چگونه آمریکا و متحدانش در مقابل ایران شکست خوردند

چگونه آمریکا و متحدانش در مقابل ایران شکست خوردند

شعاری که جو بایدن، رئیس‌جمهور آمریکا از ابتدای حضور در کاخ‌سفید برای خاورمیانه مطرح کرده این است: «پایان جنگ‌های همیشگی». دلیل آن هم روشن است چرا که کاخ‌سفید درگیر چالش بزرگی است که با چین دارد و قصد دارد ایالات متحده را از درگیری‌های به‌ظاهر بی‌پایان و غیرقابل پیروزی در خاورمیانه خارج کند.
تمایل واشنگتن برای حضور کمرنگ‌تر در خاورمیانه درست در مقطعی صورت می‌گیرد که تحولات زیادی در این منطقه در جریان است. از یک سو، چین و روسیه به سمت منطقه متمایل شده‌اند و از سوی دیگر، دولت جدیدی در ایران روی کار آمده است و کشورهای عرب منطقه هم کمتر از همیشه به آمریکا اطمینان دارند. در این میان به نظر می‌رسد اگر آمریکا به دنبال تضمین‌های امنیتی برای نظم منطقه‌ای باثبات‌تر است نقطه آغاز این مسیر، دستیابی به توافقی بر سر برنامه هسته‌ای ایران است.
سال 2003 پس از حمله آمریکا به عراق، ایران به طرز ماهرانه‌ای نفوذ خود را در جهان عرب گسترش داد و اکنون این شبکه نفوذ، از لبنان و سوریه گرفته تا عراق و یمن امتداد دارد.
نفوذ منطقه‌ای ایران همزمان با برنامه هسته‌ای این کشور گسترش یافته است. اگرچه ایالات متحده در سال2015 برنامه هسته‌ای ایران را از طریق یک توافق بین‌المللی محدود کرد، اما تدبیری برای نفوذ منطقه‌ای این کشور اندیشیده نشد. نگنجاندن مسائل منطقه‌ای در مذاکرات هسته‌ای، متحدان عرب آمریکا را که در آن زمان در حال شکست در جنگ‌های نیابتی فرقه‌ای در عراق، سوریه و یمن بودند، خشمگین کرد. ترس کشورهای عربی زمانی بیشتر شد که باراک اوباما، رئیس‌جمهور وقت آمریکا در مورد تعهد واشنگتن برای کمک به کشورهای عربی گفت سعودی‌ها باید خودشان راهی برای حل مسائل همسایگی با ایران بیابند.
تغییر موازنه قدرت به نفع ایران
رهبران عرب اعتقاد دارند عملکرد دولت اوباما از دو طریق به سنگین‌تر شدن کفه ایران در موازنه قدرت منطقه‌ای کمک کرده است. اول این‌که شکست در سرنگونی اسد باعث افزایش قدرت متحدان تهران در منطقه شد و دوم این‌که در توافق هسته‌ای، هیچ اشاره‌ای به نفوذ منطقه‌ای ایران نشد.
دونالد ترامپ در دوران ریاست‌جمهوری خود نشان داد با این نظر رهبران عرب موافق است. او سال 2018 از توافق هسته‌ای خارج شد و بر ضرورت توافق جدیدی که نقش منطقه‌ای ایران را نیز در بر بگیرد تاکید کرد. کمپین فشار حداکثری او تحریم‌های فلج‌کننده‌ای را علیه ایران اعمال کرد و اقدامات متعددی را برای مهار ایران انجام داد، از جمله انجام یک حمله پهپادی در سال 2020 علیه فرمانده سپاه قدس ایران.
دولت ترامپ در ضربه زدن به اقتصاد ایران، موفقیت‌هایی کسب کرد اما تلاش او برای وادار کردن ایران به عقب‌نشینی از منطقه کاملا شکست خورد. در مقابل، ایران با تشدید فعالیت‌های خود پاسخ داد و حمله موشکی جسورانه‌ای را علیه پایگاه آمریکایی‌ها در عراق انجام داد و این تحولات، ایران و ایالات متحده را بیش از هر زمان دیگری به جنگ نزدیک کرد.
سیاست‌های دوران ترامپ باعث افزایش فعالیت‌های ایران شد و از وقتی ایالات متحده از توافق هسته‌ای خارج شد، ایران ذخایر اورانیوم غنی‌شده خود را افزایش، زیرساخت‌های هسته‌ای خود را گسترش داده و دانش هسته‌ای حیاتی خود را بازیابی کرده است.
تصمیم ترامپ برای لغو توافق هسته‌ای بود اما نتیجه اقدامات او، عملا ایران را به نیروی بزرگ‌تری در منطقه تبدیل کرد. فعالیت‌های هسته‌ای و منطقه‌ای تهران دست به دست هم داده‌اند و نفوذ ایران را در منطقه بیشتر کرده‌اند.
چهره‌های مخالف غرب در تهران در دوره ترامپ، موقعیت خود را تثبیت کردند و تاکید داشتند فشار حداکثری آمریکا نشان می‌دهد واشنگتن در پی تغییر رژیم در تهران است و تا وقتی جمهوری اسلامی سقوط نکند از کار نمی‌نشیند. این مساله نشان داد تعامل با واشنگتن بیهوده است و به این معنی بود که ایران تنها از طریق رویارویی با ایالات متحده و متحدانش می‌تواند منافع خود را تضمین کند. بنابراین ایران پس از دوره ترامپ مصمم به ادامه برنامه هسته‌ای و تقویت موقعیت خود در منطقه شد.
ابراهیم رئیسی، رئیس‌جمهور جدید ایران در جریان سخنرانی خود در مجمع عمومی سازمان ملل در ماه سپتامبر به‌صراحت اعلام کرد معتقد است موازنه قدرت منطقه‌ای به نفع تهران در حال تغییر است.
مجموع این تحولات نشان می‌دهد دولت جدید ایران دیدگاهی پیروزمندانه در مورد رویدادهای خاورمیانه دارد. اقدامات ایران در سوریه، اسد را در برابر فشار هماهنگ آمریکایی، عربی، اروپایی و ترک برای سرنگونی او نجات داد. در یمن، پویش نظامی وحشیانه عربستان با حمایت ایالات متحده نتوانست این واقعیت را تغییر دهد که حوثی‌ها در پایتخت صنعا و تقریبا تمام شمال کشور مستقر هستند. ایران همچنین موقعیت مسلط خود را در عراق و لبنان با وجود فشارهای اقتصادی و مداخله رقبای خود حفظ کرده است.
ضرورت حفظ نفوذ ایران در منطقه اکنون در محاسبات استراتژیک دولت این کشور گنجانده شده است و متحدان تهران در سراسر منطقه حضور دارند.
عقب‌نشینی کشورهای عرب
در این میان، کشورهای عرب منطقه به دنبال راهبردهای جدیدی برای حفظ منافع خود هستند، چراکه در سال‌های گذشته به هیچ‌وجه نتوانسته‌اند قدرت ایران را کنترل کنند. سرمایه‌گذاری آنها برای ساقط کردن دولت سوریه شکست خورد و از سوی دیگر، عربستان سعودی لبنان را رها کرد و همچنین نتوانست جای پایی در عراق به دست آورد و در جنگ یمن نیز دچار لغزش شد.
 آنها تاکنون برای مهار گسترش نفوذ منطقه‌ای ایران به آمریکا تکیه داشتند اما خروج آمریکا از افغانستان، صحبت از کاهش حضور نظامی آمریکا در عراق و تمایل دولت بایدن برای کاهش حضور در منطقه، عربستان سعودی و امارات متحده عربی را وادار کرده است تا به امید کاهش تنش‌ها و خرید زمان برای ایجاد قابلیت‌های منطقه‌ای خود، گفت‌وگو با ایران را آغاز کنند.
این گفت‌وگوها در حالی صورت می‌گیرد که عربستان و امارات در سال‌های گذشته از تمام توان خود برای تضعیف متحدان ایران در منطقه استفاده کرده و حمایت کاملی از تلاش‌های واشنگتن برای متلاشی کردن اقتصاد ایران انجام داده‌اند. در حال حاضر عربستان سعودی از ایران می‌خواهد برای پایان دادن به جنگ در یمن و پایان دادن به حملات هواپیماهای بدون سرنشین حوثی‌ها به خاک عربستان با آنها مذاکره کند. ایران نیز اعلام کرده برای عادی‌سازی کامل روابط با عربستان آماده است.
البته دستیابی به موفقیت در این مذاکرات نزدیک نیست، چرا که این گفت‌وگوها در سایه مذاکرات هسته‌ای ایران و سایر اعضای برجام انجام می‌شود. با این حال، مقامات ایران و عربستان به دیدار خود ادامه می‌دهند و اولین گام‌های بالقوه برای نزدیکی، مانند افتتاح کنسولگری‌ها مشخص شده است.
در کنار این اقدامات، کشورهای عربی به اعمال نفوذ خود در واشنگتن ادامه می‌دهند و تلاش دارند این عمق استراتژیک را با همکاری اطلاعاتی و نظامی اسرائیل تقویت کنند. اما در میدان، آنها فقط می‌توانند امیدوار باشند که شاید پیشرفت ایران را اندکی کند کنند، چرا که معکوس کردن روند این پیشرفت، دور از ذهن به نظر می‌رسد.
منبع: فارین افرز

