پیشنهاد روز

پیشنهاد روز

استخوان     علی‌اکبر حیدری
کمتر کتاب داستانی است که دست بگیرید و نتوانید به دلیل تعلیق تنیده به کلمات آن را زمین بگذارید، رمان «استخوان» یکی از همین دست کتاب‌هاست. رمان علی‌اکبر حیدری پر از خرده‌روایت‌های جذاب و مهیج است؛ روایت‌هایی که در کشاندن خواننده به‌دنبال خودشان موفق‌اند. چون مخاطب می‌خواهد بداند بعد از هر اتفاق نفسگیر، چه گره‌گشایی‌ای در انتظار اوست. استخوان، سومین کتاب و دومین رمان علی‌اکبر حیدری است؛ داستانی که در یک روستای مرزی اتفاق می‌افتد. شخصیت اصلی داستان، کاوه، سربازی فراری است که به زادگاه پدری‌اش پناه می‌آورد تا هم از جنگ و خونریزی فرار کند، هم از عذاب وجدان خاطره‌ای دردناک که گریبانش را گرفته است. اما گرفتار مساله‌ای شاید ترسناک‌تر از جبهه و جنگ می‌شود. داستان‌های پرماجرا نیازمند گره هستند. راوی استخوان، با انداختن یک گره جذاب به جان روایت، از همان ابتدای داستان و ماجراهای پی‌درپی که در ادامه روایت می‌کند، خواننده را به خواندن داستان تا صفحه آخر ترغیب می‌کند. گره‌گشایی در داستان‌هایی از این دست، اتفاق مهمی است و کیفیت داستان وابستگی زیادی به نحوه این گشایش دارد. 

وکیل لینکلن     دیوید گراسمن
«وکیل لینکلن» سریال هوشمندانه و جذابی است که ماجراهای یک وکیل درستکار و کاربلد را دنبال می‌کند. ماجراهای این سریال، معمایی و درهم هستند و حال و هوای عاطفی و انسانی عمیقی هم در آن وجود دارد. سریال بر اساس مجموعه داستان‌های پرفروشی از مایکل کانلی، نویسنده مشهور رمان‌های کارآگاهی ساخته شده و پیش از این هم فیلمی بر اساس این داستان‌ها اکران شده بود. در سریال وکیل لینکلن، مانوئل گارسیا رولفو نقش اصلی یعنی هالر را به عهده دارد. هالر در این سریال یک آدم آرمانگرا و ساختارشکن است. او در دفتر کارش که صندلی عقب یک ماشین لوکس لینکلن است مشغول به کار می‌شود. او پرونده‌های کوچک و بزرگی را 
در سراسر شهر لس‌آنجلس به عهده می‌گیرد. چیزی که هر قسمت از این سریال را دیدنی و جذاب می‌کند، پیچیدگی‌های معمایی، بازی‌های قوی و کارگردانی هوشمندانه آن است. این سریال 10قسمت دارد و در هر قسمت هم، ماجرای اصلی شخصیت اول سریال دنبال می‌شود و هم پرونده‌های کوچک‌تر و ماجراهای فرعی را شاهد هستیم. به‌علاوه درگیری هالر با گذشته خودش هم بخشی از ماجرای سریال است. 

عملیات اتاق13     مکین‌تایر 
عملیات‌های فریب، همواره نقش پررنگی در تاریخ داشته‌اند. از دوران باستان تا همین امروز، بسیاری از شکست‌ها و پیروزی‌ها در گرو این فرم از عملیات‌های جنگی - اطلاعاتی بوده است. عملیات‌هایی که توجه تمام و کمال یک‌طرف ماجرای جنگ را به سوی دیگری کشانده و ناگاه ضربه کاری بزرگ و غیرقابل جبران را در سوی دیگری وارد می‌کند و سرنوشت‌های بسیاری دگرگون می‌شوند. کتاب «عملیات اتاق 13: جسدی که پیروزی متفقین را تضمین کرد» روایت جذاب و نفسگیر یکی از همین عملیات‌های فریب است که به دلیل وسعت و دامنه تأثیرگذاری‌اش، شاید بتوان آن را مهم‌ترین و موفق‌ترین عملیات فریب تاریخ دانست. بن مکینتایر، پژوهشگر، مورخ و روزنامه‌نگار برجسته بریتانیایی، به شکلی عجیب در طبقه بالایی خانه پسر مانتگیوی، جاسوس و نویسنده انگلیسی، به اسنادی دست پیدا می‌کند که مشخص‌کننده حقایق دست اولی از عملیات اتاق13 بوده‌اند. این عملیات که در ژوئن 1943، آغازگر پیروزی‌های بزرگ متفقین برابر متحدین، آن هم با کمترین تلفات انسانی بود، همگی برآمده از نقشه‌ای بود که دو افسر انگلیسی در اتاق شماره13 یک انباری طرح‌ریزی کردند. مجموعه این ماجراهای مهیج، با قلم درخشان مکینتایر، کتاب  را به وقایع‌نگاری‌ای تبدیل کرده که بسیاری از داستان‌های پرآب‌وتاب جاسوسی هم به پایش نمی‌رسند.

شلیک نکنید    استفان فوربس
 «شلیک نکنید» مستندی فوق‌العاده و جذاب است که هیچ چیز از یک درام مهیج و نفسگیر کم ندارد. این مستند، روایتی دقیق و تماشایی از جزئی‌ترین اتفاقات یک حادثه گروگانگیری است که سال ۱۹۷۳ در شهر نیویورک اتفاق افتاد؛ حادثه‌ای که نشان داد، گاهی مذاکره کردن،شجاعت بیشتری می‌خواهد تا جنگیدن. در نوزدهم ژانویه ۱۹۷۳ چهار مرد سیاهپوست وارد یک فروشگاه سلاح و لوازم ورزشی شدند، هفت‌تیری رو به فروشنده گرفتند و از او خواستند اسلحه‌های فروشگاه را به آنها بدهد. موقعی که آنها می‌خواستند آنجا را ترک کنند یک مامور پلیس به صورت اتفاقی سر رسید. به‌جز سارقان، 12مشتری هم در فروشگاه حضور داشتند که همگی به گروگان گرفته شدند. یکی از کلیدی‌ترین عناصر مستند «شلیک نکنید» بررسی تاثیر سیاست و نژادپرستی در عملکرد نیروهای پلیس است. مردان سیاهپوستی که در این حادثه دست به سرقت زده بودند، از طرف بعضی دیگر از گروه‌های اجتماعی سیاهپوست احساس خطر کرده، به همین دلیل فکر می‌کردند برای دفاع از خودشان نیاز به سلاح دارند. آنها اصلا قصد گروگانگیری نداشتند.