همسرکشی در شبیلدا
مرد جوانیکه به خاطر بدبینی، همسرش را شب یلدا به قتل رسانده بود، در شرایطی در دادگاه کیفری یک تهران محاکمه شد که هر دو دخترش از قصاص پدر گذشتند اما پدر و مادر همسرش برای او درخواست قصاص کردند.
به گزارش خبرنگار جامجم، شب یلدای سال 96 بودکه زنی با اورژانس تماس گرفت و هراسان گفت پسرش، عروس 37 سالهاش به نام شیرین را به قتل رسانده و خودش هم با خوردن قرص خودکشی کرده است. با این خبر، تکنیسینهای اورژانس بهسرعت به خانه آنها در شمال تهران رفتند و افشین 39 ساله را در حالی که آخرین نفسهایش را میکشید به بیمارستان منتقلکردند. افشین زنده ماند اما جسد همسرشکه براساس شواهد با پیچیده شدن پارچه به دورگردنش خفه شده بود، با دستور قضایی به پزشکیقانونی منتقل شد.
افشین پس از بهبودی به قتل همسرش به خاطر بدبینی اعتراف و صحنه جرم را هم بازسازیکرد. پزشکیقانونی سلامت روان وی را تایید کرد و پرونده افشین برای محاکمه به شعبه دهم دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد.
در دادگاه، دو دختر شیرین از قصاص پدرگذشتند و یکی از آنها با گریه در مورد شب قتل توضیح داد: «پدر و مادرم همیشه با هم درگیر بودند اما در خواب هم نمیدیدم روزی بخواهد مادرم را بکشد. آن شب میخواستیم به مهمانی شب یلدا برویم که دوباره با هم درگیر شدند. پدرم جلوی چشمان ما، با پارچهای مادرم را خفه کرد و بعد هم رگ دستش را زد و قرص خورد تا خودکشی کند. او ما را تهدید کرد که ماجرا را به دیگران اطلاع ندهیم. من و خواهرم در یک فرصت مناسب با پدربزرگم تماس گرفتیم و موضوع را به او خبر دادیم. بعد هم اورژانس آمد و پدرم به بیمارستان منتقل شد. مرگ مادرمان غم بزرگی است اما نمیتوانیم پدرمان را هم از دست بدهیم و برای همین از قصاصگذشت میکنیم.»
در ادامه جلسه دادگاه، پدر و مادر شیرین برای دامادشان درخواست قصاص کردند. این بار نوبت افشین بود که از خود دفاع کند. او در جایگاه متهم قرار گرفت و قتل همسرش را پذیرفت و گفت: «فکر میکردم همسرم به من خیانت میکند. چندبار تذکر دادم اما همیشه بیتوجهی میکرد. شب یلدا میخواستیم به مهمانی برویم که دوباره با زنم درگیر شدم. تصور خیانت همسرم مرا رها نمیکرد. کنترل اعصابم را از دست دادم و او را خفه کردم. نمیخواستم همسرم را بکشم و شرمنده پدر و مادرش هستم. فقط میخواستم او را بترسانم که پارچه را دورگردنش پیچیدم اما وقتی فهمیدم همسرم جانش را از دست داده، من هم خودکشی کردم، چون دیگر نمیخواستم به زندگی ادامه دهم.»
پس از دفاعیات متهم و وکیلمدافعش، قضات دادگاه برای صدور حکم وارد شور شدند.
افشین پس از بهبودی به قتل همسرش به خاطر بدبینی اعتراف و صحنه جرم را هم بازسازیکرد. پزشکیقانونی سلامت روان وی را تایید کرد و پرونده افشین برای محاکمه به شعبه دهم دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد.
در دادگاه، دو دختر شیرین از قصاص پدرگذشتند و یکی از آنها با گریه در مورد شب قتل توضیح داد: «پدر و مادرم همیشه با هم درگیر بودند اما در خواب هم نمیدیدم روزی بخواهد مادرم را بکشد. آن شب میخواستیم به مهمانی شب یلدا برویم که دوباره با هم درگیر شدند. پدرم جلوی چشمان ما، با پارچهای مادرم را خفه کرد و بعد هم رگ دستش را زد و قرص خورد تا خودکشی کند. او ما را تهدید کرد که ماجرا را به دیگران اطلاع ندهیم. من و خواهرم در یک فرصت مناسب با پدربزرگم تماس گرفتیم و موضوع را به او خبر دادیم. بعد هم اورژانس آمد و پدرم به بیمارستان منتقل شد. مرگ مادرمان غم بزرگی است اما نمیتوانیم پدرمان را هم از دست بدهیم و برای همین از قصاصگذشت میکنیم.»
در ادامه جلسه دادگاه، پدر و مادر شیرین برای دامادشان درخواست قصاص کردند. این بار نوبت افشین بود که از خود دفاع کند. او در جایگاه متهم قرار گرفت و قتل همسرش را پذیرفت و گفت: «فکر میکردم همسرم به من خیانت میکند. چندبار تذکر دادم اما همیشه بیتوجهی میکرد. شب یلدا میخواستیم به مهمانی برویم که دوباره با زنم درگیر شدم. تصور خیانت همسرم مرا رها نمیکرد. کنترل اعصابم را از دست دادم و او را خفه کردم. نمیخواستم همسرم را بکشم و شرمنده پدر و مادرش هستم. فقط میخواستم او را بترسانم که پارچه را دورگردنش پیچیدم اما وقتی فهمیدم همسرم جانش را از دست داده، من هم خودکشی کردم، چون دیگر نمیخواستم به زندگی ادامه دهم.»
پس از دفاعیات متهم و وکیلمدافعش، قضات دادگاه برای صدور حکم وارد شور شدند.