درنگ
بالاخره هوش یا اراده؟
بیشتر والدین، معمولا عادت دارند که روی استعدادها و هوش فرزندان خود حساب باز کنند. این البته چیز بدی نیست، هست؟ آنها دوست دارند فرزندانی تیزهوش داشته باشند که آیندهشان تضمین شده باشد. به همین دلیل انواع و اقسام کلاسها را زیر و رو میکنند تا بتوانند موارد مناسبی برای تقویت هوش و استعدادهای آنها پیدا کنند. البته که در این فرآیند مشکلی نیست اما پس مشکل کجاست؟
آنجلا داکورث، در کتاب «عزم: قدرت اشتیاق و ثباتقدم» خود، بحثهای جالبی را دراینباره مطرح میکند. او ابتدا طرح مسأله میکند؛ همین چیزی که خدمت شما عرض کردیم. اینکه معمولا والدین انتظار دارند که فرزندانشان مستعد و تیزهوش باشند تا پیشرفت خوبی را تجربه کنند اما در اینجا چند مشکل خودنمایی میکند. اول اینکه استعداد و هوش، چیزی است که شاید در افراد مختلف، به تساوی توزیع نشده باشد. در این صورت چه باید کرد؟ پس این قاعده، چیزی نیست که بشود به والدین توصیهاش کرد بروند دنبال تقویت آن. طبیعی است هر کسی از حداقلی از هوش و استعداد برخوردار است اما چطور میشود به همه توصیه کرد در مسیری قدم بگذارند و رقابت کنند که چهبسا در آن، اساسا از پیش باختهاند؟
استقامت، کلید موفقیت
توصیهای که داکورث میکند، تمرکز روی چیزی است که همه بچهها میتوانند داشته باشند؛ قدرت عزم و اشتیاق و ثباتقدم. کلی هم مثال میآورد که این، مستعدترین و تیزهوشترینها نیستند که به جاهای خوبی میرسند و برنده میشوند؛ بلکه این بااستقامتترینها هستند که میتوانند به جاهای خوبی برسند. نکته هم اینجاست که برای استقامتداشتن نیز شما باید یک ذهنیت بااستقامت داشته باشید؛ ذهنیتی که در آن عقبنشینی و شکست و خستگی جایی نداشته باشد. همین کیفیتهای ذهنی است که میتواند به موفقیت شما منجر شود. درواقع همه چیز به ذهن، قدرت تسلیمناپذیری و همچنین بازگشتهای دوباره شما به مسیر بازمیگردد.
داکورث نکتهای جالب از نیچه هم مطرح میکند؛ اینکه موفقترینها، کسانی هستند که بیشترین سابقه حضور در رویدادهای یک حوزه را دارند. جالب اینکه سالها پیش پژوهشی انجام و در آن اثبات شد هر کسی در جهان با هر استعدادی، اگر خوب تمرین کند میتواند یک خواننده موسیقی در سطح عالی شود. البته طبیعی است که استعدادها باعث میشوند تا راههای میانبری داشته باشیم اما حتی خود استعدادها نیز به شرط کار و تلاش فراوان به منصه ظهور خواهند رسید. در نهایت اینکه عزم و اراده و تلاش، چیزهایی هستند که به همه میشود توصیهشان کرد و حتی به قول دارن هاردی، در بیشتر مواقع میتوانند استعداد و هوش و جایگاه خانوادگی را هم پشتسر گذاشته و فرد را به موفقیت برسانند.
استقامت، کلید موفقیت
توصیهای که داکورث میکند، تمرکز روی چیزی است که همه بچهها میتوانند داشته باشند؛ قدرت عزم و اشتیاق و ثباتقدم. کلی هم مثال میآورد که این، مستعدترین و تیزهوشترینها نیستند که به جاهای خوبی میرسند و برنده میشوند؛ بلکه این بااستقامتترینها هستند که میتوانند به جاهای خوبی برسند. نکته هم اینجاست که برای استقامتداشتن نیز شما باید یک ذهنیت بااستقامت داشته باشید؛ ذهنیتی که در آن عقبنشینی و شکست و خستگی جایی نداشته باشد. همین کیفیتهای ذهنی است که میتواند به موفقیت شما منجر شود. درواقع همه چیز به ذهن، قدرت تسلیمناپذیری و همچنین بازگشتهای دوباره شما به مسیر بازمیگردد.
داکورث نکتهای جالب از نیچه هم مطرح میکند؛ اینکه موفقترینها، کسانی هستند که بیشترین سابقه حضور در رویدادهای یک حوزه را دارند. جالب اینکه سالها پیش پژوهشی انجام و در آن اثبات شد هر کسی در جهان با هر استعدادی، اگر خوب تمرین کند میتواند یک خواننده موسیقی در سطح عالی شود. البته طبیعی است که استعدادها باعث میشوند تا راههای میانبری داشته باشیم اما حتی خود استعدادها نیز به شرط کار و تلاش فراوان به منصه ظهور خواهند رسید. در نهایت اینکه عزم و اراده و تلاش، چیزهایی هستند که به همه میشود توصیهشان کرد و حتی به قول دارن هاردی، در بیشتر مواقع میتوانند استعداد و هوش و جایگاه خانوادگی را هم پشتسر گذاشته و فرد را به موفقیت برسانند.