دلایل تردید بایدن از بازگشت به توافق هسته‌ای

در مجموع به نظر می‌رسد همچنان توافق هسته‌ای با ایران، مهم‌ترین گام در مسیر تعامل با ایران است؛ در حالی که به نظر می‌رسد دولت بایدن با وجود اعلام قبلی، تردیدهایی در مورد بازگشت به توافق هسته‌ای 2015 دارد. دلایل این تردید روشن است زیرا برخی محدودیت‌هایی که در این توافق برای فعالیت‌های هسته‌ای ایران در نظر گرفته شده، پیش از پایان دوره اول ریاست جمهوری بایدن منقضی می‌شود و لغو تحریم‌هایی که به عنوان بخشی از توافق باید صورت گیرد می‌تواند موجی از انتقادات را علیه بایدن برانگیزد. به این دلیل است که کاخ‌سفید می‌گوید به دنبال یک معامله طولانی‌تر و قوی‌تر است. با این حال، ایران اعلام کرده فقط حاضر به احیای توافق 2015 است و البته شروط خاصی برای این مساله دارد، از جمله این‌که آمریکا تضمین دهد در دولت بعدی دوباره توافق را لغو نخواهد کرد. برای بیش از چهار دهه، ایالات متحده خاورمیانه را برای منافع ملی خود حیاتی می‌دید. به همین دلیل بود که برای مهار ایران، مهار اسلامگرایی و مدیریت درگیری اسرائیل و فلسطین با کشورهای عربی اتحاد ایجاد کرد. ایالات متحده برای تحقق اهداف خود در سال 2003 به عراق حمله کرد اما اکنون در مواجهه با سایر چالش‌های فوری جهانی، قصد دارد تغییراتی در استراتژی خود در خاورمیانه بدهد. دلایل زیادی برای پذیرش این تنظیم مجدد استراتژیک وجود دارد به‌ویژه که خاورمیانه دیگر برای منافع ملی آمریکا حیاتی نیست.