از تبار پپ، از قبیله کلوپ
مثال خیلی بدی است این که من دارم میزنم! اما برای این که حرفم جا بیفتد مجبورم از این مثال استفاده کنم. در دنیای مربیگری دو جنس مربی داریم، گواردیولاها و کلوپها. گواردیولاها مربیانی هستند که در زمان بازیگری ستاره بودند و نام بزرگی داشتند. این نام به آنها یک اعتبار و مشروعیت میدهد تا در دوران مربیگری هم راحتتر بتوانند کار را پیش ببرند. در مقابل کلوپها در دوران بازی فوتبال آن چنان که باید اسم و رسمی نداشتند، برای یافتن اعتبار و مشروعیت در دوران مربیگری مجبور هستند، راهی طولانیتر طی کنند و کارنامهای پربارتر جذب کنند تا پذیرفته شوند. نه مهدی رحمتی گواردیولاست و نه ساکت الهامی یورگن کلوپ اما هر دو در مجموعه آنها جای میگیرند. این بازی و این فینال هم رقابت این تقسیمبندی است، «یکی از تبار ستارهها» مقابل «یکی از قبیله مبارزها».
مهدی رحمتی یک ستاره بود. ستارهای بلندبالا که زمانی نقطه امید تیمملی بود، در استقلال هم کاپیتان بود و محبوبترین. بامزه این که رحمتی خودش جانشین یکی دیگر از مربیان گروه پپ شده است یعنی رسول خطیبی .در مقابل ساکت الهامی وقتی مصدومیت دوران فوتبالش را خیلی زود به انتها رساند، از دستیاری شروع کرد و آن قدر مبارزه کرد و جنگید تا فوتبال ایران استعدادش در مربیگری را باور کرد.
در بالاترین سطح هم هیچ گاه نمیتوان گفت کدام راه، راه بهتری برای سرمربی شدن است. خیلی از ستارههای فوتبال در مربیگری به هیچ جا نرسیدند و خیلی زود یک بازنده بزرگ لقب گرفتند. در مقابل خیلی از مبارزها هم بودند که هیچ گاه نتوانستند حتی به سطح ارزیابی برسند و اگر هم به جایی رسیدند، موقتی بود و زود محو شدند. آن چه یک مربی را مربی میکند، مسیری نیست که طی میکند، بلکه شکل عملکرد اوست.
فینال جام حذفی این دوره، فقط فریاد شهرهای نه چندان بزرگ مقابل ابرشهرها نیست. این فینال فقط میخواهد به فوتبال یادآوری کند که جغرافیای آن محدود به چند شهر خیلی بزرگ نیست و میتوان شهرهای دیگر را هم در این شادی سهیم کرد. بلکه این فینال میخواهد به یاد فوتبال بیاورد که نامهای دیگری روی نیمکت هستند که باید بزرگ دانسته و جدی گرفته شوند. چه فرقی میکند از تبار پپ باشند یا از قبیله کلوپ.
افشین خماند - ورزش
مهدی رحمتی یک ستاره بود. ستارهای بلندبالا که زمانی نقطه امید تیمملی بود، در استقلال هم کاپیتان بود و محبوبترین. بامزه این که رحمتی خودش جانشین یکی دیگر از مربیان گروه پپ شده است یعنی رسول خطیبی .در مقابل ساکت الهامی وقتی مصدومیت دوران فوتبالش را خیلی زود به انتها رساند، از دستیاری شروع کرد و آن قدر مبارزه کرد و جنگید تا فوتبال ایران استعدادش در مربیگری را باور کرد.
در بالاترین سطح هم هیچ گاه نمیتوان گفت کدام راه، راه بهتری برای سرمربی شدن است. خیلی از ستارههای فوتبال در مربیگری به هیچ جا نرسیدند و خیلی زود یک بازنده بزرگ لقب گرفتند. در مقابل خیلی از مبارزها هم بودند که هیچ گاه نتوانستند حتی به سطح ارزیابی برسند و اگر هم به جایی رسیدند، موقتی بود و زود محو شدند. آن چه یک مربی را مربی میکند، مسیری نیست که طی میکند، بلکه شکل عملکرد اوست.
فینال جام حذفی این دوره، فقط فریاد شهرهای نه چندان بزرگ مقابل ابرشهرها نیست. این فینال فقط میخواهد به فوتبال یادآوری کند که جغرافیای آن محدود به چند شهر خیلی بزرگ نیست و میتوان شهرهای دیگر را هم در این شادی سهیم کرد. بلکه این فینال میخواهد به یاد فوتبال بیاورد که نامهای دیگری روی نیمکت هستند که باید بزرگ دانسته و جدی گرفته شوند. چه فرقی میکند از تبار پپ باشند یا از قبیله کلوپ.
افشین خماند - ورزش