وعده‌های متناقض «تراس» برای چالش‌های انگلیس

وعده‌های متناقض «تراس» برای چالش‌های انگلیس

لیز تراس، نخست‌وزیر جدید بریتانیا، در ابتدای فعالیت خود اعلام کرد انگلیس را به کشوری با مشاغل پردرآمد، خیابان‌های امن و سرزمینی که همه مردم با فرصت‌های قابل‌توجهی روبه‌رو هستند تبدیل خواهد کرد. او همچنین قول داد که برای مقابله عملی با بحران انرژی ناشی از جنگ اوکراین تلاش خواهد کرد.

این یک سخنرانی کوتاه و ساده بود و نشان داد که لیز تراس حداقل در زمینه سخنرانی، بسیار ساده‌تر از نخست‌وزیر قبلی یعنی بوریس جانسون است و پیچیدگی‌های او را ندارد. کابینه تراس نیز از ویژگی‌هایی برخوردار است که نظر بعضی کارشناسان را جلب کرده است مثلا این‌که برای اولین‌بار در تاریخ بریتانیا، هیچ‌یک از چهار پست اصلی دولتی‌ــ‌نخست‌وزیر، وزیر خزانه‌داری، وزیر خارجه و وزیر کشور ــ توسط یک مرد سفیدپوست اشغال نشده است. این ویژگی‌ها گرچه از نظر برخی تحلیلگران قابل‌توجه هستند اما موضوعاتی نیستند که بتوانند لیز تراس را از دچار شدن به سرنوشت سه نخست‌وزیر قبلی خود که همگی محافظه‌کار بودند یعنی جانسون، ترزا می ‌و دیوید کامرون نجات دهند. این سرنوشت چیزی نیست جز‌خروج شرم‌آور از ساختمان شماره10 خیابان داونینگ. در واقع، چالش‌های پیش روی تراس مسلما بزرگ‌تر از چالش‌هایی است که هریک از سه‌نخست‌وزیر قبلی با آن مواجه بودند. 
چالش استراتژیک
چالش استراتژیک تراس این است که حزب محافظه‌کار 12سال است که در قدرت بوده و در این مدت بسیاری از شخصیت‌های ارشد آن استعفا داده یا برکنار شده‌اند. در انتخابات اخیر نیز که او در حالی به‌عنوان نخست‌وزیر برگزیده شد که در پنج رای‌گیری مقدماتی از نمایندگان محافظه‌کار  او همواره از ریشی سوناک، وزیر سابق خزانه‌داری عقب بود اما در دور نهایی، او در مجموع با 81326 رای سوناک را شکست داد؛ بله 81326 رای در کشوری با 68 میلیون نفر. این در حالی است که مارک گوردون فرماندار جمهوریخواه وایومینگ، کم‌جمعیت‌ترین ایالت آمریکا که برای انتخابات مجدد در ماه نوامبر نامزد می‌شود، در انتخابات مقدماتی جمهوریخواهان در ماه گذشته رای بیشتری نسبت به آرای تراس کسب کرد. 
تراس در میان وفاداران حزب محافظه‌کار با وعده بازگشت به اصول تاچری توانست پیروز شود. این اصول عبارتند از مالیات‌های پایین، دولت کوچک، مقررات‌زدایی، سیاست‌های سخت در زمینه مهاجرت، ارتش بزرگ‌تر و نظم و قانون. این وعده به‌عنوان یک استراتژی برای جلب نظر اعضای حزب و غول‌های مطبوعاتی محافظه‌کار اعم از صاحب دیلی‌میل (لرد روترمر)، دیلی تلگراف (برادران بارکلی، دیوید و فردریک) و سان(رابرت مرداک) بسیار کارآمد و تاثیرگذار بود. به همین دلیل بود که سان در سرمقاله‌ای درباره تراس نوشت: «لیز تراس، نخست‌وزیری است که ما برای بحرانی که بریتانیا را فرا گرفته به آن نیاز داریم».
خودکشی سیاسی
با این حال، به‌عنوان راهبردی برای اداره بریتانیا در این مقطع بحرانی به‌ویژه از لحاظ اقتصادی، اتخاذ تاچریسم واقعی، به معنای خودکشی سیاسی است. با نزدیک شدن به فصل زمستان و افزایش قیمت گاز طبیعی به سطوح بی‌سابقه بسیاری از خانوارهای بریتانیایی با تقریبا سه برابر شدن قبض انرژی خود در مقایسه با سال گذشته روبه‌رو هستند. برخی مشاغل کوچک، از جمله رستوران‌ها، شاهد پنج برابر شدن هزینه‌ها یا حتی بیش از این مقدار هستند. این در حالی است که اصل پایه تاچریسم بر این تاکید دارد که همه باید روی پای خودشان بایستند و دولت