معجزه گفت‌وگو به‌جای پرخاش و سکوت

معجزه گفت‌وگو به‌جای پرخاش و سکوت

واقعا همسایه‌ها دیگر مهم نیستند، چون به صدای جیغ و داد و گریه شما عادت کرده‌اند! مهم شما هستید که فقط در حال آسیب‌رساندن به سلامت جسمی و روانی خود هستید؛ آن هم بدون هیچ نتیجه‌ای. حرف یکدیگر را اصلا نمی‌شنوید. هرکدام حرف‌ها و دلخوری‌های خود را با صدای بلند فریاد می‌زنید و فرصت دفاع یا توضیح را از طرف مقابل می‌گیرید. فقط یاد گرفته‌اید «بهترین دفاع حمله است» پس لحظه‌ای صبر نمی‌کنید و با تمام توان فریاد می‌زنید! حق دارید؛ چون خانواده، مدرسه و دانشگاه هیچ‌کدام «مهارت صحبت‌کردن» و « حل مسأله» را به شما یاد نداده‌اند و خودتان هم تلاشی برای یاد گرفتنش نکرده‌اید. تصور بیشتر ما از زندگی مشترک خلاصه شده است در قهر و جنگ و گاهی هم آتش‌بس! مهارت‌های گفت‌وگو و حل مسأله کلید عبور از بزرگ‌ترین مشکلات در روابط خانوادگی و دوستانه است؛ مهارت مهمی که می‌تواند به زندگی ما رنگ رضایت‌بخش‌تری ببخشد.

