مروری بر حال و هوای 26دی 57 یک روز مانده به سالروز فرار محمدرضا شاه از کشور
روز خنده ما بود
جمعه است ساعت سه و نیم بعدازظهر. در صف بلیتم. بلیت کاخ سعدآباد. دیشب نم بارانی زده و خیابانها خیسند. طوطیها جشن گرفتهاند و بچهها خوشحالند. صدای پیام گوشی پشت سر هم میآید. محمدتقی است: «گالری روچه کنیم؟» میگویم بگذار تقویم را ببینم. خودش اما سوژه در آستین دارد و فوری میگوید فرار شاه خوب است؟ صورتک خنده میفرستم. میگوید خنده داشت؟ میگویم نه اگر بدانی کجایم تو هم میخندی. میگوید کجایی؟ میگویم سعدآباد. حالا نوبت خندیدن اوست. انقلاب57 یک انقلاب پرشور و برخاسته از کف کوچهها بود که رفتهرفته شعلهور شد و 2500سال پادشاهی و سلطنت را در خود بلعید. انقلابی که آرمانهایش را که میخوانی و میبینی از شدت احترام به انسان و اعتلایش متعجب میشوی، هرچند هنوز از آن حرفها تا عملی و اجرا شدهها خیلی کار داریم. منبر تمام. با تقی میبندیم فرار شاه را کار کنیم. سی و خردهای عکس میفرستد و بینشان اینها را انتخاب میکنم و میشود گالری شنبه شما. صحنههایی از یک پایان. یک پایان شاد.
تیتر خبرها