اهمیت روانشناسی محیطی در احوال ما
رابطه انسان و محیط از دیرباز مورد توجه بوده است و در فرهنگهای مختلف و به طرق گوناگون مشاهده میشود. انسان براساس اعتقادات، فرهنگ و ذهنیتی که دارد محیط خود را میآفریند. در گذشتهای نهچندان دور، در خانهها درکوبهایی به نام کلون و کوبه داشت که بهجای آیفونهای امروزی، نوع صوتی که ایجاد میکرد نشان از جنسیت فرد داشت. انسان در محیط اثر میگذارد و محیط نیز بر رفتار انسان اثرگذار است. تاسیس سازمانهای مختلف همچون IAPS در اروپا، MERA در ژاپن، EDRA در آمریکای شمالی و PAPER در استرالیا و نیوزیلند نشاندهنده اهمیت رابطه انسان و محیط است.
امروزه میدانیم معماری و فضای محیطی میتواند با بروز استرس، افسردگی، اضطراب و مشکلات خلقی مرتبط باشد. نتایج تحقیقات نشان داده است افرادی که در منزل ویلایی زندگی میکنند نسبت به کسانی که در آپارتمان سکونت دارند افسردگی کمتری را تجربه میکنند. دسترسی به فضای سبز، قابلیت پیادهروی در محل زندگی، نوع معماری ساختمان، کیفیت مسکنو... در سلامت روان مؤثر است. محیط ساخته شده معنای متفاوتی را با توجه به فرهنگ و ویژگیهای هر جامعه در افراد ایجاد میکند. یکی از ویژگیهای ساختمان، ایستایی و استحکام آن است که حس مقاومت، پایداری و امنیت را ایجاد میکند که به اعتقاد مزلو یکی از نیازهای ریشهای است. محیط و ساختمان معنای ارزشی و عاطفی به خود میگیرد که با احساسات و عواطفی که فرد تجربه کرده است پیوند میخورد یا ممکن است معنایی نمادین و رمزی داشته باشد؛ مثل مسجد که حس معنوی منتقل میکند.
بهصورت کلی ویژگیهای هر بنا احساسات متفاوتی را در افراد ایجاد میکند که این احساسات در سلامت روان نقش موثری دارند. لذا مهم است که ویژگیهای محل زندگی و ساختمان با فرهنگ و ویژگیهای فردی تطابق مناسبی داشته باشد. فضا و مساحت خانه نسبت به جمعیت خانواده ممکن است احساس ازدحام برای افراد ایجاد کند. احساس ازدحام یک مقوله ذهنی است و بهنظر میرسد تا حدودی وابسته به فرهنگ است. در صورتیکه ازدحام وجود داشته باشد فرد احساس نبود کنترل دارد که این احساس میتواند به سلامت روان او آسیب وارد کند. این احساس ازدحام که احتمالا با تنش همراه است، با بهکار بردن طراحی و معماری مناسب محیط میتواند کاسته شود. از طرفی فضا و محیط بسیار خلوت نیز ممکن است احساس انزوا و تنهایی ایجاد کند و درنهایت به افسردگی منجر شود. برای افزایش هرچه بیشتر سلامت روان لازم است روانشناسی محیطی در محل سکونت، دانشگاهها، مدارس، محیط شهری و ...
مورد توجه همگان و بهخصوص متخصصان
قرار گیرد. فراموش نکنید که رسیدن به حال خوب نیاز به تلاش دارد.
امروزه میدانیم معماری و فضای محیطی میتواند با بروز استرس، افسردگی، اضطراب و مشکلات خلقی مرتبط باشد. نتایج تحقیقات نشان داده است افرادی که در منزل ویلایی زندگی میکنند نسبت به کسانی که در آپارتمان سکونت دارند افسردگی کمتری را تجربه میکنند. دسترسی به فضای سبز، قابلیت پیادهروی در محل زندگی، نوع معماری ساختمان، کیفیت مسکنو... در سلامت روان مؤثر است. محیط ساخته شده معنای متفاوتی را با توجه به فرهنگ و ویژگیهای هر جامعه در افراد ایجاد میکند. یکی از ویژگیهای ساختمان، ایستایی و استحکام آن است که حس مقاومت، پایداری و امنیت را ایجاد میکند که به اعتقاد مزلو یکی از نیازهای ریشهای است. محیط و ساختمان معنای ارزشی و عاطفی به خود میگیرد که با احساسات و عواطفی که فرد تجربه کرده است پیوند میخورد یا ممکن است معنایی نمادین و رمزی داشته باشد؛ مثل مسجد که حس معنوی منتقل میکند.
بهصورت کلی ویژگیهای هر بنا احساسات متفاوتی را در افراد ایجاد میکند که این احساسات در سلامت روان نقش موثری دارند. لذا مهم است که ویژگیهای محل زندگی و ساختمان با فرهنگ و ویژگیهای فردی تطابق مناسبی داشته باشد. فضا و مساحت خانه نسبت به جمعیت خانواده ممکن است احساس ازدحام برای افراد ایجاد کند. احساس ازدحام یک مقوله ذهنی است و بهنظر میرسد تا حدودی وابسته به فرهنگ است. در صورتیکه ازدحام وجود داشته باشد فرد احساس نبود کنترل دارد که این احساس میتواند به سلامت روان او آسیب وارد کند. این احساس ازدحام که احتمالا با تنش همراه است، با بهکار بردن طراحی و معماری مناسب محیط میتواند کاسته شود. از طرفی فضا و محیط بسیار خلوت نیز ممکن است احساس انزوا و تنهایی ایجاد کند و درنهایت به افسردگی منجر شود. برای افزایش هرچه بیشتر سلامت روان لازم است روانشناسی محیطی در محل سکونت، دانشگاهها، مدارس، محیط شهری و ...
مورد توجه همگان و بهخصوص متخصصان
قرار گیرد. فراموش نکنید که رسیدن به حال خوب نیاز به تلاش دارد.