دکتر شلی سامرفلت، روانشناس بالینی و زوج‌درمانگر درباره ارتباط عاطفی میان دو نفر می‌گوید: «ارتباط عاطفی مهم است. به این علت که تقویت‌کننده عاطفه و ارتباط بین فردی است. برای آن‌که رابطه عاطفی بین زوج، ارتباط سالمی باشد باید صداقت، آزادی و مهارت گفت‌وگو در آن رابطه‌ وجود 
داشته باشد.» 
او ادامه می‌دهد: «اگر در رابطه عاطفی قرار دارید، به‌احتمال زیاد لحظه‌های پرتنشی را هم تجربه خواهید کرد؛ این طبیعی است. درگیری، بخش کاملا طبیعیِ 
زوج بودن است. اما کلید رابطه پایدار، مهارت صحبت کردن و حل مسائل است» پیش از آن‌که بتوانید روی مهارت ارتباطی خود تمرکز کنید، ابتدا باید نقاط کور رابطه را 
شناسایی کنید.
 به صدای سکوت گوش کنید
یکی از طرفین یا هر دوی آنها در یک رابطه ممکن است وارد انفعال یا پرخاشگری منفعل شوند. همه این راهکارها، روشی جایگزین به جای حرف‌زدن و حل مساله است. گرچه ممکن است به شکل مقطعی این رفتارها رضایت‌بخش باشد (شکلی از انتقام‌جویی) اما در دراز‌مدت بسیار مخرب است. به بعضی از این رفتارها توجه کنید:
 هرگونه فعالیتی برای خارج کردن طرف مقابل از سکوت و خشم، دیگر پاسخگو نیست.
 سکوت کامل یکی از طرفین، برای این‌که طرف مقابل را متوجه رفتار نادرست خود کند.
 کارشکنی یا رد کردن تصمیم‌ها و برنامه‌ها به شیوه‌های مختلف.
 8 راهکار برای عبور از فریاد 
و رسیدن به صلح
برای گفت‌وگوی سالم، کامل و سازنده باید به چند نکته کلیدی توجه کنید. آن‌وقت به جای فریادزدن سر یکدیگر، درد و دل و حرف همدیگر را شنیده و مشکلات را با آرامش حل خواهید کرد.
احساس خود را بشناسید: پیش از این‌که با شریک عاطفی خود درباره احساسات ناشی از مسأله‌ای صحبت کنید؛ ابتدا خودتان دقیقا احساسات‌تان را شناسایی کنید. برای مثال ببینید نسبت به مسأله پیش‌آمده خشمگین هستید یا ناراحت؟ سعی کنید در آرامش کامل مسأله را بیان کنید. برای مثال اگر خشمگین هستید، می‌توانید پیش از گفت‌وگو به موسیقی ملایمی گوش کرده یا پیاده‌روی کنید.
 علت: اگر نتوانید به‌درستی احساس خود را شناسایی کرده و آن را به طرف مقابل گفته یا منتقل کنید، درحین گفت‌وگو راه حل مناسب برای رفع مسأله را پیدا نخواهید کرد. ممکن است دراثر سردرگمی احساسی، دچار خشم یا احساسات بیش از اندازه شده و کنترل گفت‌وگو از دست هر دو نفر شما در برود.
زمان مناسب مهم است: «زمان مناسب» برای گفت‌وگو بسیار مهم است. اگر شریک عاطفی شما خسته، کلافه، عصبی و.. است؛ از گفت‌وگو خودداری کنید.
 علت: اگر برای گفت‌وگو زمان مناسبی را انتخاب نکنید؛ هر احساس ناخوشایند یا خستگی جسمی طرف مقابل شما در گفت‌وگو دخیل شده و نتیجه مناسب را از گفت‌وگو نخواهید گرفت.
با «من» شروع کنید: نحوه شروع صحبت بسیار مهم است. گاهی در ابتدای همه جمله‌ها از کلمه «تو با من، تو درباره من، تو به‌خاطر من و ... » استفاده می‌کنید. این کار نادرست بوده و احساس بدی را در طرف مقابل ایجاد می‌کند. بنابراین جمله‌های خود را با عبارت: «من احساس می‌کنم»، «من فکر می‌کنم»، «من از تو می‌خواهم» شروع کنید.
 علت: وقتی از احساس خودتان صحبت می‌کنید، انگشت اتهام را به سمت طرف مقابل نشانه نمی‌روید. برای مثال به جای این‌که بگویید: «تو همیشه به کارت توجه می‌کنی» بگویید: «من در رنج هستم وقتی تو همیشه روی کارت تمرکز می‌کنی.»
مثل بازی پینگ‌پنگ: بعضی از زوج‌ها فکر می‌کنند در گفت‌وگو باید یکی برنده و دیگری بازنده باشد! این نادرست‌ترین تفکر است. برای گفت‌وگوی موثر باید «‌بگویید» و «بشنوید.» درحین گوش‌کردن به حرف‌های طرف مقابل نیز به فکر یافتن جواب یا کوبیدن او نباشید.
 علت:  شما صحبت می‌کنید تا مسأله را حل کنید و به دیدگاه مشترک یا نزدیک برسید. برای کوبیدن، برنده‌شدن، ضربه‌زدن یا هر فعل منفی دیگری درحال صحبت باهم نیستید.
دوباره اهداف: دو نفر برای رسیدن به اهدافی مشترک در زندگی کنار هم قرار می‌گیرند. گاهی این اهداف فراموش شده یا کمرنگ می‌شوند. بنابراین در رابطه خلل وارد می‌شود.
 علت: هر از گاهی، درباره اهدافی صحبت کنید که از پیش تعیین کرده بودید. این کار باعث شفاف‌شدن مسیر پیش رو می‌شود. گاهی لازم است تغییراتی در اهداف و مسیرها ایجاد شود تا مشکلات کمتر و مسیر هموارتر شود.
دوباره مرزها: هر شخصی مرزها و خط قرمزهایی دارد. این نکته حتی در زندگی مشترک نیز وجود دارد. بنابراین باید خط قرمزهای طرف مقابل را بشناسید و به آن احترام بگذارید.
 علت: عبور از خط قرمزهای طرف مقابل می‌تواند حس بی‌احترامی، بی‌توجهی، بی‌ارزشی و خشم را در آن شخص ایجاد کند. بنابراین ضروری است که به خط قرمزهای یکدیگر احترام بگذارید.
یک نامه کوتاه: گاهی بهتر است برای آن‌که طرف مقابل شما فرصت فکر کردن داشته باشد، دلخوری، احساس، نیاز یا هر مورد دیگری را برای او بنویسید. گاهی هم لازم است درباره آنچه درطول روز انجام می‌دهید، برای شریک عاطفی خود بنویسید.
 علت: با نوشتن، به طرف مقابل فرصت می‌دهید که در زمان و مکان مناسب، حرف‌های شما را خوانده و روی آنها تمرکز کند. سعی کنید با جمله‌های کوتاه و تاثیرگذار این کار را انجام دهید؛ به‌ویژه اگر برای همسر خود می‌نویسید. مردها حوصله‌ مطالعه مطالب بلند را ندارند.
به او سر بزنید: اگر احساس می‌کنید حال شریک عاطفی شما خوب نیست؛ در طول روز با پیامی کوتاه- تلفن یا پیامک- حال او را جویا شوید. به جمله یا مکالمه کوتاه بسنده کنید.
 علت: ممکن است همسر شما برای صحبت‌کردن آماده نباشد. ممکن است احساس کند شما نسبت به حال بد او بی‌اهمیت هستید و او را ندیده‌اید. با این کار به او می‌گویید که اولا منتظر شنیدن حرف‌های او هستید. ثانیا، او و غم او را دیده‌ و متوجه آن شده‌اید. هیچ احساسی خوشایندتر از این نیست که بدانید کسی، جایی منتظر شماست و به شما توجه می‌کند.
منبع: healthline.com