
وقت مطالعه
کاش ما هم آنجا بودیم
نام کتاب: پسری روی سکوها
نویسنده: حمیدرضا صدر
سال انتشار: 1393
تعداد صفحات: 490
بدون شک یکی از پرشورترین و البته خواندنیترین کتابهای حوزه ورزش باز هم متعلق به مردی است که یک سالی میشود دیگر میان ما نیست. کتابی به نام «پسری روی سکوها» اثر ماندگار دکتر حمیدرضا صدر. قلم جادویی صدر این بار آنچه که در قلب او در رابطه با وقایع چهار دهه فوتبال ایران وجود داشت، روی کاغذ آورده است. مرحوم صدر در این کتاب جزئیاتی را درباره چهاردهه فوتبال ایران توصیف کرده که بازتاب اوضاع اجتماعی ایران در همین دهههاست. مرحومصدر شیفته فوتبال بود و این شیفتگی در کلمه به کلمه و خط به خط آثار او مشهود است. از میان این خطوط، شور، هیجان، بیپروایی، زیبایی، از خودگذشتگی، امید و ناامیدی، خنده و گریه، زشتی و زیبایی و کابوس و رویا بیرون میریزد. این کلمات و این جملات جادویی را که میخوانید با خود میگویید کاش آنجا بودم و کاش زودتر به دنیا آمده بودم. کاش چهار دهه پیش در همان نقطهای قرار داشتم که شکوه فوتبال در ذهن حمیدرضا صدر شکل گرفت. صدر همین جاست. نزد ما. با کتابهایش. با چیزی به نام «پسری روی سکوها». صدر در این کتاب یک ناظر و راوی بی همتاست. از دهه 40 به 50 میرسد و از 50 به 60. دهه 60 را که پشت سر میگذارد و وارد 70 میشود. وقایعنگاری بیهمتای او برخی از نامداران فوتبال ایران را هم در برمیگیرد. او از همه چیز میگوید. دقیقا از خود فوتبال. دقیقا از خود عشق. او با ذهن طلاییاش به خوبی روایتگر چهار دهه اتفاقات فوتبال ایران در کنار وقایع سیاسی، هنری و سایر موضوعات است.
کتابی که روایتگر عشق است، با امید تمام میشود. چه چیزی بهتر از این؟
نام کتاب: پسری روی سکوها
نویسنده: حمیدرضا صدر
سال انتشار: 1393
تعداد صفحات: 490
بدون شک یکی از پرشورترین و البته خواندنیترین کتابهای حوزه ورزش باز هم متعلق به مردی است که یک سالی میشود دیگر میان ما نیست. کتابی به نام «پسری روی سکوها» اثر ماندگار دکتر حمیدرضا صدر. قلم جادویی صدر این بار آنچه که در قلب او در رابطه با وقایع چهار دهه فوتبال ایران وجود داشت، روی کاغذ آورده است. مرحوم صدر در این کتاب جزئیاتی را درباره چهاردهه فوتبال ایران توصیف کرده که بازتاب اوضاع اجتماعی ایران در همین دهههاست. مرحومصدر شیفته فوتبال بود و این شیفتگی در کلمه به کلمه و خط به خط آثار او مشهود است. از میان این خطوط، شور، هیجان، بیپروایی، زیبایی، از خودگذشتگی، امید و ناامیدی، خنده و گریه، زشتی و زیبایی و کابوس و رویا بیرون میریزد. این کلمات و این جملات جادویی را که میخوانید با خود میگویید کاش آنجا بودم و کاش زودتر به دنیا آمده بودم. کاش چهار دهه پیش در همان نقطهای قرار داشتم که شکوه فوتبال در ذهن حمیدرضا صدر شکل گرفت. صدر همین جاست. نزد ما. با کتابهایش. با چیزی به نام «پسری روی سکوها». صدر در این کتاب یک ناظر و راوی بی همتاست. از دهه 40 به 50 میرسد و از 50 به 60. دهه 60 را که پشت سر میگذارد و وارد 70 میشود. وقایعنگاری بیهمتای او برخی از نامداران فوتبال ایران را هم در برمیگیرد. او از همه چیز میگوید. دقیقا از خود فوتبال. دقیقا از خود عشق. او با ذهن طلاییاش به خوبی روایتگر چهار دهه اتفاقات فوتبال ایران در کنار وقایع سیاسی، هنری و سایر موضوعات است.
کتابی که روایتگر عشق است، با امید تمام میشود. چه چیزی بهتر از این؟