نباید دخالت کند. بنابراین با توجه به وضعیت دشوار انگلیس و وعده‌های متناقضی که تراس مطرح کرده این انتظار وجود دارد که اولین کار او این باشد که این اصل پایه در سیاست تاچریسم را به‌صورت کاملا بی‌سر‌و‌صدا کنار بگذارد و کمک مالی عظیمی به خانوارها و مشاغل ارائه دهد تا به آنها کمک کند قبض‌های انرژی خود را بپردازند. بر‌اساس گزارش‌ رسانه‌ها، بسته‌ حمایتی که او و همکارانش روی آن کار می‌کنند بزرگ‌تر از   برنامه‌های امدادی است که از سوی دولت جانسون برای عبور از دوران همه‌گیری کووید ــ 19 ارائه شد. احمد فرمان، تحلیلگر بانک سرمایه‌گذاری جفریز، به فایننشال تایمز گفت: در واقع، این بزرگ‌ترین برنامه رفاهی در تاریخ اخیر بریتانیا خواهد بود. چنین طرحی قطعا به محبوبیت لیز تراس منجر خواهد شد. این در حالی است که نرخ تورم بریتانیا به بالای 10درصد رسیده است و از مدت‌ها قبل رانندگان قطار، کارکنان پست و کارکنان مراکز تلفنی با اعتصاب، خواستار دستمزدهای بالاتر هستند و پیش‌بینی می‌شود با ادامه بحران اقتصادی، پزشکان، پرستاران و معلمان نیز به آنها بپیوندند. 
تنها راه پیش‌روی تراس
در واقع، تراس چاره‌ای به‌جز کمک مالی به مردم انگلیس ندارد. مشکلی که او با آن مواجه است این‌که صحبت‌های او در مورد کاهش مالیات هزینه‌های دفاعی بیشتر و پول بیشتر برای خدمات بهداشت ملی، بازارهای مالی بریتانیا را به وحشت انداخته است. این در حالی است که پوند اکنون با کمترین نرخ خود در برابر دلار از اواسط دهه 1980 معامله می‌شود: حدود 15/1 دلار و برخی از تحلیلگران احتمال پایین‌تر آمدن ارزش پوند و برابری آن با دلار را نیز مطرح می‌کنند. 
اگر برگزیت اتفاق نمی‌افتاد، ممکن بود نگرانی در بازارها چندان اهمیتی نداشته باشد. زمانی که بریتانیا عضو اتحادیه اروپا بود، ارزش پوند و یورو همواره با اختلاف کمی از یکدیگر حرکت می‌کردند اما اکنون که بریتانیا به تنهایی از اتحادیه اروپا خارج شده، آسیب‌پذیری پول ملی این کشور افزایش یافته است. بریتانیا همچنین دارای کسری تجاری گسترده‌ای است. 
ناظران دیگر معتقدند که برنامه‌های مالی دولت تراس می‌تواند بانک انگلیس را وادار کند تا نرخ‌های بهره را بیش از آنچه قبلا انتظار می‌رفت افزایش دهد. در حال حاضر، بانک پیش‌بینی کرده است که رکود در سه ماهه پایانی امسال آغاز خواهد شد و برای دوازده ماه ادامه خواهد داشت. اگر بانک در ماه‌های آینده نرخ‌های بهره را با شدت بیشتری افزایش دهد، خطر یک رکود طولانی‌تر و عمیق‌تر افزایش می‌یابد.  
هنگامی که شوک‌های بزرگی مانند بحران فعلی انرژی رخ می‌دهد، دولت‌ها به ناچار تحت فشار قرار می‌گیرند تا از قدرت وام‌گیری خود برای کاهش ضربه به خانواده‌های کارگر استفاده کنند و به صورت تعمدی به سمت کسری بودجه بیشتر حرکت می‌کنند. رونالد ریگان و دونالد ترامپ افراد تاجرمسلکی بودند که با نادیده گرفتن توصیه‌های اقتصادی، اقدام به کاهش مالیات‌ها و ایجاد کسری بودجه غیرقابل تصوری کردند. 
بر همین اساس برخی معتقدند لیز تراس محافظه‌کار، در نهایت برای مقابله با بحران اقتصادی به تامین مالی با کسری بودجه متوسل خواهد شد و احتمالا ترجیح می‌دهد از الگوهای میلتون فریدمن (قهرمان اقتصادی تاچر) پیروی کند اما با توجه به مقیاس سرسام‌آور چالش‌هایی که او با آن مواجه است، احتمالا او صرف‌نظر از ریشه فکری‌اش از هر روش اقتصادی که باعث شود نام او به‌عنوان چهارمین شکست متوالی محافظه‌کاران در کتاب‌های تاریخ ثبت نشود استقبال خواهد کرد.