در دنیای تو ساعت چند است؟
هر کسی همزادی دارد در یک جهان موازی دیگر. کسی شبیه او اما در مسیر یک زندگی متفاوت دیگر. این باوری است که بسیاری از خیالبازان با آن صبح را شب میکنند. این خیال جمعی که البته به کمک فیزیک کوانتوم رنگ علمی هم به خود گرفته است بارها سوژه سریالها، فیلمها و کتابها شده است. رویا و خواب هم راه به این جهان باز کرده است. بودهاند کارشناسانی که گفتهاند همه خوابهای ما برآمده از همان جهانی است که موازی میخوانیمش. اما در همین جهان واقعی هم انگار آدمهایی زیست میکنند که نسبتی با واقعیت پیرامون ما ندارند. همه مناسبات اجتماعی و اقتصادی اطراف ما برای آنها جور دیگری است و جهانشان با ما فرق دارد. تا اینجای کار هم عیبی در کار نیست. قصه از جایی عجیب میشود که همین آدمها از همان جهان خیالیشان ما را متهم به کمکاری میکنند. پیشرفتهای احتمالی کاریشان را مرتبط میکنند به کمکاری دیگران. معتقدند اگر آنها توانستهاند به هر دلیلی به موفقیتی دست یابند پس باید همه آدمهای دیگر هم بتوانند و اگر اینگونه نشده است پس دیگران بیلیاقتند. دریافتشان از چیزی به نام یک جامعه محدود است به جمع دوستانه یا خانوادگی کوچکشان، حکم این جمع (احتمالا چاپلوس) به عنوان یک فرضیه کلی تعمیم داده میشود به یک جامعه چند 10 میلیونی.
آدمی که برای چند جلسه مشاوره 590 میلیون تومان ناقابل دریافت میکند مشکلی ندارد. نهایتا میتوان گفت زیر سایه خواب نهادهای ناظر دارد کاسبیاش را میکند اما قصه از جایی آزاردهنده میشود که همین مشاور چندصدمیلیونی دیگران را متهم به تنبلی میکند. سخنرانی میکند و از معایب کارمندی میگوید و معتقد است آدمها همه باید کارآفرین باشند. نمونههای مشابه این رویه کم نیست اما شگفت اینکه در سالهای اخیر بهشدت بیشتر به چشم میآید. تورلیدری که میگوید با حقوق کارمندی میتوان به سفر خارجی رفت، احتمالا یا تعریف سفرخارجی را نمیداند یا درکی از حقوق کارمندی ندارد. سلبریتی مجازی و بازیگر سابقی که میگوید هر کسی بعد از 30سال به ثروتی نرسید از «بیعرضهگیاش» است یا فهمی از عرضه ندارد یا در خوشبینانهترین حالت در یک جهان موازی دیگر زندگی میکند؛ جهانی که نمیدانیم در آن ساعت چند است.
آدمی که برای چند جلسه مشاوره 590 میلیون تومان ناقابل دریافت میکند مشکلی ندارد. نهایتا میتوان گفت زیر سایه خواب نهادهای ناظر دارد کاسبیاش را میکند اما قصه از جایی آزاردهنده میشود که همین مشاور چندصدمیلیونی دیگران را متهم به تنبلی میکند. سخنرانی میکند و از معایب کارمندی میگوید و معتقد است آدمها همه باید کارآفرین باشند. نمونههای مشابه این رویه کم نیست اما شگفت اینکه در سالهای اخیر بهشدت بیشتر به چشم میآید. تورلیدری که میگوید با حقوق کارمندی میتوان به سفر خارجی رفت، احتمالا یا تعریف سفرخارجی را نمیداند یا درکی از حقوق کارمندی ندارد. سلبریتی مجازی و بازیگر سابقی که میگوید هر کسی بعد از 30سال به ثروتی نرسید از «بیعرضهگیاش» است یا فهمی از عرضه ندارد یا در خوشبینانهترین حالت در یک جهان موازی دیگر زندگی میکند؛ جهانی که نمیدانیم در آن ساعت چند است.