عادی‌سازی اشغالگری و تجاوز از سوی آمریکا

2 پدیده و یک نگاه

عادی‌سازی اشغالگری و تجاوز از سوی آمریکا

  سحرگاه روز دوشنبه جنگنده‌های آمریکایی با جولان در آسمان منطقه بوکمال در مرز مشترک عراق و سوریه به مواضع و انبارهای تسلیحاتی حشدالشعبی یورش بردند و چهار نفر از رزمندگان تیپ 14 حشد را به شهادت رساندند. دقایقی بعد وزارت جنگ آمریکا این حمله را پاسخی به حمله به پایگاه‌هایی آمریکایی در عراق اعلام کرد و ساعاتی بعد اما جن ساکی، سخنگوی کاخ سفید در یک نشست خبری که از طریق تلویزیون‌های فارسی‌زبان خارج از کشور هم پخش شد، این حمله را کاملا قانونی و در راستای دفاع از منافع آمریکا در عراق عنوان کرد.
فردای حمله آمریکا، شبکه ایران اینترنشنال که برنامه‌های خود را از لندن روی آنتن می‌فرستد، در یک مستند محیط‌زیستی به سرنوشت بسیاری از زباله‌های پلاستیکی کشورهای اروپایی اشاره کرد و راوی مستند که یکی از فعالان انجمن‌های محیط‌زیستی بریتانیا بود، با اشاره به آماری تکان‌دهنده گفت: بریتانیا بخش عظیمی از زباله‌های پلاستیکی‌اش را به کشورهای ترکیه و مالزی می‌فرستد؛ زباله‌هایی که به‌دلیل نبود سایت دفن و فراهم نبودن امکان سوزاندن، در کنار جاده‌ها، رودها و فضای باز این کشورها رها شده و جان شهروندان آنها را تهدید می‌کنند.
صدور زباله به کشورهای جهان سوم یا درحال توسعه آفریقایی و آسیایی البته محدود به بریتانیا نمی‌شود و آمریکا، آلمان، فرانسه و هلند هم زباله‌هایشان را به بیرون از خاک خودشان منتقل می‌کنند. درواقع این کشورها بزرگ‌ترین تولیدکننده و مصرف‌کننده‌های مواد پلاستیک و غیرپلاستیک در جهان هستند و از آنجا که قوانین سختگیرانه‌ای درخصوص دفن این زباله‌ها دارند یا این‌که هزینه بازیافت زباله‌ها برایشان بسیار گران درمی‌آید، ترجیح می‌دهند در ازای پرداخت مبالغ اندکی آنها را به کشورهای عقب‌مانده و درحال توسعه صادر کنند. یک تجارت پرسود برای آنها و بسیار زیانبار و خطرناک برای کشورهای وارد‌کننده چراکه انباشت میلیون‌ها تن زباله در فضای باز که امکان دفع یا سوزاندن آنها وجود ندارد، پیامدی جز تهدید سلامت آدم‌ها و محیط‌زیست دریایی و گیاهی و جانوری این کشورها ندارد. به‌ویژه آن‌که طبق آمار یورواستات؛ اداره آمار اتحادیه‌اروپا حجم صادرات زباله ۲۷ کشور عضو این اتحادیه با افزایش ۷۵ درصدی در مقایسه با سال ۲۰۰۴ به حدود 7/32 میلیون تن در سال ۲۰۲۰ رسیده و بریتانیا در صدر صادرکننده‌هاست. عجیب این‌که مقصد 7/13 میلیون تن از این پسماندها ترکیه است. اندونزی، مالزی و تایلند در جنوب شرق آسیا هم به ترتیب واردکننده‌های بعدی پسماندهای مصرفی کشورهای توسعه‌یافته هستند. گذشته از این‌که بخش کوچکی از این زباله‌ها وارد چرخه بازیافت شده و پس از بازتولید به بازار مصرف عرضه می‌شود، حجم عظیمی از آنها اما هوا و زمین و خاک و آب