از ما عادت کرده‌ایم به این‌که هر وقت ریشه اختلافی سبز می‌شود، تا تهِ قضیه برویم چون حق همیشه با ماست. مهم نیست طرف یا گروه مقابل یا حتی خودمان را به خاک و خون بکشیم. لازم باشد، تیشه را می‌زنیم به ریشه‌های درختی که همگی زیر سایه‌ آن نشسته‌ایم و حتی «به جان دادیمش آب!...» این‌طور وقت‌ها، خرد و تجربه را می‌گذاریم سر طاقچه و می‌تازیم، بی‌خیال این‌که بازی دو سر باخت است. ماجرا از اواسط بهمن‌ماه شد. با انتشار ادعاهای مختلف شخصی به نام فرشید رستمی که سال‌ها پیش، تابعیت آذربایجان را پذیرفته و ظاهرا در بوکس این کشور فعالیت و تجارت دارد. در مصاحبه‌ای که روی خط خبرگزاری مهر رفت، این شخص با تأکید بر عضویت در کمیته برگزاری مسابقات انجمن بین‌المللی بوکس، مسائلی چون خرید مدال دانیال شه‌بخش در مسابقات ٢٠٢١ صربستان، پرداخت رشوه از سوی فدراسیون ایران به آیبا برای پذیرفتن نتیجه اعتراض به مسابقه میثم قشلاقی و... را مطرح کرد. و بعد از چند روز، این خبر با تصویر نامه ایستوان کواکس، دبیرکل اتحاديه بین‌المللی بوکس (آیبا) پاسخ استعلام فدراسیون ایران در مورد هویت رسمی و جهانی «فرشید رستمی» را این‌طور اعلام کرد: «کلیه اطلاعات دریافتی از فدراسیون بوکس جمهوری اسلامی ایران، در خصوص این فرد بررسی خواهد شد. طبق سوابق ما (اتحادیه بین‌المللی بوکس)، فرد مذکور هرگز هیچ‌گونه سمتی در آیبا نداشته و ندارد.» با وجود انتشار نامه آیبا و ظاهر بی‌اهمیت اخباری که به اصطلاح می‌سوزند، چیزی که ما را در جام‌جم بر آن داشت تا دوباره به موضوع بپردازیم، در واقع مشت‌زنی خودی‌ها به خودی‌ها بود.

 دشمنِ دشمنِ من
آن چیزی که ٨۶ سال برای همه آرزو بود، همین چند ماه پیش شد خاطره‌ای شیرین. از بین شه‌بخش‌های کشورمان، دانیال، با یک مدال برنز بلگراد روی سکوی رقابت‌های قهرمانی جهان ایستاد. چیزی شبیه نشان افتخاری برای خانواده بوکس ایران اما دریغ، درست همان وقتی که خانواده باید به خود ببالد، فرزندش را در آغوش بگیرد و جوانان برومند دیگری را پرورش دهد، دایه‌های عزیزتر از راه می‌رسند. در این میان هوای نفسِ برخی یا ناکامی‌های گذشته در نرسیدن‌ به صندلی ریاست، جایگاه مربی، ملی‌پوش یا مدال‌آور و... راه را برای نامحرمان باز می‌کند.  همان ماجرای دشمن دشمن من، دوست من است. از آذربایجان تا ایران لایو می‌رویم. دلسوزیم، نمی‌خواهیم قهرمان را به حاشیه‌ ببریم که ما خود زخم دیده‌ایم. اما تا به ریشه نزنیم تبر از دست‌مان نمی‌افتد. بذر تردید می‌کاریم که اصلا پاسپورت و شناسنامه کجاست؟ آیا این تک مدال تاریخی را ما گرفته‌ایم؟! دنبال ستاره‌های سرمربی می‌گردیم. جدول مسابقات و حریفان را زیر و زبر می‌کنیم و شاید با تنگ‌نظری گذشته را فراموش می‌کنیم و در رینگ‌ مقابل خودمان می‌ایستیم. چه باک اگر که حاشیه‌ به اصل برسد.
خاطرات ما، فراموشی احسان
حالا این روزها کاپیتان اسبق معترض است. گلایه می‌کند، بر ادعاهای مغرضانه دیگران که اعتراض فدراسیون ایران در مسابقات جهانی، برای ناداوری در حق میثم قشلاقی را زیر سوال می‌برند، صحه می‌گذارد. البته می‌گوید با شه‌بخش دوستند و خدا کند اسیر حاشیه نشود! اما با شخصی هم‌داستان می‌شود که سال‌هاست تابعیت‌اش ایرانی نیست و با هویت مردود و ادعای وطن‌دوستی، هر چه بقیه دارند را جعلی می‌داند.  شاید احسان مافیای بوکس آذربایجان را در لندن فراموش کرده. اما همه‌ ما با روزبهانی خاطره‌ مشترکی از یک پنج‌شنبه غم‌انگیز در سالن اکسل لندن داریم. آن گریه‌ها با صدای بلند. بعد از ٧٠ سال بالاخره نماینده بوکس ایران در ٢٠١٢ رسیده بود به یک‌چهارم نهایی المپیک ولی با ناداوری حذف شد. او پس از بازگشت عنوان کرد: «اگر ۵٠٠ دلار برای اعتراض به ناداوری در رقابت من، هزینه می‌شد شاید یک مدال دیگر به نام ایران ثبت می‌شد... البته مافیای قزاق و ازبکستان همیشه وجود دارند. رئیس فدراسیون بوکس آذربایجان را هم به خاطر مافیايی بودنش از سالن مسابقات بیرون کردند. حتی اجازه نمی‌دادند وارد سالن شود. شنیدیم که از لندن هم دیپورت شده.» (باشگاه خبرنگاران جوان، ٢٣ شهریور ١٣٩١) روزبهانی در همین سال‌های اخیر هم گفته: «بوکس دنیا دست مافیاست و برای گرفتن مدال المپیک باید پول خرج کرد.» (خبرگزاری فارس، ۶ دی ١٣٩٩)



موفقیت قابل انکار نیست
در این میان علیرضا استکی هم حرف‌هایی دارد. در مورد حاشیه‌ها، انتشار فایل‌های صوتی ناقص و اتهامات کذب مخالفین به پیگیری روند حقوقی‌ معتقد است. با رئیس فدراسیون هم صحبت کردیم. در واقع بخش مهم دیگری از حواشی به اختلاف ١٠ رأی او با کاندیدای گروه منتقدش بازمی‌گردد که او را دوباره برای چهار سال دیگر به بوکس بازگرداند. حسین ثوری، حرف‌های زیادی داشت و ما شنیدیم؛ از موانع، کمبود بودجه، کرونا، تلاش‌هایی که کرده‌اند، دستاوردها و مدالی که نادیده انگاشته می‌شوند. از او در مورد اتفاقات اخیر، کادر فنی و به طور خاص انتقاداتی که پیرامون عملکرد استکی وجود دارد، می‌پرسم. می‌گوید: «با آن شخص معلوم‌الحال که کاری ندارم. آیبا پاسخ داد و نتايج بررسی‌های دیگر هم مانده. کار زیاد کردیم. اما مدال‌آوری آسیایی، شکوفایی جوانان و تک نشان تاریخی دانیال را نمی‌توان در دوره استکی انکار کرد که؛« در خانه اگر کَس است،
یک حرف بَس است.»