در روز تولد حضرتمسیح(ع) و در آستانه سال نوی میلادی با برخی از هموطنان مسیحیمان همکلام شدیم
صد سال به از این سالها
آخرین جشن کریسمس و سال نویی که بدون کرونا گذراندهاند، سال 2020 بوده است؛ سالی که هیچکس نمیدانست یک ماه بعد از آن، قرار است دنیا با چه بحران عجیبی روبهرو شود اما امروز و بعد از گذشت تقریبا دو سال از این اتفاق عجیب و سخت، همهچیز کمی آرامتر شده است. هموطنان ارامنه نیز مانند سایر شهروندان با شرایط فعلی خو گرفتهاند. به همین دلیل شور و شوق بیشتری نسبت به سال گذشته برای آغاز سال جدید دارند؛ این را از هیاهوی خیابانها و محلههای ارمنینشین میشود فهمید. اما گذر از آخرین روزهای سال 2021 و آمادهشدن هموطنان مسیحی برای سال جدید، بهانهای بود تا با برخی از آنها درباره اوضاع و احوالشان در سالی که گذشت و دغدغههایشان در سال جدید پیشرویشان حرف بزنیم.
حال خوبی برای همه
حرفهایمان از آمادهشدن برای سال جدید، به زوریک میرسد؛ زوریک مرادیان که اولین شهید مسیحی در جنگ ایران و عراق بوده است: «همین چندتا کوچه پایینتر، کوچهای به نام زوریک است؛ کوچه شهید زوریک مرادیان. تا همین چند سال پیش هم مادرش در همین کوچه زندگی میکرد اما حالا چند کوچهای جابهجا شده است.» انگار که دلش نیامده از این محل دل بکند: «ما اهالی محل و گاهی هم مسؤولان، مناسبت به مناسبت، حال و احوالی از مادر شهید میگیریم؛ گاهی در هفته دفاع مقدس و گاهی هم وقت میلادمسیح(ع) و کریسمس. همین دعای مادرانی مثل اوست که حالمان را خوب نگه میدارد.» جالب است که آقای آودیان، برخلاف بسیاری از آدمها در اوضاع و احوال امروز جامعه، از حال خوب حرف میزند؛ این حال خوبشان وقتی عیانتر میشود که آرزوی داشتن سال خوبی برایشان کردیم و بهجای همه ممنونها و متشکرمهایی که در چنین مواقعی مرسوم است، با آن تهلهجه شیرین ارمنیشان، پاسخ دیگری گرفتیم: «امیدواریم برای همه خوب باشد؛ خوب بودنش برای ما بهتنهایی که فایده ندارد.»
همه هموطن هستیم
رافی آوانسیان، یکی از خیران هموطن و ارامنه کشور است که 20 دختر و پسر کوچک و قدونیمقد، تحت حمایتش هستند: «من خودم بچهای ندارم ولی ماه به ماه، شوق و ذوق پر کردن حساب این 20 کودک را دارم.» کودکانی که نزدیک به یکسال است تجربه زندگی بهتری را با کمکهای پدر معنویشان دارند. اهل ورامین و کهریزکند؛ کودکانی که دین و آیینشان با آقای آوانسیان مشترک نیست اما به قول خودش اصلا مگر فرقی هم میکند: «راستش را بخواهید، احساس خوبی دارم، از اینکه این بچهها روزگار خوبی را بگذارنند، حال دلم خوش میشود. حالا چه فرقی میکند که هرکداممان با چه راه و آیینی بزرگ شدهایم؟ همه ما متولد ایران و هموطن هستیم. » او تاکید دارد بگوید که بیشتر از بچهها، این من هستم که به حال خوب و دعای خیر این بچهها نیاز دارم تا آنها به من. آقای آوانسیان، یکی از سازندههای شهر تهران است. او در لابهلای حرفهایش، مدام از حاجآقایی میگوید که او را با چنین جریانی آشنا کردهاست. انگار که او مشغول ساختوساز ساختمانهایش بودهاست که با یک پیشنهاد روبهرو میشود، پیشنهاد حمایت از چند کودک بیسرپرست و بدسرپرست که تحت پوشش کمیته امداد هستند و کیلومترها دورتر از او زندگی میکنند: «در واقع در اوج روزهای شلوغکاریام بود که یکی از آشنایان که پیش از این، بارها حسننیتش به من ثابت شده بود، پیشنهاد این کار را داد و اتفاقا در آن روزها، چقدر به چنین تصمیمی نیاز داشتم.» اولش قرار به حمایت از یک بچه بود اما اوضاع آنقدر چرخید که حالا تعدادشان به 20تا رسیدهاست: «همین تعداد هم دلم میخواهد بیشتر شود. کاش بتوانم و در توانم باشد که بچههای بیشتری، زندگی بهتری نسبت به قبل را تجربه کنند.» میگوید آنقدر تعداد این بچهها در کل کشور زیاد است که این تعداد اصلا به چشم نمیآید.