کشورهای مقصد را به زباله‌دانی بزرگ با انواع آلودگی‌ها تبدیل کرده که گزارش‌های رسیده از مردم همجوار با این زباله‌ها در مالزی حاکی از ابتلای آنها به انواع بیماری‌ها و سردرد و سرفه و خون‌ریزی است. آمریکا و کشورهای اروپایی تولیدکننده بخش بزرگی از آلودگی‌های ناشی از دی‌اکسید‌کربن هم هستند که هوای اطراف کره‌زمین را احاطه کرده و تاثیر نامطلوبی بر تغییر اقلیم این کره خاکی گذاشته و آن را به ورطه نابودی کشانده‌است. انتشار آلودگی‌های کربنی در هوا و تولید و صدور زباله و پسماندهای مصرفی اروپا و آمریکا امر پنهانی نیست. آمارها مشخص است و آشکارا توسط خودشان اعلام می‌شود و ابایی برای مخفی کردن آن وجود ندارد، درست مثل موشکباران پایگاه‌های نیروهای مقاومت و مردمی عراقی و سوری که سخنگوی کاخ سفید دلیلش را دفاع از منافع ملی آمریکا عنوان کرد. شاید به ظاهر میان بمباران پایگاه‌های نظامی کشورهای خاورمیانه و صدور و انباشت زباله در برخی کشورها توسط ممالک سرمایه‌داری ارتباطی نباشد اما یک نکته مشترک در هر دوی این رویدادها و رویدادهای مشابه دیده می‌شود و رشته‌ای آنها را به هم وصل می‌کند و آن اعلام آشکار، بی‌پرده و بدون رودربایستی این هجمه‌های نظامی و غیرنظامی است. این‌که آنها به‌راحتی آب خوردن و بدون شرم، قانونی یا غیرقانونی به خود اجازه می‌دهند ته‌مانده‌های مسموم غذایی و پسماندهای خشک و تر و عفونی خود را به کشورهای ضعیف، منتقل و در آب و خاک این کشورها رها و آمار آن را هم آشکارا اعلام کنند یا این‌که پشت بلندگو و در برابر ده‌ها خبرنگار و دوربین و تلویزیون به بمباران کشوری در آن‌سوی کره‌خاکی اشاره و افتخار و آن را در راستای حفظ منافع ملی خود عنوان کنند، بدون آن‌که تشریح کنند منافع مردم آنها در کشوری ستمدیده و جنگ‌زده، 11هزار کیلومتر دورتر از خاک خودشان چه مصداق و نمودی دارد؟!
مثلی است که می‌گوید مبادرت به کار زشت و عنوان آن در جمع بدون بازخورد بازدارنده و سکوت مخاطبان بیننده و شنونده، باعث ریختن قبح آن رفتار زشت و تکرار چندباره آن حتی در ملأعام می‌شود. مثلی که در روابط و مناسبات سیاسی و بین‌المللی هم خودش را نشان می‌دهد و به نظر می‌رسد سکوت مکرر کشورهای جهان سومی و در حال توسعه در سراسر جهان مقابل زیاده‌روی‌های استعمارگرانه کشورهای توسعه‌یافته اروپایی و آمریکایی و سلطه‌های نظامی و سیاسی و فرهنگی و محیط‌زیستی آنها باعث شده امروز بی‌محابا دست به هرگونه جنایات نظامی و غیرنظامی بزنند و آشکارا و بدون ترس از بازخوردهای پرصلابت و بازدارنده کشورهای زیرسلطه آن را در بوق و کرنا کرده و از منابع رسمی خود اعلام کنند. البته به نظر می‌رسد دست‌کم در بخشی از منطقه پرآشوب، یعنی در بخش‌هایی از فلسطین اشغالی و مناطق واقع شده روی نوار مقاومت مثل لبنان، سوریه و عراق معادلات در حال تغییر است و سکوت درحال شکسته شدن.