کوچه نقاشها
«12ساله بودم که به دبیرستان جهان رفتم. صبحها درس میخواندم و بعدازظهرها در قهوهخانه دایی سیدعلی کار میکردم. تازه الفبای لاتی را یاد گرفته بودم و برای زندگیام تصمیم میگرفتم.»
سید ابوالفضل کاظمی از ناشناختهترین رزمندگان و فرماندهان دفاعمقدس بود. البته از این ناشناختههای بزرگ که دلاوران صحنه جنگ بودند، فراوان داریم. وقتی جنگ شروع شد، او تهران را به مقصد جبههها ترک کرد. کتاب خواندنی «کوچه نقاشها» روایت خاطرات کاظمی، فرمانده گردان میثم در دوران جنگ تحمیلی از زبان خودش است که چند سالی است انتشارات سورهمهر آنرا منتشر کرده است. لحن ساده و بیپیرایه کاظمی و به تعبیری ادبیات عامیانه او در کتاب، سبب میشود مخاطب ارتباطی صمیمی با اثر برقرار کند. بیان تفاوتهای سالهای قبل و پس از انقلاب از نقاط قوت گفتوگو با کاظمی در این کتاب است. دوران جوانی وی مقارن است با سالهای مبارزه علیه رژیم طاغوت و بعد از آن، او هشت سال دفاعمقدس را تجربه میکند. همرزمی او با شهیدچمران و دو سال حضور در خاک کردستان از زیباترین و خواندنیترین قسمتهای کتاب است. کتاب در 16 فصل و براساس تاریخ وقایع و مکان آنها تدوین شده است. به دلیل تمرکز بر حوادث جنگ تحمیلی عراق علیه ایران، رخدادهای انقلاب اسلامی در این اثر به صورت خلاصه آمدهاست. «کوچه نقاشها» طی دو سال و براساس سه ماه مصاحبه تدوین شده است. لحن راوی در جای جای کتاب حفظ شده و راحله صبوری تلاش کرده در نوشتن خاطرات ابوالفضل کاظمی به واژهها، تکیهکلامها و اصطلاحات خاص وی وفادار باشد. عنوان کوچه نقاشها هم برمیگردد به نام کوچهای که سید ابوالفضل کاظمی کودکیاش را با بسیاری از همرزمانش در آنجا سپری کرده است.
تیتر خبرها