بهانهای برای شادی
آنها تا بهحال همدیگر را ندیدهاند، نه آقای آوانسیان بچههایش را دیده است و نه این 20 نفر میدانند که چهره کسی که در طول این یکسال، همیشه حواسش به آنها بوده است چه شکلی است؛ چیزی شبیه به قصهها. اما آقای آوانسیان میخواهد قصه این ندیدنها را برای عید نوروز خاتمه بدهد و با دست پر از کادو و هدیه، اینبار شخصا به دیدنشان برود: «کریسمس و سال نوی میلادی احتمالا برای آنها خیلی معنا و مفهومی ندارد، برای همین هم تا عید نوروز صبر میکنم.» خوبیاش این است که رافی آوانسیان، در بین همه بساز و بفروشهایش در اوضاع اقتصادی این روزهای کشور، حواسش به همهچیز هست، آنقدر که این بچهها، تولدهای امسالشان را هم رنگیتر از سالهای قبل گذراندهاند: «سعی میکنم حواسم به تولدهایشان باشد و علاوه بر واریز مبلغی اضافه، هدایای ناقابلی هم برایشان بخرم. این روند را وقت بازگشایی مدارس و برای خرید لوازم درسی و تحصیلی هم به خودم یادآوری میکنم.» حالا هم در آستانه سال نوی میلادی، آرزو دارد که همهچیز درست شود؛ آرزویی که کمی با صدای آرام بیانش میکند اما معلوم است که همچنان امید دارد: «کاش همهچیز خیلی زود بهتر از چیزی که هست بشود، حداقل برای این بچهها.»
سالی که سخت گذشت
دکتر سواک حاتمیان یکی از پزشکان ارامنه کشور است، متخصص بیهوشی و فوقتخصص مراقبتهای ویژه (آیسییو) که بهدلیل همین تخصصش، روزها و شبهای زیادی را با بیماران کرونایی و بستری در آیسییو گذارنده است. بیمارانی که ابتلایشان در آخرین پیک کرونا و کشیدن کارشان به بخش مراقبتهای ویژه، یادآوری لحظات سخت و تلخ سال گذشته برای اوست: «ما در بیمارستان شهید مدنی کرج، مرکزی برای رسیدگی به بیماران تصادفی داریم اما در آن روزها، آنقدر اوضاع نابسامان بود که چیزی حدود 100تخت از بیمارستان را به بیماران کرونایی اختصاص دادیم.» دیدن جوانهایی بدون هیچ بیماری زمینهای با حال بد و در بخش مراقبتهای ویژه، از تلخترین اتفاقاتی است که سواک حاتمیان در سال گذشته آن را گذرانده است: «بیماران واقعا بدحال بودند، خودمان هم باورمان نمیشد که این جوانها، اینچنین گرفتار شدهاند و کارشان به اینجا کشیده است.» حاتمیان میگوید فکر کردن به چنین صحنههایی هم میتواند حال هرکسی را بد کند، چه برسد به اینکه او و همکارانش، چنین لحظههایی را زندگی کردهاند اما حالا اوضاع بهتر و دکتر حاتمیان، در آستانه سال نوی میلادی، آرامتر و امیدوارتر است: «سال سختی را گذراندیم؛ آن قدر سخت که تنها یکی دو روز از روزهای کریسمس و جشن سال نو در دو سال گذشته را با خانواده و بچهها گذراندیم اما به نظر میرسد که امسال، اوضاع کمی بهتر است.»
آسانی بعد از سختی
روزهای اوج شیوع کرونا را به یاد بیاورید! روزهایی که پروتکلهای بهداشتی را بیش از هر وقت دیگری رعایت و از آدمها بیشتر از همیشه دوری میکردیم. حالا وضعیت کادر درمانی را تصور کنید که در بخش بیماران کرونایی رفت وآمد دارند و احتمال ابتلا، همراه لحظهبهلحظهشان است؛ این همه آن احوالی است که دکتر حاتمیان و همکارانش در روزها و ماههای گذشته گذراندهاند: «پوشیدن گان، نداشتن اطمینان به محیط حتی برای خوردن غذا، وسواس نسبت به دست و لباسها و در کنار آن، دیدن غم و اندوه بیماران و همراهانشان، جزو تکراریترین خاطرههای سال گذشته برای ما است.» خاطرههایی واقعی که مدافعان سلامت را به رزمندگان این روزها تبدیل کرده است: «گاهی به این فکر میکردیم که رزمندهها در دوران جنگ، چطور طاقت آوردند و آن روزها را گذراندند؟ حالا میبینیم که ما هم سختترین روزها را گذرانده و حالا به اینجا رسیدهایم.» اما معتقد است که این روزها و با واکسیناسیون گستردهای که انجام شده، وضعیت کشور خیلی خوب شده است؛ آنقدر خوب که شاید امسال بتوانند بعد از گذراندن دو سال سخت، کمی در کنار خانواده باشند: «رسیدن سال جدید میلادی و تولد حضرتعیسی(ع)، میتواند نقطهعطفی برای داشتن امید و بازگشت به زندگی عادی باشد؛ واقعیت این است که این روزها، همه ما به خوشحالی و جشن نیاز داریم.» جشنی که البته طبق آیین و رسوم پیروان مسیحیت، شامل حال نیازمندان و محرومان هم میشود: «خوبیاش این است که در این روزهای نهچندان آسان، بسیاری از گروههای کلیسایی، با تهیه میوه، آجیل، لباس برای کودکان و هر آنچیزی که برای برگزاری یک جشن لازم است، به نیازمندان سرکشی میکنند.» رسم و رسومی که انگار در همه ادیان، جایگاهی ویژه دارد و به قول دکتر سواک حاتمیان، چه شبی بهتر از شبهای عید؟